access_alarm 1398/10/29

تعیین کننده‌‌ترین عامل در مقدّرات بشر

این جزوه حاوی خلاصه متن سلسله جلسات “تعیین کننده ترین عامل در مقدّرات بشر” می‌باشد که در محرم سال۹۲ و در دانشگاه امام صادق(ع) توسط استاد پناهیان برگزار شده و در ۱۱جلسه ارائه شده است. جهت دریافت متن کامل فایل زیر را دانلود نمایید .

دانلود فایل تعیین کننده ترین عامل در مقدّرات بشر

 

در ادامه خلاصه جزوه به شرح زیر می باشد :

 

لزوم توجه به اصل مقدرات در زندگی انسان

غفلت از «واقعیت‌ها» بیشتر از غفلت از «ارزش‌ها» به ما ضربه می‌زند/ توجه به واقعیت‌های عالم، هوای نفس انسان را نابود می‌کند

«اختیاری نبودن بخش‌هایی از زندگی ما» یک واقعیت مهم است/ «أَنتُمُ الفُقَراءُ إِلَی الله» یک واقعیت است نه یک باید!

فیلم ابلیسی فیلمی است که ما را از واقعیت‌ها غافل کند و بگوید «می‌توان همه این واقعیت‌ها را تغییر داد!»/ آموزۀ برخی از عرفان‌های کاذب

نگاه کردن به واقعیت‌هایی که زندگی ما را احاطه کرده، عین «ذکر الله» است بی‌توجهی به واقعیت‌ها باعث کاهش احساس معنوی

چه کنیم که همیشه احساس معنوی شب قدر را داشته باشیم؟/ توجه به مقدرات نباید فقط یک بار در سال باشد

 

قرآن: بگو پروردگار من روزی را برای هر کس بخواهد بسیار، و برای هرکس بخواهد اندک می‌سازد، ولی بیشتر مردم نمی‌دانند

کسی که ایمانش به مقدرات زیاد شود، تغییرات عالم را کوچک می‌شمارد/ نمونه جالبی از امیرالمؤمنین(ع)

چگونه می‌توانیم بر مقدرات خود تأثیر بگذاریم؟

ما خلق شده‌ایم تا بر مقدرات خود تأثیر بگذاریم/ اگر برخی از یاران امام حسین (ع) در کوفه فدای نائب حسین(ع) می‌شدند چه بسا مقدرات تغییر می‌کرد!

 

ضرورت واقع بینی در کنار ایمان:

مقدرات فقط شامل اتفاقات خاص زندگی نیست؛ همۀ بخش‌های زندگی که خارج از اختیار ماست را شامل می‌شود

هر کسی نمی‌تواند هر جنایتی که دلش خواست انجام دهد؛ مقدرات الهی باید به او اجازه بدهد/ چرا بعضی‌ها با فرعون‌ها محشور می‌شوند؟

توجه به مقدرات یعنی اینکه بدانیم در اتوبان زندگی نمی‌توانیم هر وقت خواستیم دور بزنیم و تغییر مسیر بدهیم

امیدواری امام (ره) و رهبر انقلاب به آینده، یک امید توأم با واقع‌بینی است نه فقط یک امید متکی به ایمان

 

امروز چه کسانی در عالم تعیین کننده هستند؟/ بر اساس قرآن، خون شهدا و نفس‌های قدسی ولایتمداران تعیین کننده است؛ حتی اگر تعدادشان کمتر باشد

اوائل انقلاب بیشتر به ایمان متکی بودیم ولی امروز می‌توانیم بیشتر به واقع‌بینی تکیه کنیم

امام (ره) کدام واقعیت‌ها را می‌دید؟

امروز برای ایستادگی جلوی آمریکا بیشتر به واقع‌بینی احتیاج داریم تا ایمان/ بر اساس آمارها، آمریکا یک قدرت پوشالی است/ گر طیب بودی، سر خود دوا نمودی

 

الان از نظر اجتماعی، زمانۀ واقع‌بینی است و این کار ما را خیلی سریع‌تر جلو می‌برد

گاهی اوقات، مانند دورۀ آخر الزمان ـ توجه به واقعیت‌ها حتی بیش از ایمان کار دین را جلو می‌برد

واقعیت‌ها نیز مانند ایمان می‌توانند انسان را به سمت خدا سوق دهند

توجه به مقدرات الهی سه اثر مهم دارد: ایجاد «تواضع»، « صبر» و «رضایت» در انسان

 

آثار معنوی توجه به مقدرات : 

توجه به مقدرات الهی غم و اندوه انسان را کم می‌کند و حسرت‌ها و حسادت‌ها را از بین می‌برد

«حساب بردن از مقام خدا» مهمترین اثر توجه به مقدرت الهی است/ اگر ببینید زندگی‌ات دست یک کسی است، آیا از او حساب نمی‌بری؟!

عالی‌ترین عامل جوشش محبت خدا، خوف از «مقام» خداست نه «خوف» از عذاب خدا

 

بدون اجازۀ « اصلی‌ترین عامل تعیین‌کنندۀ مقدرات»، هیچ عامل دیگری بر مقدرات اثر نخواهند داشت

تعیین‌‌کننده‌ترین عامل در مقدرات ما «آزمایش‌های الهی» است!/ همان همسری که خدا برایت نوشته نصیبت می‌شود حتی اگر پیامبر(ص) برایت دعا کند

باید به آزمایشگاه بودن دنیا برای خودمان نگاه کنیم/ حتی یک اتفاق در زندگی ما خارج از امتحان الهی رخ نمی‌دهد

با توجه به امتحان، انسان احساس می‌کند هر لحظه دارد با پرودگارش زندگی می‌کند

 

همه چیز برای امتحان:

در دنیا موفقیت برای ما فقط «موفقیت در امتحان الهی» است سایر موفقیت‌های زندگی ابزار ما برای امتحان هستند

مقصد و هدف نهایی « لقاء الله»، هدف میانی «عبادت»، و اولین هدف عملیاتی «امتحان» است/ همه چیز در دنیا برای امتحان ما طراحی شده

چه پیروز شدیم و چه پیروز نشدیم، همه‌اش امتحان است/ نتایج این دنیایی نباید ما را دچار اشتباه کند

نگاه به نقش امتحان در تعیین مقدرات ما، تا حدّ زیادی ما را از خودبینی و تکبّر دور می‌کند

 

به افراد خودخواه و متکبّر برمی‌خورد که چرا خدا اینقدر در امور زندگی‌شان دخالت دارد؟!

چگونه می‌شود خدا را دید؟/ خدا از طریق امتحان، لحظه به لحظه دارد با ما زندگی می‌کند

باید همۀ زندگی را با «عینک امتحان» ببینیم/ در این دنیا، همه چیز امتحان است

آیا تا بحال از خدا پرسیده‌ایم که «خدایا! تو از من چه می‌خواهی؟!»/ خدا با ما به زبان امتحان سخن می‌گوید

فرق دستورات دین با مقررات رانندگی این است که دستورات دین برای امتحان است نه صرفا نظم دادن

 

لزوم نگاه به «دستگاه امتحان» :

مقدرات ما براساس امتحاناتی که باید از ما گرفته شود، تنظیم می‌شود/ «مصلحت ما» آن چیزی است که باعث می‌شود از ما بهتر امتحان گرفته شود

«خدایا! از من امتحان نگیر!» دعایی که هرگز مستجاب نمی‌شود/ سعی نکن از امتحانات الهی فرار کنی، چون بی فایده است

این نگاه به دستگاه امتحان، یک مبنای نظری برای تنظیم روابط اجتماعی و نظامات حقوقی است

 

نمی‌شود فلسفۀ زندگی ما « امتحان» باشد ولی فلسفۀ دین، حکومت و تعلیم و تربیت ما «امتحان» نباشد

نوع فرامین الهی به گونه‌ای است که امکان امتحان را باقی می‌گذارد/ خدا با ممنوع کردن غیبت، خواسته به گناهکاران فرصت امتحان بدهد

همه باید از دستگاه امتحان عبور کنند/ حتی پیامبر(ص) هم نمی‌تواند بدون اینکه کسی از دستگاه امتحان عبور کند او را هدایت نماید

خداوند به موسی (ع) فرمود: صدای معجزه گونۀ گوسالۀ سامری فتنۀ خودم بود تا امتحان مردم سخت تر شود!/ چرا خدا به ابلیس قدرت وسوسه کردن داد؟

نمی‌شود فلسفۀ مقدرات ما امتحان باشد، اما فلسفۀ دستورات الهی و احکام دینی امتحان نباشد/ چند مثال…

چرا حکومت‌های اولیاء خدا سرشار از مظلومیت است؟/ در حکومت دینی «امتحان» یک اصل مهم است

چرا به برخی بیماران شفا داده می‌شود و به برخی شفا داده نمی‌شود؟/ بعضی‌ها فقط با بیماری اصلاح می‌شوند

صحنه‌ای بود که امام حسین(ع) تا لحظۀ آخر راضی نشد پیش بیاید اما دستگاه امتحان آن را پیش آورد

 

شرایط لازم برای امتحان:

چرا خدا از ما امتحان می‌گیرد؟/ خدا موجودی آفریده که «کسب ارزش» کند نه اینکه از اول خوب باشد

انسان برای امتحان پس دادن و کسب ارزش دونوع شرایط می‌خواهد: ۱٫ شرایط درونی ۲٫ شرایط بیرونی

طراحی خدا برای ایجاد شرایط درونی امتحان: قرار دادن علایق قوی‌تر و پنهان در مقابل علایق ضعیف‌تر و آشکار

بدون پا گذاشتن روی علاقه‌های سطحی، نمی‌شود دینداری کرد

مدرسه از ۷ تا ۱۴ سالگی باید محل تمرینِ «پا روی نفس گذاشتن» باشد نه محل دانش‌آموز سالاری و جمع آوری محفوظات/ بچه‌های خود را راحت‌طلب و لذت‌طلب بار می‌آوریم و بعد انتظار داریم دیندار بشوند !

 

ابتدا باید علایق بد وکم را فدای علایق خوب کنیم/ در مراحل بعد باید علایق خوب را فدای علایق خوب‌تر کنیم

شرایط بیرونی امتحان اقتضاء می‌کند هم امکان گناه باشد و هم امکان ثواب/ چرا اسلام به گناهکاران فرصت و مهلت می‌دهد؟

ما طرفدار حفظ صحنۀ امتحان هستیم/ تمسخر مقدسات یعنی به‌هم زدن صحنۀ امتحان/ نمی‌شود زمینۀ گناه را به صورت کامل از بین برد/ در غرب آزادی برای بد بودن هست، ولی آزادی برای خوب بودن محدودیت دارد

بیش ازحدی که شرع تعیین کرده، نباید جلوی زمینۀ گناه گرفته شود/ گاهی حقوق‌دانان با وضع قوانین اضافه، می‌خواهند زمینۀ گناه، ظلم و بی‌نظمی را کلاً از بین ببرند

 

«نمی توان زیادی جلوی گناه را گرفت» یعنی نمی‌شود زمینۀ امتحان را ازبین برد/ حکومت فقط تا حدّی می‌تواند جلوی گنه‌کاری را بگیرد

نباید با وضع قوانین اضافی، صحنۀ امتحان را به هم زد!/ نباید جلوی هر ظلمی را با «قانون» گرفت، اخلاق هم سهمی دارد

خدا برای امتحان گرفتن، کمی کار را سخت می‌کند تا انتخاب ما ارزش پیدا کند

آیا خدا وقتی می‌خواهد از اولیاء خودش امتحان بگیرد، از آنها آسان امتحان می‌گیرد؟

 

رو‌آمدن خوبی‌ها و بدی‌ها در امتحان:

دین تلخی ندارد؛ این ذات زندگی دنیاست که تلخی‌هایی در آن هست/ مقدّرات الهی هم تلخی دارند هم شیرینی ولی اصل بر تلخی است

این تصور عامیانه از دین است که نمازخوان شدن مشکلات را بر طرف می‌کند

پیش‌بینی پیامبر(ص): بعضی‌ها برای جلب محبوبیت عمومی، از هوای نفس مردم تبعیت کرده و از دین کم می‌گذارند!

آثار روحی توجه به امتحان/ توجه به امتحان از نظر روحی، فوق العاده برای انسان مفید است

آثار فکری توجه به موضوع امتحان/ دین اجازه نمی‌دهد با تبلیغات زیادی، مردم را مسخ کنیم و به سمت خدا ببریم/ خدا اجازه نداده که سخن درست را طوری بیان کنیم که قدرت انتخاب از مردم گرفته شود

 

در تبلیغ دین باید سخن تلخ و شیرین را در کنار هم به مردم بگوییم/ اگر بحث امتحان را متوجّه شده باشید، دیگر نمی‌گویید تبلیغات دینی ضعیف است

یک دستگاه تربیتی درست، هم مالک اشتر درست می‌کند، و هم ممکن است از آن شمر بیرون بیاید

چرا خداوند همۀ کارها را به خودش نسبت می‌دهد؟/ چون همۀ کارهای ما باید از دستگاه امتحان عبور کند

دو وجه امتحان: ۱٫ شرایط انتخاب ما را مهیا می‌کند ۲٫ خوبی‌ها و بدی‌های پنهان ما رو می‌آورد

 

گاهی امتحان «ما فی الضّمیر» انسان را ظاهر می‌کند تا تقویت شود/ تو خوبی‌هایی داری که هنوز خبر نداری و با امتحان رو می‌آید

آیت‌الله بهجت (ره): آنچه معاویه و یزید بالفعل داشتند ما بالقوه داریم/ از کجا مطمئنیم که در سرّ باطن ما چنین خباثتی پنهان نشده باشد؟

خدا می‌دانست حسین (ع) قربانی را انتخاب خواهد کرد، ولی امتحان گرفت تا اهل عالم همه خوبی‌اش را ببینید

 

«وابستگی عاقلانه» و عنصر جهل در امتحان:

اصل توجه به موضوع امتحان، بیش از توجه به موضوع تقدیر به انسان آرامش می‌دهد

چه کنیم تا وابستگی‌مان به خدا زیاد شود؟/ «وابستگی عاقلانه و عالمانه» و « وابستگی هیجانی»

وابسته شدن به خدا از راه توجه به تقدیر و امتحان، یک مسیر کاملاً عرفانی است

اول لازم نیست در خانۀ خدا گریه‌ات بیاید، اول لازم است تکبرت ریخته شود

ندانستن سؤال امتحانی، از ارکان امتحان است/ خدا برای امتحان گرفتن از بندگانش از عنصر جهل استفاده می‌کند

 

چرا در امتحان پیچیدۀ موسی(ع) مقابل خضر(ع) او نباید سؤال می‌پرسید؟/ در جریان امتحان الهی باید جهل را تحمل کنی!

گاهی آدم دچار حیرت می‌شود و نمی‌تواند تکلیفش را تشخیص دهد؛ این هم خودش جزء امتحان است/ امتحان در مقام تشخیص تکلیف، سخت است

راه‌های برون رفت از بحران‌ها و گرفتاری‌ها هم وجود دارد

به خاطر گرفتاری‌ات، هم شکر کن و هم استغفار؛ همین می‌شود حالت خوف و رجا

با صبر، تحمل، توجه، محاسبۀ نفس و تزکیه سعی کن کم‌کم بفهمی خدا در هر امتحانی از تو چه می‌خواهد

 

برخی از بلاها با درست شدن آدم برطرف می‌شود/ هر موقع گرفتاری‌هایت زیاد شد، رابطه‌ات را با خدا خوب کن

سؤال: اگر جهل نهفته در امتحان به علم تبدیل شود، صحنۀ امتحان به هم نمی‌ریزد؟/ علم، اولیاء خدا را خراب نمی‌کند

 

امتحان به واسطۀ دیگران:

اگر زندگی را زاویۀ «امتحان الهی» نگاه کنی، در حوادث تلخ وشیرین، آرامش خواهی داشت

معنای حفظ آرامش در جریان امتحان این نیست که دست روی دست بگذاری و کاری نکنی

اگر همۀ حوادث تلخ وشیرین زندگی را « امتحان» بدانیم، هیجان زندگی‌مان از بین نمی‌رود؟

وقتی مؤمن همۀ زندگی را امتحان ببیند؛ هیجان و سرگرمیِ او از کجا تامین می‌شود؟

هیجان روضۀ امام حسین(ع) نمونه‌ای از هیجانات اصلی و حقیقی عالم است

 

اگر همه چیز را به چشم امتحان ببینی، کم‌کم می‌توانی «فصل یا زمان امتحان» خودت را تشخیص بدهی

اگر حالات خودت را دقیق محاسبه کنی، دلیل بلاها و امتحانات خودت را می‌فهمی

اگر دقت کنی، مهربانی خدا را در پشت هر بلا و امتحانی خواهی دید

فضای امتحانِ الهی، فضای هولناکی نیست؛ خدا متناسب با ظرفیت هرکس به او رنج می‌دهد

امتحان گاهی مستقیماً از طرف خدا می‌رسد و گاهی غیرمستقیم؛ یعنی به واسطۀ دیگران

خودت را در امتحانات سخت، نینداز!

 

یکی از امتحانات سازمانیِ ما، از طریق ذوی‌الحقوق گرفته می‌شود؛ مثلاً به واسطۀ پدر و مادر

کسی که ازدواج می‌کند، فصل جدیدی از امتحانات به رویش باز می شود

در روابط زن و شوهر، کدام یک بیشتر محل امتحان دیگری است؟

مهمترین امتحان در زندگی ما «امتحان به واسطۀ ولیّ خدا» است

 

اگر امتحان با «ولیّ خدا» را خوب پس ندهی، در امتحان با «عدوّ خدا» گرفتار می‌شوی

اهل بیت(ع) محل امتحان مردم هستند/ علی(ع): من محل امتحان و ابتلاء شما هستم

امام حسین(ع): اگر من در وطن خود بمانم پس این مردم به چه وسیله‌ای امتحان شوند؟

امام حسین (ع): هنوز هم محل امتحان است و بعضی‌ها در این امتحان رفوزه می‌شوند!

امتحان ولیّ خدا هم سخت‌ترین امتحان است و هم آسان‌ترین!

 

امتحان ولایت، مهمترین امتحان:

هدف دستگاه امتحان الهی این است که ما را به خدا مقرّب کند

آدم‌ها با هم متفاوتند لذا امتحانات آنها هم متفاوت است

در فیلم «نمایش ترومن» دستگاه امتحان الهی تا حدّی شبیه‌سازی شده است!

بعضی‌ها، مانند ذوی‌الحقوق، نقشِ بیشتری در امتحانات ما دارند

 

این‌طور نیست که اگر از امتحان بترسی و فرار کنی، خدا از تو امتحان نگیرد!

مهمترین امتحانی که از ما گرفته می‌شود امتحان ولایت است

احترام به ولیّ خدا، ملاکِ مهمی در امتحان ولایت است

کسی که «تقوای قلب» دارد احترام گذاشتن به اولیاء خدا برایش آسان است

امتحان ولایت مانند ستارۀ دنباله‌دار است و فقط مربوط به شخصِ ولیّ خدا نمی‌شود

 

همۀ ما داریم توسط همدیگر امتحان می‌شویم/ تا جایی که می‌توانیم، امتحانات همدیگر را سخت نکنیم!

وقتی ولیّ خدا به ما «امر» می‌کند، امتحان ما پیچیده‌تر می‌شود

امرِ ولیّ خدا معمولاً در شرایط غیرمعمول می‌آید، لذا پذیرش آن نسبت به اوامر ثابت الهی، سخت‌تر است

نباید از امتحانِ « امر ولیّ خدا» بترسیم چون ولیّ خدا به ظرفیت ما نگاه می‌کند/ ولیّ خدا کسی را به اجبار پای رکاب خود نگه نمی‌دارد

تشخیص غرض امتحان در صحنه‌های فردی و اجتماعی

 

چرا بعضی جاها نمی‌شود «زمینۀ گناه» را به طور کامل از بین برد؟

سعی کن غرضِ امتحان‌های خدا را در ارتباط با خودت تشخیص بدهی

غرضِ خدا از امتحانِ اجتماعی ما یعنی« انقلاب اسلامی» چیست؟

غرض اصلی از امتحانِ «انقلاب اسلامی» را مقدمه‌سازی برای ظهور می‌دانیم

حکومت منجی، بر محور ولایت است؛ پس قوم مقدمه ساز هم باید حکومت ولایی تشکیل دهد

 

سیاسیونِ خوب و بد، نماینده خوبی‌ها و بدی‌های درون هر جامعه هستند

راه از بین رفتنِ بدی‌ها و تقویت خوبی‌های جامعه چیست؟

دستگاه امتحان اجتماعی ما، در جهت رسیدن به یک جامعۀ  ولاییِ مقدمه‌ساز ظهور است

برای پالایش امت، باید خوبی‌ها و بدی‌های جامعه در امتحان رو بیایند

خدا از هر کسی متناسب با ظرفیت و توان او امتحان می‌گیرد

مهربانی خدا به این نیست که اصلاً به شما هیچ گرفتاری و بلایی نرسد

آخرین وداع حسین(ع) با اهل حرم: از مصیبت‌هایی که به شما می‌رسد شکایت نکنید

 

جهت دریافت متن کامل جلسات فایل زیر را دانلود نمایید:

 

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *