access_alarm 1394/08/15

مجموعه اشعار مهدوی با موضوع رمضان

رمضان

چشمم به انتظار تو، تر شد نیامدی

اشکم شبیه خون جگر شد نیامدی

گفتم غروب جمعه تو از راه میرسی

عمرم در این قرار به سر شد نیامدی

تا خواستم به جاده ی وصل تو رو کنم

غفلت،مرا رفیق سفر شد نیامدی

در مسجدیم و طاعت این ماه(رمضان)شغل ماست

امّا بی قبله هر نماز به سر شد نیامدی

نفس بد مرام مرا خوار و زار کرد

روز وشبم به لغو سپر شد نیامدی

رسوایی گدای تو از حد گذشته است

عمرم به هر گناه هدر شد نیامدی

از ما گناه سر زد و تو شاهدش شدی

دیدی دلم به راه دگر شد نیامدی

خسران زده کسی ست که از یار غافل است

بی تو دعا بدون اثر شد نیامدی

از ما که منفعت نرسیده برای تو

هرچه ز ما رسیده ضرر شد نیامدی

گفتیم لاأقل سر افطار می رسی

دیده به راه ماند و سحر شد نیامدی

************

رُخ یار(ماه رمضان)

من که مست از رخ نورانی یارم هستم

باز جا مانده زمهمانی یارم هستم

کاش یک شب، شب قدرم به کنارم باشی

طالب سفره ی قرآنی یارم هستم

هیچ امری چو گُنه رنج نداده او را

چه کنم رمز پریشانی یارم هستم

چه سحر ها که کنار من آلوده نشست

تشنه ی دیده ی قرآنی یارم هستم

پسر فاطمه عمریست بیابانگرد است

عاشق مست بیابانی یارم هستم

************

رمضان

ماه رمضان آمد و دلدار نیامد

آن مونس دل، محرم اسرار نیامد

یوسف، سرِ بازارِ خرید آمد و امّا

آن یوسف زهرا سر بازار نیامد

در کار بشر صد گره افتاده خدایا

آن کَس که گشاید گره از کار نیامد

هر قافله را، هست یکی قافله سالار

این قافله را قافله سالار نیامد

************

رمضان

کاش در این رمضان لایق دیدار شوم

سحری با نظر لطف تو بیدار شوم

کاش منّت بگذاری به سرم مهدی جان

تا که همسفره ی تو لحظه ی افطار شوم

************

تشنه ام این رمضان تشنه ترِ هر رمضانی

شب قدر آمده تا قدر دل خویش بدانی

لیلة القدر عزیزی ست بیا دل بتکانیم

سهم ما چیست ازین شب، همین خانه تکانی

************

پرده نشینی و همه جا ناظری

غایبی و در همه جا حاضری

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *