access_alarm 1395/06/29

معمولا هرکسی که تاریخ می‌نویسه یک جهت‌گیری خاصی توش داره، با حب و بغض می‌نویسه یک حالت‌های این شکلی؛ سلیقه‌ای… آیا می‌شه گفت این حب و بغض‌ها در نگاه تاریخ، موثره نبوده؟

سئوال:

معمولا هرکسی که تاریخ می‌نویسه یک جهت‌گیری خاصی توش داره، با حب و بغض می‌نویسه یک حالت‌های این شکلی؛ سلیقه‌ای… آیا می‌شه گفت این حب و بغض‌ها در نگاه تاریخ، موثره نبوده؟

پاسخ:

سوال خوبیه؛ بالاخره مورّخان هم انسان بودند و انسان‌ها از حب و بغض‌ها خالی نیستند گرچه بعضی از اینها از بزرگان علم بودن ولی یک جمله‌ای هست که می‌گن: بزرگان اشتباهشون هم بزرگه، با توجه به این که مورخان خوب هم انسان بودند و دانشمند بودند ولی به هر حال به عنوان یک انسان از حب بغض‌ها خالی نبودند، طرفداری از جریان‌های خاص فکری می‌کردند؛ طرفداری از نژادهای خاصی می‌کردند مورخی بوده طرفدار بنی امیه بوده مورخی بوده طرفدار بنی‌عباس بوده، مورخی بوده جانب عجم رو گرفته، مورخی بوده جانب عرب را داشته، ما می‌دونیم اینها هست، سوال اینه که با توجه به حب بغض‌هایی که مورخان دارند، این به اعتبار مطالب تاریخی صدمه نمی‌زنه چرا که یکی از شروط مهمه یک مورخ که حتما یکی از صلاحیت ها که یک مورخ باید داشته باشه بی‌طرفی اویه، بی‌غرضی اویه، اگر مورخ بی‌طرف نباشد اگر مورخ بی‌غرض نباشد طبعا این اثر می‌گذاره در نگاهش، در پاسخ این سوال عرض می‌کنم که بلی درسته که مورخانی بوده‌اند و مورخانی هستند الانم همین‌جور و مورخانی هستند که دچار حب بغض‌ها هستند، دچار طرفداری‌های خاصی هستند؛ گرایش‌های خاصی به جریان‌های خاص سیاسی دارند. جریان‌های خاص  اندیشه و فکری دارند ولی این به اعتبار مجموعه‌ی تاریخ خدشه وارد نمی‌کنه.

 

از نظر یک کارشناس، خدشه وارد نمی‌کنه؛ برای اون‌که یک مورخ تاریخ شناس یک مورخ تحلیل‌گر در تاریخ اسلام یک مورخ خبره و دارای اجتهاد و دارای نظریه فنی در تاریخ اسلامه، همه مورخان را شناسایی کردند لذا امروز ما می‌شناسیم ابن کثیر شامی گرایش اموی داشته گرایش، وهابی‌گری داشته، پس ما حواسمون جمع این‌جایی که کانال می‌زنه و جانبدارانه می‌نویسه هست، امروز کارشناسان ما می دونند مثلا محمد بن جلیل طبری مورخ معروف رو می‌شناسیم مذهبش چی بوده، و چه گرایشی داشته، این یک امر روشنیه برای تاریخ‌دانان و سیره‌نویسان و صاحب‌نظران، یا مثلا خاندان زبیر را می شناسند، بخش قابل توجهی از سیره رسول‌خدا و حوادث صدر اسلام از طریق راویان زبیری نقل شد، اما اینا همه شناسایی شده است و مشخصه که بعد از حادثه جمل زبیر یا با اهل بیت و دودمان علوی و دودمان علی (علیه السلام) و اهل‌بیت میانه خوبی نداشتند، بنابراین هر گزارش تاریخی که صرفا از طریق این‌ها نقل بشه و قبح بشه نسبت به اهل‌بیت، صاحب‌نظران در تاریخ اسلام میگن این‌ها معجوله اینا جعل‌کردن… مورّخانی بودند که مزدور بودند پول می‌گرفتند اینا شناسایی شدند، صاحب نظران برای گفته های اینها اعتباری قائل نیستند.

بعد از حادثه جمل، شهر بصره تا چندین دهه کانون عثمانی‌ها بوده، کانون اموی مسلک‌ها بوده، مرکز دشمنان اهل‌بیت بوده، بنابراین در اون دهه‌ها بلکه در قرون اولیه مورخانی که از بصره برخاستند با اهل‌بیت میونه خوبی نداشتند، بنابراین مورخان بصیر حواسشون جَمعه به اینها، اگر نقد می کنند با دید بدبینی نقد می کنند.

یکی از کتاب‌های مهم، سیره‌ ابن‌هشام است که ما داریم، ابن‌هشام صاحب سیره معروف که از سیره ابن ‌اسحاق گرفته! ابن‌هشام در زمان بنی‌عباس زندگی می‌کرده ولی مَسلکش، مسلک اُمَوی بوده، چون در فضای بصره بزرگ شده! بنابراین مورخان اسلام و کارشناسان بزرگ تاریخ اسلام، وقتی سیره ی ابن هشام رو نگاه می کنند یا به اون استناد می کنند حواسشون جَمعه. علامه‌عسگری حفظ الله در یکی از کتاباش می‌نویسه: « من حق‌پوش‌تر از ابن ‌هشام ندیدم! » شخص عادی نمی‌گه شخص مثل علامه‌ عسگری که عمری در تاریخ اسلام تحقیق و مطالعه کرده؛ ایشون میگه. بنابراین چون مورخان این‌جوری شناسایی شدند مشکلی نیست این خدشه‌ای به مجموعه تاریخ وارد نمی‌کنه.

 

برگرفته از فایل صوتی رادیو معارف، شبهات تاریخی، جلسه چهارم، استاد مهدی پیشوایی

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *