access_alarm 1394/09/03

هیچ کس به من نگفت: رمــز وصال را….

به ما نگفتند در دیدار علی بن مهزیار اهوازی [که بیست سال به انتظار ایستاد تا شما را ملاقات کند] به او فرمودی: علت دوری شما از ما، چند گناهی بود که انجام می دادی.

و فرمودی: پشت پرده ی غیبت بودنم به خاطر اعمال بد شما شیعیان است و اگر شما پیمان پاکی که با امامان خود بسته بودید را فرامــوش نمی کردید، پرده ها کنــار میرفت..

به ما نگفتند سیدبن طاووس، شیخ مفید و سیدمهدی بحرالعلــوم ها [که به دیدارت نائل شدند] با گنــاه، میانه ای نداشتند..
کاش به ما گفته بودند که “چشم پاک” سزاوار “سیمــای پاک” است، نه چشمی که به هر کس و ناکس نگاهی انداخته و زلف پریشان دیگران را خیره شده…!

مگر اینکه باران ِ اشکــــ بشوید آن آلودگی ها را و به کنترل درآورد چشمی را که وظیفــه اش کُرنش است هنگام روبرو شدن با نامحرمـان..
کاش میدانستــم که هر گناه، فاصـلـــ ــه را دووورتر … و هر “ترکـــ گناه” قدمی ست برای رسیدن.. برای وصال..

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *