دجال یه خری داره؛ یعنی مرکب، خر یعنی مرکب؛ یعنی کارش و راحت می‌کنه؛ میسر می‌کنه؛ دجال، صهیونیزم جهانی، به واسطه مرکب رسانه، خیلی‌ها رو راهی جهنم می‌کنه.
خب من چیکار کنم؟ روایت؛ روایت میگه که آقا خر دجال هر تار موی مرکبش یه آهنگی ازش در میاد.
چیا رسانه است؟
میگه گوش می‌کنن سحر میشن؛ این تارهای مو رو می‌گیرن، این کانال‌های رسانه‌ای رو، می‌گیرن سحر میشن.
طرف ۵۰ سال میاندار بوده، پسر خاله‌اش و آورده بودن پیش من با واکر راه می‌رفت؛ پیرمرد بود؛ این وسیله‌هایی که می‌گیرن بتونن راحت راه برن؛ اومد گفت: تو رو خدا بیا این پسر خاله‌ی ما رو نجات بده؛ ۵۰ سال میاندار هیئت بوده؛ الان میگه برو ببین در مورد اهل بیت چیا می‌گن؛ گفتم چرا اینجوری شده؟ گفت: نشسته پای این شبکه‌ها؛ میگه توسل به اهل بیت شرکه؛ یعنی دقیقا رسیده به دیدگاه شیطان.
شیطان می‌دونی چی گفت؟ می‌گفت: خدایا جسارتا شما خودت متوجه نیستی؛ من به غیر تو سجده کنم شرکه؛ خدا: سجده کن! نه، نه، نه خدایا تو متوجه نیستی من به غیر تو نباید سجده کنم؛ زشته؛ اصلا با تو در تضاده؛ شرکه؛ من….
او هم خلیفه الله قبول نداشت؛ این احمق‌ها هم خلیفه الله قبول ندارن؛
حالا تو این عصر، تو این زمان، که اینجوری داره دنیا داره پیش میره؛ یک عده‌ای « فَيُوَطِّئونَ لِلمَهدِيِ سُلطانَهُ » میگه پشت مهدی وایمیستن؛ تو آخرالزمون یه قومی؛ تو دل تمام این سر و صداها حواسشون پرت نمی‌شه؛ نه می‌ترسن « کَزُبَرِ الْحَدِیدِ » مثل پاره‌های آهنن؛ دلاشون مثل آهنه؛ حواسشون و پرت نمی‌کنه این رنگ و لعابا؛ رسول الله فرمود: یا علی اینا میان تو آخرالزمان، اکثرهم یَقیناً؛
کسی رو نداریم به اندازه‌ی این‌ها یقین داشته باشه؛ اکثرهم ایماناً؛ اکثریت ایمان؛ وَ اَعظَمَهُم یَقیناً؛ بیشترین ایمان و یقین رو این‌ها دارن؛ یا علی این‌ها من و تو رو ندیدن؛ امامهم فی حجب؛ امامشون تو حجابه؛ یومنون بِسَوادٍ عَلی بَیاضٍ؛ به سیاهی روی سفیدی، به جوهر ایمان میارن؛ یعنی یک عده، صد هزار نفر، ۹۰ هزار نفر، ۶۰ هزار نفر، چقدر رفتن بالای جهازای شتر، دستت و گرفتم بالا می‌گم «من کنت مولاه فهذا علی مولاه» می‌زنن زیرش؛
اینا بعد ۱۴۰۰سال این مطلب و می‌خونن؛ قبول می‌کنن؛ اینا دیدن قبول نمی‌کنن؛ حرکت لب‌های من و دیدن یا علی قبول نمی‌کنن؛ او بعد ۱۴۰۰ سال قبول می‌کنه؛ عربم نیست الزاما؛ از فک و فامیل‌های ما هم نیست الزاما؛ یا علی اینا چه جایگاهی داشته باشن؟ « أینَ إخوانِیَ؟» کجان داداشام؟ صحابه گفتن ما اینجاییم؛ فرمودند: نه جسارتا شما صحابه منید؛ گفتم برادرانم.
و کار سخته اگر فکر کردی یه نفر میذاریم، آقا خیلی آسونه دینداری؛ نه عزیزم دینداری سخته؛ فرمود: مثل نگه داشتن آتیش توی کفه دسته؛ سخته دیگه؛ حالا بسم الله، می‌خوای اون کسی باشی که تو این سیل می‌گردوندت؛ می‌غلطوندت؛ می‌بردت؛ یا نه می‌خوای وایستی محکم با خودت، نه تو رو تو گور من می‌ذارن نه من و تو گور تو…
