در بحار الانوار ج42 ، ص 189 از کتاب الاختصاص ص136
نقل شده که : امیر المؤمنین (علیه السلام) در مسجد نشسته بود و عده ای از اصحاب در خدمتش بودند ، به آن حضرت عرضه داشتند : یا امیرالمؤمنین برای ما حرف بزن .
حضرت فرمود : حرف و سخنم دشوارو سنگین است ، جز دانایان کسی آن را درک نمی کند – اصحاب اصرار کردند که حتما باید برای ما حرف بزنی .
حضرت فرمود : برخیزید (و داخل خانه شد ) و فرمود : … “منم آنکه زنده می کنم و می میرانم ، منم اول و آخر و ظاهر و باطن” .
اصحاب خشمگین شدند و گفتند : کفر می گوید . و برخاستند .
علی فرمود : (ای در ، برایشان بسته باش ) و درب باز نشد و بعد گفتند :
نگفتم که سخنم سنگین است و جز دانایان نمی فهمند و آنرا درک نمی کنند ؟
بیایید تا برایتان تفسیر کنم ! …
اینکه گفتم” منم آنکه زنده می کنم و می میرانم” : سنت را زنده می کنم و بدعت را می میرانم
اما اینکه گفتم “من اولم” : اولین کسی ام که به خداوند ایمان آورد و مسلمان شد و اینکه گفتم من آخرم ، آخرین کسی هستم که جامه (پارچه) بر پیامبر افکند و او را دفن کرد
و اینکه گفتم ” ظاهر و باطنم” : علم ظاهر و باطن نزد من است .
{ حضرت علی (علیه السلام ) فرمودند : « من لم یقل إنی رابع الخلفاء الاربعة فعلیه لعنة الله » هر کس نگوید من چهارمین خلیفه از خلفای چهارگانه ام ، لعنت خدا بر او باد . }
این جمله را حسین بن زید از امام صادق (ع) شنید که علی (علیه السلام) چنان فرموده – حسین بن یزید گفت : از شما مطلب دیگری غیر از این روایت شنیده ام ، آیا تکذیب نمی کنید ؟
امام صادق (علیه السلام ) فرمودند : آری ، (اما توضیح داره ) خداوند در کتاب خود می فرماید :
« وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلاَئِكَةِ إِنِّي جَاعِلٌ فِي الأَرْضِ خَلِيفَةً قَالُواْ » بقره /30
به یاد آر ، هنگامی که پروردگارت به ملائکه فرمود : من درزمین خلیفه قرار دادم همچنین خطاب به داوود می فرماید : « ما تورا روی زمین مقام خلافت دادیم ص/26» .
هارون نیز خلیفه موسی است تا آنجا که خداوند می فرماید : « تو اکنون پیشوای تام و جانشین من باش و راه صلاح پیش گیراعراف /142 »
پس هارون (علیه السلام ) خلیفه سوم و امیرالمؤمنین نیز خلیفه خلیفه محمد (صلی الله علیه و آله) و درواقع چهارمین خلیفه است .
این گونه است که امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) می فرماید :
« هر کس نگوید که من چهارمین خلفیه از خلفای چهارگانه ام ، لعنت خدا براو باد »
بحارالانوار/ج38/ص153/ج127
المناقب ابن شهرآشوب /ج2/ص261
از عین علی عیون ما بینا بینا شد وز لام علی لسان ما گویا شد
در یای علی نور خدا می بینم زان نور ، محمد و علی پیدا شد