ببینید عزیزان، یه دقتی بکنید؛ نکته مهمیه؛ الان یه نفر بخواد مثلا یه قهرمان تاپ ما رو بگید؟ اسمشو بیارید؛ از قهرمانان ورزشی؟ حمید سوریان، آقای رضازاده، آقای رضازاده که مثلا وقتی به دنیا اومد که مثلا پرستار رو بلند نکرد بگه که مثلا یه تست بزنیم ببینیم دستمون کار میکنه! از شکم مادر که وزنه برداری نمیکرد؛ بعضیها شوخی میکنن میگن مادرشو بلند میکرد میزد زمین! اینجوری که نبود که! ایشون گفته بود که من تمرین میکنم روزی دو تن! اینجور که یادمه و شنیدم؛ روزی دو تن مجموع وزنههایی که میزنم.
خب ببینید محدودیتهایی رو پذیرفته؛ فشاری رو پذیرفته؛ یه کمالی حاصل شده؛ درسته؟ محدودیتها، فشار.
الان ماه مبارک رمضان شما یکسری محدودیتهایی رو دارید میپذیرید؛ اصلا آخرت هم اگر نبود؛ همین الان اثرش رو آدم احساس میکنه؛ اصلا معادی نیست؛ بهشتی نیست؛ جهنمی هم نیست.
صرف روزه آرامش میاره؛ تمرکز آدم رو بیشتر میکنه؛ مثلا من ساعت نهار شامم که مثلا خیلی از روزها یکیه؛ با افطارم فرق نمیکنه بلکه چه بسا از افطار دیرتره؛ ولی به شدت در طول روز خسته، کوفته، بیحال، ولی روزهایی که روزهام اصلا قابل قیاس نیست. یه انرژی دیگهای توشه؛ نمیدونمم چرا؛ یعنی فقط جنبه ملکوتیشه یا جنبههای مادی هم داره نمیدونم؛ قطعا جنبههای مادی هم داره.
یه انرژی دیگهای آدم داره؛ یه توان دیگهای داره؛ یه شادابی دیگهای داره؛ یه سری محدودیتهایی رو میپذیره؛ یه سری کمالات ظاهر میشه؛ بهشت جاییه که ( دارٌ بِالبَلاءِ مَحفوُفَه)[1] بلا به معنای فشار بود. بهشت جاییه که محصول تحمل یکسری فشارهاست؛ یکسری کمالات ظاهر میشه؛ الان تو ماه مبارک رمضان چرا گفتن روزه خوری علنی نشه؟ اینم چون زیاد میپرسن میگن جواب بده میخواهیم بذاریم استوری؛ من اینجا الان جواب میدم بذارید استوری.
بله، چرا روزه خوری علنیه؟ مثل این میمونه که تو یه باشگاه ورزشی یه نفر معاف شده از یکسری ورزشها؛ پاش حالا شکسته یا هرچی…بعد دکتر به این گفته که: آقا، شما روزی مثلا پنجتا آبمیوه بخور؛ روزی ده ساعت هم استراحت کن. اینو با تخت و تلویزیون و وسایل و اینا بیارن وسط اون باشگاه ورزشی بنشونند؛ اینا هم همینجور بدوند؛ بگه من وظیفهمو دارم عمل میکنم شما راحت باشین!
این اثر روانیش چیه رو بقیه؟ هیچ عاقلی نمیاد اینو ورداره جلو چشم اینا نشون بده؛ درسته؟ آقا معاف شدی برو تو خونهات. این فضای ذهنی اینا رو نشکون دیگه؛ این الان خودش دغدغه اون فعال کردن قوه رو داره؛ بعد تویی که معاف شدی رو نگاه میکنه؛ انگیزهاش رو از دست میده.
بحث روزه خوری علنی اینه؛ نمیدونم چرا بعضیها در برابر فهمیدن اینقدر مقاومت میکنند! خیلی سخته واقعا این مسائل فهمیدنش؟ واضحه دیگه؛ تو زندگیهای خودمون الی ماشاءالله مثال داره؛ بله حالا چون روزه است و با عمامه و ریش و پشم و اینا سر و کار داره؛ از اونجاها گرفته شده یکمی فضاش فرق میکنه وگرنه بگین آقا شمایی که امتحان معاف شدی نشستی کارتون میبینی؛ جلو بقیه بچهها کارتون نبین؛ همه میفهمن؛ کاملا عقلیه؛ نه من تظاهر به کارتون دیدن که نمیکنم! تظاهر به روزه خواری. تظاهر نمیکنه.
یکی دیدم توییت کرده بود؛ نوشته بود ما تظاهر به روزه خواری نمیکنیم؛ ما ناهارمون رو می خوریم؛ آدم یه چیزهایی رو باید بفهمه دیگه.
دوران قبل از ظهور دورانیه که قراره فشار ببینیم؛ همین روزهایی که الان توش هستیم انشاءالله اگر دوران قبل از ظهور باشه؛ این فشارهای قبل از ظهور، فشارهای چیه؟ اصلا فشار ظهوره؛ ظهور یعنی چی؟ قراره یک کمالی ظاهر بشه؛ در اثر فشار دو تا اتفاق میافته: یا یه کمالی ظاهر میشه یا یه کمالی زائل میشه.
و دو سر طیفاند دیگه مردم؛ دو سر این بُردارند؛ این اتفاقی که قبل از ظهور میافته اینه: یکسری کمالاتی دارند؛ ظاهر میشه؛ یکسری هم یه مقدار کمالاتی که دارند زائل میشه؛ همونقدرش هم میره؛ ولی دو طرف سفت میشن تو مسیری که هستند و این تشخص دو مسیر حق و باطل قبل از ظهور از ارکان ظهوره؛ دو طرف سفتاند تو مسیرشون؛ روز به روز هم این اتفاق داره میافته.
بدون فشار کمالی ظاهر نمیشه؛ شما بدون فشار صخره نورد نمیشی؛ بدون فشار نویسنده نمیشی؛ بدون فشار خطاط نمیشی.
میشه کسی صبح تا شب بخوابه و هرچی خواست بخوره و هرجا خواست بره بعد بهترین وزنه بردار هم بشه؛ اصلا معنا داره واقعا؟ شما کمال دنیوی که خیلیها همینجوری خالی خالی دارن؛ بعضیها همینجوری صداشون خوبه؛ بعضیها همینجور خطشون خوبه؛ همینهایی که خدا همینجوری مفتی به خیلیها داده هم بدون زحمت حاصل نمیشه بعد اینی که خدا ابداَ به کسی مفتی نمیده اون بدون کم بدون فشار، بدون اذیت، حاصل بشه؟
بهشت همش بروز این زحمتهاییه که کشیده؛ فشاری که تحمل کرده؛ چون جلوتر خیلی از این داستانها داریم میخوام بگم؛ خدا بهشت رو نیومده بگه: عزیزم، اونجا شما مسلمونها خاک تو سر بودین؛ تو سری خور بودین؛ اینجا میخوام براتون جبران کنم؛ دیگه حالا شما هم یکم کِیف و حال برده باشین.
نه عزیزم این بروز زحمتیه که برده؛ عطا نمیکنه خدا! این اثر کار خودشه؛ یکسری محدودیتهایی رو می پذیره؛ یکسری کمالات ظاهر میشه؛ بهشت جاییه که محصول تحمل یکسری فشارهاست.
1-خطبه 226 نهج البلاغه