ما در مسیر متقاعد سازی نفس خودمون هستیم برای دینداری، به هر دلیلی نمیشه دینداری کرد باید برای یه دلیل قشنگ و یا دلائل زیبا و خوب و محکم آدم دینداری بکنه؛ دینداری یه مقداری مهارت هم لازم داره؛ دربارهی مهارتهای مورد نیاز برای دینداری باید جداگانه مفصل صحبت کرد.
یک سلسله فعالیتها رو ذهن ما باید عادت کنه، یک سلسله فعالیتها رو حالات روحی ما انگیزه مند شدن ما باید عادت بکنه؛ اینها مهارتهای دینداری هستن؛ برای اینکه متقاعد بشیم و توانمند بشیم برای دینداری، اولین گام این بود که باید متقاعد بشیم به این که زندگی با برنامه داشته باشیم و توانمند بشیم برای برنامه ریزی؛ محاسبه ی نفسی که تو دینداری میگن جزء برنامه ریزیه؛
هر برنامهای یک راهی داره برای سنجش میزان موفقیت؛ شاخص معین میکنه؛ میگه اگه شما این برنامه رو درست انجام بدی باید این نتایج و داشته باشی؛ بعد راه میزاره برای اینه که شما بسنجید این برنامه رو موفق انجام دادید یا نه؟ تقوا معنای خیلی قشنگ دقیق فارسیش یعنی مراقبت؛ بعد مراقبت قبل از عمل داریم، مراقبت قبل از عمل یعنی برنامه ریزی دیگه؛ ما چجوری خودمون رو برای اهل برنامه بودن، برنامه ریز بودن و مراقبت از اینکه برنامه درست اجرا بشود، آماده بکنیم؟
قدم اول اینه که متقاعد بشی باید با برنامه زندگی کنی؛ قدم دوم، عجیب تر از قدم اوله؛ قدم دوم اینه که آدمها باید منفعت طلب بشن؛ باید خودخواه بشن؛ تا منفعت طلب نشی؛ تا خودخواه نشی؛ نمی تونی دینداری کنی؛ خودت و نفروش؛ منافع خودت رو در نظر بگیر؛ خودت و فراموش نکن؛ خدا ما رو منفعت طلب آفریده چرا راه دور میری؟ دینداری یعنی همین منفعت طلبی؛ نذار یه دقیقه ات از دست بره؛ مواظب خودت باش؛ خدا چرا دستور داد؟ به خاطر منافع ما؛ تو که منفعت طلب نیستی اصلا چه دستوری میخوای دریافت بکنی؟
فلسفه دستور خدا اینه که تو ضرر نکنی؛ روزه بگیرید به نفع شماست؛ اِن کُنتُم تَعلَمونَ اگه بفهمی؛ صدقه بدی این به نفع توئه؛ اگه بفهمی؛ صدقه دادن به نفع آدمه و خدا چون می خواد تو به این منفعت برسی می فرماید: صدقه بده؛ دوباره ببینید، «مَنْ تَزَكَّی فَإِنَّما يَتَزَكَّی لِنَفْسِهِ [1]» ؛اگر کسی تزکیه کنه تزکیه میکنه به خاطر خودش؛ خودش شکوفا میشه؛ خودش آسوده میشه؛ خودش شاد میشه؛ اگه کسی جهاد بکنه در راه خدا برای خودش جهاد کرده؛ برای خودش منافع تامین کرده؛ حالا چگونه؟ یه مقدار پیچیده است ولی تو اگه خودخواه نباشی اینا رو اصلا نمی فهمی؛ اگه کسی کافر بشه به ضرر خودشه و اگه کسی مثلا کار خوب انجام بده برای خودش مقدمه چینی کرده؛
برای خودش منفعت رو تنظیم کرده؛ کسی کار بد بکنه برای خودش این کار رو کرده؛ یا «مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنْكًا [2]» کسی از ذکر خدا دوری کنه زندگی خودش و سخت کرده؛ ما اگر ادبیات دینیمون درست بود میفهمیدیم کسی داره در جامعه علنی بیدینی میکنه این داره به جامعه لطمه میزنه.
1: سوره فاطر، آیه ۱۸
2: سوره طه، آیه ۱۲۴