همه مدعی انتظار اون بزگوارند؛ شیعه هم میگه ما منتظریم اما تفاوت انتظار ما با مابقی این نگاهها چیست؟
حتی اهل سنت راجع به وجود مقدس امام عصر خیلیاشون مصداقاً عین ما در قالب اندیشه نگاه میکنند یعنی خیلیها مقیدند که آقا امام عصر سال 255 هجری به دنیا اومدند؛ هم نام پیغمبر، عقبه نور جمال رسول الله، از ذریه فاطمه اطهر( سلام الله علیهم اجمعین) و این قید مهمه: ( وَ هوَ حَیٌ) و این آقا زنده اند؛ نه این که بعدا به دنیا میآیند؛ بعضی از علمای اهل سنت این گونه نگاه میکنند اما مرحوم آقای دوانی(رضوان الله تعالی علیه) بیش از200 نفر از علمای اهل سنت را اسم میبرند که اینا عینا مثل ما نگاه به تاریخچه و حقیقت منجی موعود دارند ولی ما میگیم ما نگاهمون متفاوت.
روش ما، گرایش ما در این زمینه فرق میکنه؛ صحبت من اینه: تفاوت انتظار شیعی با مابقی فرقهها و مکاتب، حتی مکاتب فرعی دیگر اسلام در چیست؟
عزیزان خیلی از این فرقهها و مکاتب، اصل انتظار رو به عنوان یک امر اسطوره ای بهش نگاه میکنند یعنی به پیروان مکتب و مرام و مذهبشون میگن شما بسوزید و بسازید؛ شما تحمل کنید اما بالاخره نسلهای آینده در یه تاریخی که اصلا هم معین نیست ما از این ابتلائات و از این گرفتاریها بیرون میآییم؛ برون رفت ما از این سختیها بالاخره یه روزی تموم میشه؛ یه کسی خواهد آمد! همین! و اینام با یه نقطه کور امید ولو به اندازه یه شمع در درون فطرتشون، عقلشون، اندیششون فقط به این بهانهای که آینده ای روشن خواهد بود زندگی امروزشون رو سپری میکنند اما مکتب تشیع نگاه دیگری دارد.
رهبر معظم انقلاب در نیمه شعبان چند سال پیش یه جمله خیلی زیبایی داشتند؛ یه درایتی ایشون کنار این روایت مطرح کردند؛ فرمودند: فریقین، عامه و شیعه این روایت رو بهش قائلند که پیغمبر اکرم فرمودند: (أفضَلُ أعمالِ اُمَتی إنتِظارُ الفَرَجِ) فرمودند: همین عبارت تعیین سرمشق ما و هدف ما و حرکت ماست.
نفرمود: أفضَلُ نیاتُ اُمتی، (أفضَلُ أعمالِ اُمتی اِنتِظارُ الفَرَجِ) پس معلوم میشه انتظار فرج به تعبیر حضرت امام تو یه اتاق دربستهای نیست که ما بنشینیم دست روی دست بگذاریم بگیم او خواهد آمد.
اعمال یعنی یه شرح وظایفی که ما رو در زمینه حرکت به سمت یه هدفی رهنمون میشه. اعمال یعنی وظایفی که انسان در راستای عمل نه در فقط حیطه اندیشه نسبت به اون باور، انسانی که داره غرق میشه بالاخره این دوره آخرالزمان رو و تلاطم ابتلای بی دینی روایات ما توصیف میکنه دیگه؛ روزگاریست که ایمان فلک رفته به باد.
فرمود آخرالزمان نگهداشتن این دین از نگهداشتن یک آتش گل انداخته کف دست سخت تره مگر قید دین رو بزنی این آتیش رو بندازی خیالت راحته اگر قرار باشه نگه داری باید بسوزی! سوختن داره…