ما باید اول به طرف حالی کنیم که تو گوسفند نیستی، این خیلی سخته!
کبوتر خانه میبد یه کبوتر خانه قدیمی، ایرانیها 300 سال پیش تولید کود کبوتر داشتند؛ بهترین و قوی ترین کود، کود کبوتر. بعد اینا برای اینکه این کود رو بگیرن یه سری خونه میساختند با آجر حالت گنبد مانند داشت و بالای خونه هم دو سه تا دریچه داشت بعد تمام این سالن اتاقک اتاقک بود.
اتاقکهای 30سانت در 15سانت اینا یه محیطی درست کرده بودند که مسیر رفت و آمد پرندهها بوده، بعد جذابیتهای محیطی برای پرندهها داشته نور و آب و اینا هم داشته گرما و سرماش متناسب با فصل تامین می شده یه جوری بوده که جغد و شاهین هم نمیتونسته وارد بشه یعنی وقتی پرنده بوده در امنیت کامل بوده.
این تامین امنیت میکرده دشمنش و دور می کرده؛ نون و آب این و میداده این فقط شب بیاد اینجا تا صبح بخوابه زیرش پر بشه بره؛ کودش و ما برداریم.
این و که من رفتم دیدم مقاله نوشتم؛ آقا تمدن غرب هم همینه کبوتر خانه. همه چی به ظاهر تامین کرده بعد شما ببین اون فوندانسیون و مهندسی که میبینین دهنتون باز میمونه چقدر قشنگ ساختن مرتب آپارتمان اصلا نقلی و قشنگ. انبوه سازی کردند مرتب کردند هیچ کثافت کاری و آلودگی نداره.
فضا یه فضای با نشاط همه دور هم، احتمالا کفتترها میگفتند میخندیدن شاد بودند مزاحمی نیست امنیت و نون اینا تامین حقوق خوب بهش میده؛ مسئله فقط اینه که فقط کود اینو میخواد.
و همه هم غیر امیرالمونین کاری که کردن همینه یعنی حتی خلفای اسلام هم همین بوده؛ یعنی در سطح حیوانی براشون کارکرد تعریف کردن. اینجا وایستا اون کار بکن همین کسی دنبال اون که حضرت فرمودند: من میخوام بهشت ببرم که عرض کرد اون خلیفة اللهی اصلا به همینه اون فقط مال امیرالمومنین بوده همه دردسرها مال همونه.
حالا طغیانها اینجا شروع، اول میخوای حالیش کنی که تو آدمی، ما باید اول به طرف حالی کنیم که تو گوسفند نیستی، این خیلی سخته!
تازه اصل مسند اینه که توکفتری تو آدمی این چقدر مصیبت داره میگه نه بابا کفترم نونم بده میخوام برم، نه تو آدمی!
چقدر مصیبت سر همینه، بعد تازه این فهمید آدمه.
حالا اون نیازهای دیگه میخواد تامین بشه مشکلاتی که پیش میاد؛ هزار یک مصیبت راحت قشنگ کشیده پایین فیتیله رو تو همینی راحت باش؛ هیچ خبر دیگهای هم هیچ جای دیگه نیست راحت داره زندگیش میکنه.
تازه یه آرامش و نشاطی آدم میبینه اون ور بعد اینجا میان میگن: ببین فنلاند شادترین کشور، بله برای اینکه یه بخشی از شادی و غم مربوط به درکِ نسبت به یسری چیزا، که نسبت به بالاتر از این درکی نداره؛ بنده خدا که بخواد غم نرسیدن به اون داشته باشه؛ تموم شد تو همین مرحله من اصلا نمیدونم که بعد از این اتاق اصلا خبری هست! که غصه این و داشته باشم که الان اون درخته داره آفت میزنه، اون یکی داره خشک میشه، این و باید برم آب بدم بعد میگن این چه آدم شادیه معلوم که شاد میشه.
بعد میگن: چرا کشورهای اسلامی غمگین ترین کشورها هستن؟ خب اون به درکِ دیگهای داره بدبخت داره درموردش غصه میخوره، میگه: من تحقیر شدم، عزت من لکه دار شد؛ بله، ناراحت میشه میگه: عزت چی هست؟ با چی مینویسن؟ عزت یعنی چی؟
راحت باش بابا… دغدغه ناموسش، آبروش و داره. حالا بعضیها هم اون طرف هستن با یه سطح خیلی پایین تر ما رو غافل کردن برای اینکه سرمون ببرن و البته چنین حیاتی باقی نخواهد ماند.