قسمت: اول
میخوام یه مثال ساده براتون بزنم؛ فرض بکنید قطار میخواد برسه؛ رسیدن قطار برامون مهمه. وقتی قطار میرسه چند تا چیز معمولاً همراه قطار ممکنه باشه؛ مثلاً یه ریل سالمی وجود داره که قطار روش اومده؛ یه نیرویی محرکه، حالا برق، بنزین، ذغال سنگ، گازوئیل… یه چیزی که قطار رو به حرکت درآورده بهش میگیم نیروی محرکه. وقتی قطار میاد دود از دودکش قطار بلند میشه؛ وقتی قطار میاد صدای سوت قطار شنیده میشه و چیزای دیگه.
همین چهارتایی که گفتم: ریل سالم، نیروی محرکه، دود، سوت. اینا همه با اومدن قطار ارتباط دارن؛ بی ربط نیستن. اما سؤال: میزان تأثیر اینا توی اومدن قطار با هم یکیه؟ یا بگیم مثلاً فرق دارن؟ ممکنه بعضیاتون بگید که خوب فرق دارن؛ اما بالأخره همشون باید باشن؛ اینجورین؟!
من خودم سریع جواب رو براتون میدم: اینا همه، این چهارتایی که گفتم؛ این چهارتا همشون با قطار ربط دارن اما اثرگذاریشون با هم یکی نیست؛ اینا رو میتونیم ما دو دسته بکنیم؛ بعضیاشون اینجورین که اگر باشن باعث میشن که قطار بیاد؛ رسیدن قطار انجام بگیره اگر نباشن قطار نمیاد. اما بعضیاشون نه، توی اومدن قطار اثر ندارن مثلاً: ریل سالم، نیروی محرکه و چیزایی که مثل اینا هستن اینا توی اومدن قطار اثرگذارن اگر باشن قطار میاد؛ اگر نباشن قطار نمیاد. یکیشم حتی اگر نباشه قطار نمیاد؛ ریل نباشه قطار نمیاد؛ ریل باشه نیروی محرکه نباشه قطار نمیاد؛ این یه دسته.
یه دسته دیگه هم هستن مثل دود و سوت، اینا توی اومدن قطار اثر ندارن؛ قبول، وقتی قطار میاد صدای سوتش شنیده میشه؛ اگر قطار دود بکنه دودش دیده میشه؛ اما توی اومدن قطار نه سوت نه دود هیچکدومشون اثر ندارن؛ بیایید یه اسمی واسه اینا بذاریم. به اون دستهای که توی اومدن قطار اثرگذارن میگیم شرط یا علت اومدن قطار، به اون دستهای که توی اومدن قطار اثرگذار نیستن فقط یه جوری خبر به ما میدن که انگار قطار داره میاد به اونا میگیم نشانه یا شرط اومدن قطار، پس شرایط اونایی هستن که توی اومدن قطار اثر دارن مثل ریل، نیروی محرکه؛ نشانهها اونایی هستند که فقط به ما خبر میدن.
با این مثال ساده میخوایم وارد بحث ظهور امام زمان(علیهالسلام) بشیم.
ظهور امام زمان هم همینجوریه؛ واسه اینکه ظهور امام زمان(علیهالسلام) رخ بده یکسری شرایطی نیاز داریم. شرایط ظهور یعنی چی؟ یعنی اونایی که باید باشن تا ظهور امام زمان رخ بده و ظهور امام زمان یکسری نشانهها داره؛ نشانهها اونایی هستن که خبر میدن؛ از روی نشانهها میفهمیم که انگار قراره اتفاقی بیفته.
یه بازی قدیمی براتون بگم همتون شاید این بازی رو انجام داده باشید یا این بازی رو حداقل آشنا باهاش باشید: “بگرد و پیدا کن” یکی از اتاق میرفت بیرون؛ دوستش یه چیزی رو قایم میکرد بعد میگفت بیا داخل اتاق، بگرد و پیدا کن؛ داخل اتاق میچرخید اینطرف رو نگاه میکرد؛ اونطرف رو نگاه میکرد بعد اون دوستش که میدونست کجا قایم کرده راهنماییش میکرد، با تولید صدا؛ اگر اون شخص یابنده ـ اون شخصی که دنبال میگشت اون شیء رو پیدا کنه ـ به سمت اون شیء نزدیک میشد صدا رو زیاد میکرد: تَق تَق تَق تَق تَق… اگر ازش فاصله میگرفت صدا رو کم میکرد: تِق تِق تِق تِق… از اون نشانه چی میفهمید؟ وقتی صدای تَق تَق تَق تَق میشنید حس میکرد که داره میرسه به اون؛ انگار قراره پیداش کنه؛ داره نزدیک میشه.
وقتی صدا می شه تِق تِق تِق تِق میفهمه که از اون داره فاصله میگیره نشانه های ظهور هم همینجوری هستن؛ وقتی نشانهها رخ میدن؛ هرچی بیشتر رخ بده انگار صدا تَق تَق تَق میفهمیم داریم به سمت ظهور نزدیک میشیم؛ وقتی نشانهها کمتر رخ بده یعنی با ظهور فاصله داریم.اما یادتون باشه نشانهها فقط خبر میدن که به ظهور داریم نزدیک میشیم یا از ظهور فاصله داریم اما تو خود اینکه ظهور محقق بشه اثری ندارن.
خلاصه حرفای این قسمت این شد که بین شرط و نشانه فرقه و عمده روی مثال قطار براتون توضیح دادم که قطار یک شرایطی داره مثل ریل سالم، نیروی محرکه؛ یک نشانههایی داره مثل دود و سوت.
ان شاءالله در قسمتهای بعدی با مثالهای بیشتری این مطلب رو براتون توضیح میدم.