نبرد سیستماتیک در جغرافیای آخرالزمان
مثلا الان امریکاییها دشمنن چینیان؟ نه؛ خب اونا که حداقل یه مسیحیتی دارن اینا که از بیخ کافرن که! بعد میگن: اسرائیل دشمنه، اسرائیل که بر مبنای یک دین الهی شکل گرفته؛ بر مبنای یهودیت.
دشمن اصلی در قرآن، در نگاه اهل بیت، در نگاه انقلاب اسلامی، یک کلام ” استکبار”
اینا کسانیاند که خودشون رو برتر میدونند، بی آن که برتر باشند؛ باب استفعال طلب یک چیزیه؛ میگه استعلام بگیر؛ یعنی چی؟ برو به زور… استخبارات، به زور حرف میکشن؛ استکبار یعنی تو گنده نیستی، بیخود ادعای گندگی میکنی.
این مقام کبریایی، بزرگی، فقط مال خداست؛ الله اکبر. حالا این مستکبر هرکی میخواد باشه، هرچی میخواد باشه ولو مستکبر نماز شبخوان باشه. سورهای داره قرآن به اسم سوره مائده، میفرماید که: ” لَتَجِدَنَ أشَدَ النَاس عَداوةً لِلَذینَ أَمَنُوا الیَهُودَ وَالَذِینَ أَشرَکُوا“[1] لَتَجِدَنَ سه تا قسم حضرت عباس داره؛ لامش تأکیده؛ تای مضارعش تأکیده؛ نون مشدد ثقیلش تأکیده؛ بعد تای مضارعش نشانه از استمرار داره، یعنی همیشه همینه؛ قطعا قطعا قطعا یه روزی دوزاریتون میافته و به این نتیجه میرسید که دشمن ترین افراد با شما یهودیان.
بلافاصله بعدش میفرماید چی؟ “ لَتَجِدَنَ أَقرَبَهُم مَوَدَةً لِلَذینَ أَمَنوا الَذینَ قَالوا إِنَا نَصَرَی“[2] رفیق ترینهام مسیحیهان، با همون سه تا تأکید.
خب یک سوالی برای من پیش میاد، یهودی پیغمبرم و قبول نداره؛ امامم و قبول نداره؛ قرآنم و قبول نداره، هیچی رو قبول نداره دیگه؛ ما که هیچی، اسلامم قبول نداره؛ مسیحیه قبول داره؟ نه! تازه ما در احکام به یهود خیلی نزدیکتریم. یهود موحده، یهود گوشت خوک نمیخوره، یهود عرق نمیخوره، یهود ختنه می کنه؛ مسیحیا اینجوری نیستن همه این کارها رو بکنن. مشرکن، قائل بر تثلیث اند، مختون نیستند، عرق میخورند، گوشت خوک میخورند، بعد این یهود شد دشمن ترین این شد دوست ترین.
آی خدایا معیار شما چیه؟ فرمود: ذَلِکَ بِأَنَهُم قَومٌ لا یَستَکبِرونَ برای این که مسیحیها مستکبر نیستند؛ یعنی قبلیا که گفتم مستکبرند.
کافر یه نفر باشه الزاما دشمن ما نیست، یه کافری یک گوشه نشسته به کسی کار نداره امام صادق هم باهاش بحث علمی میکنه. یه زندیقی آمد بالا سر قبر پیغمبر با امام صادق بحث کرد؛ نه گردنشو زده حضرت، نه…ها؟ امیرالمؤمنین حاکم بوده با کافر داشته بحث می کرده؛ اما ممکنه یه شیعه اثنی عشری معمم نماز شب خون مستکبر باشه.
مبنای دشمنی استکباره، کوتاه هم خدا نمیاد، به ما هم دستور داده، ببین ما عبد خداییم روی زمین؛ دو تا خدا رو زمین تحمل نمیکنیم، یه الله بیشتر وجود نداره، هرکی بخواد ادعای خدایی کنه، گندگی کنه، میاریمش پایین؛ این مبنای دشمنی در انقلاب اسلامیه.
ما انقلاب کردیم با دوتا حکومت ارتباط نداشتیم، یک رژیم صهیونیستی، دو چی بود؟ آفریقای جنوبی، چرا؟ حکومتشون آپارتایدی بود؛ سیاه پوستها رو آدم حساب نمیکردند، میکشتند، اذیت می کردند… ، فلان. حکومت آپارتایدی از بین رفت، الان با افریقای جنوبی مشکلی داریم؟ یکی از برعکس، کشورهایی که ارتباطش با ما خوبه. عامل دشمنی بین ما و عراق چی بوده؟
صدام مستکبر، از بین رفت، الان با هم رفیقیم دیوونه نیستیم که به چیز بی مبنایی دشمنی کنیم که… روزی ارتباط ما با امریکا و اسرائیل ارتباط عادی میشه که اونا دیگه مستکبر نباشن، فلذا ممکنه من با یک برادر، چه میدونم، دروزی، مسیحی تو یه جبهه قرار بگیرم، با یه شیعه دوازده امامی تو یه جبهه قرار نگیرم. دعوای اصلی دعوای مستکبر و مستضعفه.
1و2: سوره مائده، آیه 82