راستی به چه دلیل ما امام زمان نیاز داریم؟ یعنی ملتهایی که امام زمان ندارن اینا به جایی نرسیدن؟ پیشرفت نکردن؟ رفتن کرات و سیارات دیگه رو هم بعضا گرفتن؛ پیشرفت هم داشتن؛ ما چه نیازی به امام زمان داریم؟
آیهی20 لقمان پاسخ مناسبی رو به این سوال در بر داره؛ اَعوذُ بِالله مِنَ الشَیطانِ الرَجیم، أَلَم تَرَوا أَنَّ اللهَ سَخَّرَ لَکُم ما فی السَماواتِ و ما فی الأَرضِ آیا شما فکر نکردید زمانی که خدا آنچه که در آسمانها و زمین در اختیار شما توی انسان قرار داده؛
وَ أَسبَغَ عَلَیکُم نِعَمَهُ ظاهِرَةً وَ باطِنَةً همهی نعمتهاش و به سر و روی تو ریخته؛ چه اون نعمتهایی که پیداست؛ میبینی؛ ازش خبر داری و چه میلیاردها نعمتی که ازش خبر نداری و نمیبینی؛ یعنی اگر همهی عالم برای تو مهیا است؛ ای انسان هیچ فکر نکردی تو برای چی؟
یعنی ما اگر انسان رو فقط در محدودهی این دنیا و در بعد جسمی خلاصه بکنیم؛ خب بله طبیعیه؛ امام که چه عرض کنم؛ عقل هم مزاحمه؛ چون عقل از عِقال میاد؛ نهی میکنه؛ وِجدان و نفس لوامه از جلوههای عقله؛ اون مزاحمه؛ این نباشه انسان خیلی خوشه؛ خیلی خرمه؛ اما این با این مسئله که خدا تمام این خلقت از جمادات ، از نباتات، از حیوانات، زمین، آسمان، خورشید، ماه، ستارگان که تمام اینها تازه میشه ما فی الارض؛ عوالم دیگه همه رو در اختیار انسان قرار داده؛ پس زندگی انسان نمیتونه خلاصه بشه در خوردن و خوابیدن و کام جویی و شهوترانی و امثال اینها؛
اینها که حیوانات هم دارن و در بعضی از ابعاد اون حیوانات خیلی جلوترن؛ لذا گلایه قرآن در اینه که ای انسان چرا فکر نکردی در مورد اینکه تو کی هستی؟ چه شاخصهای، چه ویژگیای در تو وجود دارد که صد ارزش اون رو داشته این سفره و این دستگاه با عظمت برای تو پهن بشه؟ چرا؟ اونو اگر انسان بفهمه، میفهمد که هدف از خلقت انسان به این عالم ختم نمیشه و حقیقت وجود انسان این جسم و این بدن نیست؛ بلکه حقیقتی در وجود آدمه که او اگر که شکوفا شود و به تعبیر امروزیها به فعلیت برسد؛ اونقدر انسان قیمتی میشود؛
اونقدر ارزشمنده که جا داشته که این سفره، این دستگاه با عظمت وجود به خاطر این انسان و به کمال رسیدن انسان پهن بشه؛ اون جمله نوارنی آقا امیرالمومنین علی ابن ابی الطالب فرمود: آیا تو فکر میکنی که همین هستی که دیده می شی؟
أَتَزعَمُ أَنَکَ جِرمٌ صَغیِر در حالیکه عالم اکبر در وجود تو پیچیده شده است؛ یعنی به صورت بالقوه است؛ خوب اگر انسان برای یک سیر، برای یک حرکت، برای یک کمال آفریده شده؛ این نیازمنده به یک قافله سالاره؛ نیازمند به یک انسان کاملی است که خود اونچه را که در انسان به صورت بالقوه است به صورت فعلیت و تمام و کمال در وجود او باشد؛ تا الگو و اسوه انسان باشه؛ تا راهنمای انسان باشه؛ تا دستگیر انسان باشه در راه رسیدن انسان به اون درجات و کمالات انسان رو یاری بکنه؛
لذا امام کاظم(علیه الصلاة و السلام) فرمود: نعمت ظاهره، امام ظاهره و نعمت باطن امام غائبه؛ وقتی راوی سوال میکنه مگر کسی از شما غائب میشه؟ فرمود: بله؛ پنجمین فرزند من حضرت مهدی غائب خواهد شد و از غیبت و ظهور حضرت بیان کردن؛ خلاصه کلام اینه که معرفت و شناخت امام پیش نیازش معرفت نفس و خود شناسی است؛ اگر انسان خودش رو شناخت میبیند نیازش به امام از نیازش به آب، به هوا و نور خورشید به مراتب ضروری تر و مهم تره؛ بدون وجود چنین امامی هرگز انسان به اون قلههای تعالی و کمال و سعادت و رستگاری نخواهد رسید؛
اصلا رسالت امام در این عالم اینه انسان رو به عزت به کمال به رستگاری برسونه؛ ان شاالله که با شناخت خودمون، با معرفت نفس، با تمام وجود توجهمون به امام زمانمون باشد و نهایت بهره و استفاده رو در بعد هدایت، در توحید، در تقرب به سوی خدا از امام زمانمون استفاده بکنیم به فضل الهی .