ابلیس واقعا تو این عالم رصد میکنه حرکات رو؛ رصد میکنه مراحلی که مومنین طی میخوان بکنن تا به ظهور برسن؛ اینجوری نیستش که او نفهمه چه اتفاقی تو این عالم داره رخ میده؛ من همه جا گفتم هیچ فیلسوف وعارفی اطلاعاتش به اندازهی اطلاعات ابلیس نیست؛ نه ایمانش، ابلیس ایمان نداره ولی اطلاعاتش بسیار گسترده است.
به هر حال شش هزار سال به تعبیر امیرالمومنین علیهالسلام در خطبهی صد و نود و دو نهجالبلاغه در عالم غیب، در عالم ملکوت، در عالم بالا بوده و مشاهده کرده، شهود کرده، همنشین ملائکه بوده؛ میدونه که بزنگاهها کجاست؛ رصد میکنه عالم رو؛ اخبار و اطلاعات داره؛ لشکریان و جنود داره و هیچ شوخی هم نمیکنه؛ جدی با نقشههای فراوان تو این عالم مشغول هست؛ خستگی ناپذیر داره کار میکنه؛
خب او هم این رو مطلع میشه که یه همچین اتفاقی افتاده در ایران؛ این انقلاب با ظرفیت جهانیش و کجا رو نشانه گرفته اینها رو متوجه میشه؛ مومنین وقتی میخوان به سمت ظهور برن مراحلی رو باید طی بکنن؛ رشدی رو باید مرحله به مرحله و به تدریج طی بکنن تا به ظهور برسن؛
طبیعی هستش ظهور یک دورهی کمال بشری هست؛ یک دورهی کمال انسان هست؛ ظرفیتهای انسانی بروز پیدا می کنه؛ یک دورهای است که دوران عقلانیت، دوران معنویت و اخلاق، دوران امنیت، دوران عدالت، دوران قانون هست؛ قانون الهی و متقن؛
ببینید یه همچین دورانی است زمان ظهور؛ وقتی میگیم دوران عقلانیت یعنی دیگه اونجا هوا و هوس حاکم نیست؛ عقلانیت حاکمه؛ وقتی میگیم دوران اخلاق و معنویت یعنی دوران بیبند و باری نیست؛ وقتی میگیم دوران عدالت، دورانی هستش که ظلم حالا حداقل ظلم اجتماعی و ظلم وسیع برچیده میشه؛ خب ببینید یه همچین دورانی است زمان ظهور؛
این دوران تحمل میخواد؛ اینجوری نیستش که همین بشریت مستقیم بتونه وارد اون دوران بشه نه باید مرحله به مرحله رشد بکنه به یک بلوغ برسه تا بتونه تحمل بکنه ظهور رو، تا بتونه تحمل بکنه عقلانیت رو، عدالت رو، ولایت رو، بتونه تحمل بکنه؛ اینا حرف زدنش ساده است ولی تحملش ساده نیست؛ حرف از عدالت زدن ساده است ولی تحمل عدالت ساده نیست؛
حرف از قانون زدن ساده است ولی افراد تو عمل نوبت خودشون که میشه میخوان قانون و دور بزنن خب پس باید یک تحملی حداقل برای شیعیان به عنوان حلقهی اول یاران امامزمان علیهالسلام یک تحمل باید فراهم بشه تا به ظهور برسه؛ باید تو یک دورانی حداقل برای شیعیان فراهم بشه یک مرحله که تمرین بکنن ولایتمداری رو، تمرین بکنن تسلیم ولایت بودن؛تو شبهات تردید تو او نکردن و تصدیق او رو کردن؛
تمرین بکنن که خودشون تحمل قانون و تحمل ولایت رو داشته باشن؛ تحمل عدالت رو داشته باشن؛ عرض کردم حرف زدن از این چیزا ساده است ولی عملشون به این سادگی نیست؛
ابن ابل الحدید تو شرح نهجالبلاغه اش نقل کرده و همچنين در کتاب الغارات صاحبش نقل کرده که امیرالمومنین علیهالسلام با مالک اشتر نشسته بودن، حضرت درد و دل میکرد؛
فرمود: مالک چی هستش که بعضیها از حکومت ما فرار میکنن و به سمت معاویه میرن؛ مالک اشتر گفت آقا اجازه میدید من بگم؟ حضرت فرمود: بگو؛ گفت آقا شما دم از عدالت میزنید؛ انت تأخذهم بالعدل و تعمل فيهم بالحق؛ دم از عدالت و حق میزنید و پاشم وایستادیم؛ هیچ کوتاه هم نمیآید؛ معاویه کیسه زر پرت میکنه؛ معاویه سفرهی چرب پهن میکنه؛ معاویه وعدهی ملک میده؛ شما این کارا رو نمیکنید؛ خب طبیعیه که افراد تحمل ندارن این عدالتی که شما میگید و پاشم وایستادیم؛ تحمل ندارن؛
بعد مالک اشتر گفت که: فإن تبذل المال يا أميرالمؤمنين تمل إليك أعناق الرجال؛ اگر بذل و بخششو ریخت و پاش داشته باشید ببینید چقدر به سمت شما میان؛ البته نه اینکه حالا مالک اشتر بخواد بگه آقا شما ریخت و پاش داشته باش مثل معاویه نعوذبالله؛ مالک اشتر میخواد بگه دیگه تحملشو ندارم؛ در زمان یازده امام قبلی این وضعيت بود که شیعه هنوز اون تحمل براش پیدا نشده؛ در طول تاریخ باید مرحله به مرحله، شیعه برسه به یک مرحلهای که تمرین بکنه عدالت رو و تحمل عدالت رو، تمرین بکنه تسلیم ولی خدا بودن رو، تمرین بکنه محوریت قانون رو و دور نزدن اون رو .