کاری کن نفس به تو دستور نده، عقل دستور بده. اصل دوم خیلی جالب تر از این اصله؛ اصل مبارزه با گناه در مستحبات. مبارزه میکنی با گناه تو مستحبات. قرآن یک آیه خیلی قشنگی داره؛ میگه: واَمَّا مَن خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ وَ نَهَی النَّفسَ عَنِ الهَوَی* فَأَنَّ الجَنَّةَ هِیَ المَأوَی(1) کسی به جنت میرسه، مأواشه، اصلا خونشه، جای امنشه؛ مال خودشه جنت، این کیه؟ میگه: واَمَّا مَن خَافَ مَقَامَ رَبِّه، اون کسی است که به مقام خوف از ربش رسیده و نَهَی النَّفسَ عَنِ الهَوَی و نفس خودش رو، همون بحثی که داریم در مورد نفس میکنیم، نهی میکنه از چی؟
عنالهوی؛ دقت کنید نمیگه عنالذنب نمیگه نفس خودش رو نهی میکنه از گناه. اشتباه نکنید قرآن خیلی عبارتش دقیقه، میگه نهی میکنه نفسش رو از چی؟ از هوی. فرقش تو این چیه؟ گناه بده اما هوا همیشه گناه؛ بگین، نیست. خیلی هواها هست گناه نیست.
هوس کردم برم یک لیوان آب بخورم، گناهه نه والا؛ نه والا؛ میگه ببین کاری کن نفس به تو دستور نده، عقل دستور بده. مستحبا چجوری باید مبارزه کنیم با نفس؟ الان بهتون میگم: نفس به تو جرئت پیشنهاد دادن هیچی دیگه نداره. عباس بابایی، سیب خوردن گناه داره؟ والابلا نداره؛ مگر که حروم باشه و مال خودمون نباشه نه!!
عباس بابایی سیب قرمز خیلی دوست داشت، این سیب رو ده دقیقه نگاش میکرد. بو میکرد. یه خورده اینجوری چاقو چاقو میزد روش این بوش بیشتر بشه، بعد تا میخواست بخوره میگفت نه، شرمنده؛ تا سه روز سیب ممنوع. ببین ما حلال خدا رو بر خودمون حرام بگید؛ نمیکنیم تا ابد، میگیم تا سه روز ممنوع.
این نفسه دیگه پیشنهاد نمیده این و میخوام، اون و میخوام. میدونی چی میگه، شیطون میگه، این و بخواه، میگه خفه شو برو بابا این همینجور سیب عادیش و نمیخوره برم مال حروم بخورم. منه بدبخت باید بیچارگیش و بکشم. بشین ساکت شو بابا. شروع میکنه به نه گفتن به شیطون همون نفسی که تا دیروز جفتک مینداخته برای شیطون، یعنی به نفع اون بود. به همین سادگی این شدنیه.
آقا روش بعدی: تنبیه نفس؛ این بعضی موقعها تنبیه بشه. نه تو واجبات، یک پله میریم جلوتر توی مستحبات، نگاه کنیم: آقا منه رائفی میدونم دائم میرم این ور اون ور سخنرانی، شب ساعت دو و سه نصف شب میرسم، میخوابم دیگه ممکنه نماز صبحه چی بشه؟ بگین؛ قضا بشه.
پاشمم تنبیه یه دو رکعت نماز صبح قضا شده چیه؟ دو رکعت خوندن. قضاش دیگه. این فایده، بگین؛ نداره. خب معلومه میصرفه، آقا این یکی واقعا میارزه کله صبح، ده صبح از خواب بیدار میشم میخونم. خدا مهربونه. اینجا باید خودت برای خودت تنبیه بذاری، حالا من تنبیه خودم و میگم چیه، تنبیه من اینه که دو رکعت نماز صبحم اگر قضا بشه، باید یک روز کامل نماز بخونم.
شهید رجایی تنبیه نفسش این بود: این میگفت: اگر نمازم رو اول وقت نخوندم فردا یک روز روزه باید بگیرم. اینم مستحبی نیست که بتونی بازش کنی، یک نفر تعارف کنه بهت و اینجور چیزا. شهید رجایی با خودش گفته بود که: مثلا روزه در نظر گرفته بود ایشون نماز در نظر نگرفته بود.
گفتم اینا فردیه، نسخههای اجتماعی نمیشه پیچید. مصداقش با خودتون، ببین چی بیشتر براتون سخته همونو بذارین.
مثلا به صورت عادی تو ماهی یک بار نمازت قضا میشه، نماز صبحت، مثلا؛ از روزی که این تصمیم و میگیری، میبینی تو یک هفته دوبار نمازت قضا میشه. میدونی کار کیه؟ کار خداست، عامل اجراییش شیطون. شیطون میگه بدوئید یک کاری کنید، آقا اون قدراش و میفرسته، نوچههای گردن کلفتش و.
میگه برید رو مخ این، به یک جایی برسه عهدشو با خدا بشکنه، میدونید عهد شکستن آدم رو چیکار میکنه؟ قصیالقلب میکنه. میگه بهترین فرصته که فاصله بندازم بین این و خدا، میاد، میای بلند میشی ای بابا نماز قضا شد، شروع میکنی دو رکعت که خودشو باید بخونی؛
اونکه وظیفته، قضاشه. هفده رکعتم بخون، فرداش دوباره بخون، آقا یه یک ماه، دوماه این جور میگذره، ماهی یک بار شده ماهی هشت بار، هفت بار، میخونی. شیطون میدونی چی میگه به نوچههاش؟ نمیارزه، داریم ضرر میکنیم، این بیشتر داره نماز میخونه، از این به بعد باهاش کار نداشته باشین داریم ضرر میکنیم. برا نماز صبح با این کاری نداشته باشید.
باریکلا. یک جایی میگه برید بیدارشم بکنید، حالا ببینید مرحله دوم جنگش شروع میشه، میدونی کی بیدارت میکنه؟ تایمی که اصلا نمیدونی قضای یا ادا که گیرپاج کنی. آره نمیدونی. برای اینم سریع یک نرمافزار ما نصب کردیم رو گوشیمون که این دقیقه رو من مد نظر قرار بدم تازه اگر از یک دوم وقت نماز گذشته بودم؛ یعنی وقت اذان، که تو نمازو بخونی تا طلوع آفتاب، از وسطش گذشته بودم دو تا نماز صبح دیگه همون موقع باید بخونم.
یعنی این باعث میشد که بیوفته به چی؟ تایم نیمهی اول. تو نیمهی اولم باشه عیبی ندراه. متوجه شدی چی شد؟ یعنی قشنگ عین یک آدم با هوش و هوشمند که جلوت قرار گرفته، قشنگ مبارزش و حس میکنی، بخدا قسم. قشنگ میفهمی یک نفر داره باهات مبارزه میکنه. ا
صلا آدم خودش رو در مبارزه با شیطان دیدن باعث میشه شیش دنگتر باشه. ما باشیطون قرار بجنگیم تو چی؟ تو مستحبات. حالا ببین چی شده؛ شیطون باید بیاد پوست خودش رو بکنه که شما نماز صبحتو یه خورده چی بخونی؟ دیرتر بخونی. اصلا کلا اینکه نماز نخونی فراموش شد.
فهمیدی چی پیشروی کردی تو دل دشمن. صحبت اینه که تو رو از یک مستحبی باز بدارد، تو دیر نماز بخوانی، اصلا نماز اول وقت ثوابش بیشتره، دیدی چی بازی تونست. اون بازی خورد. نفست کامل میشه در اختیار خودت. به همین سادگی این شدنیه.
1: سوره نازعات آیه 40 و 41