استاد رائفی پور: تشکیل حکومت که از وظایف امام زمانه متاسفانه خدا کلیدش و داد دست ما؛ یعنی الان اگه تو امام زمان و قبول نداشته باشی اصلا به هیچ جا بر نمیخوره او کماکان واسطهی فیض الهی بگید؛ هست؛ اما اگه تو امام زمان و قبول نداشته باشی حکومت نمیتونه تشکیل بده؛
حاکم از علی بن ابی طالب بهتر، میتونه باشه؟ نخواستنش؛ چی شد؟ شکست؛ امام حسین زمان با همان عطر و بو «هل مِن ناصر…» میگوید؛ نمیشنویم؛ چرا؟« مُلِئَتْ بُطُونُنا مِنَ مال الْحَرَامِ » شکمامون از مال حروم لابد پر شده؛
میشه چهرهی امام زمان رو چشمی ببینه که به هر هرزهای نگاه انداخته؟ صدای «هل مِن ناصر یَنصُرُنى» امام زمان رو کسی که هر صدایی تو گوشش رفته میشنوه؟ انا المهدی رو میشنوه؟ نمیشنوه عزیز من نمیشنوه؛
حالا یه کار کرده ما برای اباعبدالله خیمه برگزار میکنیم؛ برای امام زمان جشن؛ جمع کن کاسه کوزهات و بابا؛ شمر بن ذی الجوشن (لعنت الله علیه) توی صفین یه زخم برداشته؛ نمیتونستی بهش حرف بزنی؛ حرف بهش میزدی میگفت: این نشون جانبازیم تو رکاب علیِ؛ ساکت شید؛
یه خورده محکم تر خورده بود شهید بود عزیز من؛ میفهمی یعنی چی؟ همین آدم سال ۶۱هجری سر امام زمان ببره؛ چی شده؟ من این و نمیفهمم؛ سخته، سخته عزیزم؛ من و تو که جانباز امام زمان هم نیستیم که؛ او جانباز امام زمانش بود؛ چقدر میشه بهت اعتماد کرد؟ چقدر امانت داری؟ چقدراهل خیانت نیستی؟
آقا امام صادق فرمود: مردم رو با نماز و روزه نسنجید که نماز و روزه عادت میشه؛ این وهابیها هم نماز و روزه میخونن مگه نه؛ ۵ نوبت، سروقت هم میرن میخونن؛ پس چرا اینقدر جونورن؟
آقا امام صادق فرمود: مردم رو به امانت داری بسنجید؛ امانت در حرف، امانت در ناموس مردم، امانت درمال مردم؛ چقدر این کارهای؟ اگه میخوای برسی به کاروان حجت بن الحسن؛ منت سرت گذاشتن برای امام زمان کار کردی « وَ نُریدُ اَن نَمُنَّ (1) » خواستیم منت سرت بزاریم برای امام زمان کار بکنی؛ چند بار وقتی خواستی گناه بکنی، خواستی دروغ بگی، خواستی زیرآب یکی و بزنی، خواستی یکی و مسخره کنی، خواستی دزدی کنی، شما رو نمیگمها؛ نوعی دارم میگم؛ بیاد طرف با خودش بگه اگر امام زمان بود این حرف را میزد؟ باس آدم بشی.
استاد شجاعی: کربلا یه امام حسین و تنهایی بود که یه جایی ایستاد و فریاد زد: «هل مِن ناصر یَنصُرُنى» کسی هست من و کمک بکنه؟ اونهایی که شنیدن و رفتن که نجات پیدا کردن؛ ولی اونهایی که نرفتن، تو عبادت هم باشن با هر فساد و فحاشی دیگه فرقی نمیکنه؛ فسقه، جهنمه، نکبته، هر کار مثبتی هم بکنن دیگه فایده نداره؛ وقتی که به ندای «هل مِن ناصر یَنصُرُنى» امام زمانت پاسخ نمیدی؛ وقتی او تنهاست؛ به قول خودش هر ۲۴ ساعت یک بار«هل مِن ناصر یَنصُرُنى» میگه؛
شما اگر مشکلات امام زمان رو کنار بذاری و فقط به فکر مشکلات زندگی خودت باشی، مثل همونهایی هستی که در عاشورا به چادر حضرت نرفتن؛ مورد لعن خدا و اهل بیت و مردم قرار میگیره انسان؛ وَ لَعَنَ اللَّهُ أُمَّةً سَمِعَتْ بِذَلِكَ فَرَضِيَتْ بِه (2) ، عزیزان این نکته رو دقت بکنین دارم چی میگم؛ اگر مشکلات امام زمان برای شما مهمتر از مشکلات زندگیتون نباشه، اینجا آدم باید بترسه از خودش؛
اگر امام زمان مهمتر از مسائل زندگی شخصی ما نباشه، فسقه؛ حالا هی برو نماز شب بخون؛ هی برو کربلا؛ هی کار خیر بکن؛ هی نمیدونم عبادت بکن؛ هی شام بده؛ هی ناهار بده؛ این کجا باید قرار بگیره؟ توی قلب؛ دغدغهی امام زمان رو داشتن، برطرف کردن موانع ظهور، یه شرافتی است که امام زمان ما رو به اون دعوت کرده؛ امام حسین نگفت: «هل مِن ناصر یَنصُرُنى» چون آدم بدبخت بیچاره و ضعیفی بود؛ «هل مِن ناصر یَنصُرُنىش» برای این بود که ما رو صدا کنه به یه شرافت برسونه؛ اصحابش و صدا کنه؛ اونهایی که میخوان بیان؛ امام زمان الان ما رو صدا میکنه؛ برای اینکه ما رو به مقام محمود برسونه؛ میگه من شماها رو دعوت میکنم به چادرم که بیایید با من و هم درجهی من باشید؛ لذا علی(علیهالسلام) فرمود: اگر یه کسی به مقام منتظر برسه هم درجهی من و با من محشور میشه.
منتظر یعنی چی؟ یعنی اونی که عملیاتیه؛ اونی که وجودش، پولش، ذهنش، قلمش، قدمش، اندیشههاش، نیاتش، کار اجتماعیاش، کار هنریاش، کار سیاسیاش، در برطرف کردن موانع ظهور حضرت موثره؛ شوهر داریش، زن داریش، بچه داریش، تربیت فرزندش، عبادتهاش، موثر هست در برطرف کردن موانع ظهور حضرت؛ این کسی است که تو چادر حضرت؛ لذا باید رفت تو چادر حضرت؛ باید زندگیمون رو پیوند بدیم با اهداف امام زمان؛ بی خود دل خودت و به کارهای ظاهریت خوشنود نکن، وقتی تو لشکر نیستی، هیچ فایدهای نداره؛ تو لشکر عمر سعد هم کسایی بودن ۵۰ بار حج رفتن؛ شمر معلم حدیث بود؛ تا فرصت داری جات و مشخص کن الان تو لشکر حضرت.
۱: قصص، آیه ۵
2: زیارت وارث