سبک زندگی مهدوی خلاصه شد در این دو بعد؛ یک، معتدل نگاه کن و از عقلت استفاده کن؛ هر کاری خواستی بکنی خدا وکیلی قبلش یه کمی فکر کن؛ بعد یه سوال اساسی از خودت بپرس؛ که چی؟ آقا میخوام برم فلان رشته رو بخونم؛ خب که چی؟ که شغل داشته باشم؛ خب که چی؟ که پول در بیارم؛ خب الان بری بازار ده برابر بیشتر پول در میاری؛ یعنی درس فقط به خاطر پول داری میخونی؟ خب اشتباه داری میکنی؛ تو بری بازار سر یه مغازهای وایستی بیشتر از این پول درمیاری؛ میبینی که اصلا که چیش رو هواهه؛ نه میخوام تحصیل بکنم؛ خب تحصیل بکنی که چی بشه؟ خب بالاخره من بتونم خوب حرف بزنم؛ خب بیا برو کلاس بیان؛ یعنی به خدا طرف دانشجو نشسته، دانشجوی دکتری بوده؛
من با چهار تا که چی، چنان انداختمش تو بن بست یارو گیر کرده بوده نمیتونسته در بیاد؛ من این دختره رو میخوام؛ که چی؟ برای چی؟ وقتی رجوع نمیکنی به ذاتت، به اصل وجودت، میبینی بر مبنای غریزه است؛ بابا یه بار با این رابطه جنسی داشته باشی میپره میره این میلت؛ بیزار میشی از طرف؛ اون موقع تازه زشتیهاش جلوه میکنه برای تو؛ که چی؟ برای چی داری زندگی میکنی؟
دنیا وقتی این سؤال از خودش نپرسه بسیاری از حماقتها دست میزنه؛ وقتتون و تلف نکنید؛ تا الان معلوم نیست چقدر، 20 سال، من متوسط سن 22 سال بگیرم مثلا تو این دانشگاه چون دانشجوی دکتری هم داره؛ بیست و دو ،سه سال بگیرم؛ به خدا تا الان نفهمیدی چه جوری گذشته؛ بعد این هم نمیفهمی؛ بعد این 23 ضربدر 2 میشه 46؛ بجنب ثانیه ثانیهات داره میگذره؛
از 4 سال پیش روزی یک کلمه انگلیسی حفظ کرده بودی الان مثل بلبل داشتی حرف میزدی؛ روزی یک کلمه بیشتر نه، یک کلمه مینوشتی تو گوشیت، در و دیوار، میزدی؛ فقط همین یک کلمه رو من حفظ کنم؛ 4 تا 365 تا کلمه حفظ کرده بودی؛ مگه چقدر کلمه میخواد دیگه برای اینکه بتونی مکالمه داشتی باشی؟ نگید به خدا قسم یکی از کارهایی که شیطون میکنه همینه درگیر مزخرفات دنیوتون میکنه؛ عزیز دل من میری یه بازی کامپیوتری انجام میدی؛ منم انجام دادم؛ منم انجام دادم؛ که چی؟ که چی این بازی رو انجام دادی تهش چی میشه؟
خب سرگرم بودم؛ سرگرمی که چی؟ به چه قیمتی؟ چرا داری سرگرمی رو انتخاب میکنی که از توش هیچی برات در نمیاد؟ چرا سرگرمیت و یک ورزش نمیذاری که تنومند بشی؟ بیماری نگیردت؛ تو 30 سالگی به دیسک کمر نیافتی؛ اینا رو به خودم دارم میگم؛ که چی؟ مرادت از این تفریح چیه؟ از این کار چیه؟ میشینه پا اینترنت 12 ساعت وب گردی میکنه؛ همین جوری از این لینک تو اون لینک؛ همین طور داره میچرخه؛
گذشت؛ بگذشت زمان دست به کاری نزدی، بر گردن لحظهها مهاری نزدی، صد توپ زدی تمام را کردی اوت، صد پاس گرفت و آبشاری نزدی؛ هیچ کاری نکرده؛ گذشته تموم شد و رفت؛ پس اول قدر إغتَنِمِ الفُرصَه قَبلَ أن تَکونَ غُصَّه حدیث شریف امیرالمومنینه؛ میگه فرصت و غنیمت بشمار و گرنه تبدیل میشه به غصه؛ الان میرین از مادر پدرتون بپرسید؛ هی بابا ما گذروندیم؛ این جوونیهامون ای بابا رفت؛ فلان؛ ای کاش؛ چه خبره ای کاش؟
یه بار بیشتر فرصت زندگی کردن نداری؛ مَن ماتَ وَ لَم یَعرِف إمامَ زَمانِهِ ماتَ مَیتةً جاهِلِیَّة هر کس بمیرد امام زمانش و نشناسه به مرگ جاهلیت مرده؛ مرگه عزیزم؛ مرگ میدونی یعنی چی؟ مرگ اینه که آدم بی ولایت بمیره؛ مرگ اینه که هدف اصلی رو زمین پیدا نکنه؛ مُرده؛ مرگ بی حسین مردنه خدا شاهده؛ من رسیدم بهش؛ با تحقیق رسیدم، نه فقط پا روضه برسم؛ که پا روزه خودش یک نعمتهایه؛ یه سفرهایه؛ حسینی زیستنه؛
نکته دوم، معتدل بودن، عقلانی استفاده کردن؛ نکته دوم این یک بود، و از فرصت استفاده کردن؛ نکته دو هم اینکه آخر گفتم همه چی تو سئل و اُمنیت و بچین خرج خدا کنی و خرج امام زمان کنی.