شخصی به محضر نازنین حضرت اباعبدالله الحسین علیه( الصلاة و السلام) رسید وعرض کرد که معنای شناخت خدا چیست؟ فرمود: « مَعْرِفَةُ أَهْلِ كُلِّ زَمَانٍ إِمَامَهُمُ الَّذِی یَجِبُ عَلَیهِمْ طَاعَتُهُ » معرفت خدا عبارت است از اینکه هر زمانی امامی که امام اون زمان هست، امام حی هست، امام واجب تعظیم تو هست بشناسی و اطاعتش کنی این شناخت امام، شناخت خداست؛ شناخت امامی که اطاعتش واجب است.
قصابه، قصابیش و داره؛ تو به اندازه نیازت میری گوش میخری… عین چی؟ اربعین، دیدی یه چشمه باز کرد که بفهمی یعنی چی. به اندازه نیازت میری غذا میخوری، از قضا منتت رو میکشه؛ میگه بازم بخور، میگی نه دارم میترکم. خیلی زیباستها؛ داره همه رو برات محقق میکنه؛ خداوند متعال داره حجت و تموم میکنه، میگه دیدی شد.
جد علی بن مهزیار میگه: حضرت سه بار گوسفند عقیقه کرد برای حضرت مهدی؛ بهش گفتم آقا مگه رسم نیست یه بار عقیقه میکنن؟ فرمود: نه، برای پسر من که غیبتش طولانیه اگه هزار تا گوسفند هم عقیقه کنیم میارزه.
یک بحثی درمورد انتظارهست؛ ما متدینین یک مشکلی در بحث دینداری داریم؛ جامعه دینی ما هم همین جوره، معتقد هستم یکی از مشکلات اصلی دینداری در جامعه ما بحران مفاهیم دینیه، یعنی چی بحران مفاهیم دینی؟ یعنی ما یک کلمه، یک مفهوم از مفاهیم دینی رو اسمش رو شنیدیم ولی معنیش و دقیق نمیدونیم. خدا نکنه اگر اون واژه زیاد تکرار هم بشه، مثل چی؟ مثلا نماز،
امامت توی جامعه درک نشده؛ این دنیای هفت میلیاری، هزار جور گناه، هزار جور کثافت کاری برای اینکه امام زمان و نمیخوان قبول بکنن؛ میگن: ما با عقل خودمون میتونیم دنیا رو پیش ببریم. خدا میگه: ببین یا میفهمی نداری یا گذر دوران میفهموندت نداری. آدمایی که تشنه مهدی بشن؛ زیاد میشن؛ خدا میفرسته. آیت الله بهجت میفرمودند:« شما دوشنبه آدم بشین؛ خدا دوشنبه امام زمان و میفرسته.» اعمال خود را با امام زمانی کردن آن بیمه کن؛ مقولهای را دریاب که 1400 سال هیچ کس نفهمیده که به خدا قسم اگر این رو بتونیم عمومی کنیم ظهور صورت میگیره.
انتظار یعنی در حالت آماده باش بودن، ایستادن، به پا خواستن. آن وظایف و تکالیفی که روی دوش ماست از آن غفلت کردهایم، واِلا امام زمان که حی و حاضراست.
حضرت را قائم میگویند یعنی پیوسته در حالت آماده باشه، برنامههایش هم آماده است. آن کسی که نیست ما هستیم، ما سر پُست مسئولیتمون غایبیم وآن رسالت و وظیفهای که روی دوشمون هست را انجام ندادیم، تا خدای علیاعلا اذن فرج بدهد.
ماجرا میدونی کجا سخت شد؟ ای کاش همه دست و پا و سر و تن میرفت، اما حرف امام زمان رو زمین نمیافتاد. ماجرا آنجا سخت شد وعباس بن علی همانجا باب الحوائجیشی و گرفت چون بدجور ضد حال خورد، تیر به چی خورد؟ به حرف امام. افتاد، اومد بالا سرش گفت: ببرمت خیمه؟ گفت: میخوای ما رو ببری اونجا مایه آبروریزی چی بگیم؟ بگیم امام زمانمون ازمون یه آب خواست نتونستیم.
میخواهند نور خدا را با دهانهایشان خاموش کنند؛ به نظرشما اینها چه کسانی هستند؟َ اینها منتظران خاتم النبیاء والمرسلین بودند؛ جامعه منتظر بنی اسرائیل بودند؛ کسانی بودند که از شهر و دیار و تمام هستیشان گذشتند؛ آمدند منطقه حجاز، بهشت موعودشان و به انتظار موعودشان، اما بعد چی شد؛ سر از این جا درآوردند؟ یاری که نکردند، بماند؛ تمام قد مقابل او ایستادند و به جنگ او رفتند.
جالبه در برخی روایات اومده که وقتی حکومتها عوض میشن« اِذا تَغَییر السُلطان تَغَییر الزَمان، بحارالأنوار،ج72، ص 358» وقتی حکومتها تغییرمیکنن، زمان عوض میشه یا در بعضی روایات داره که وقتی نیت سلطان؛ یعنی وقتی حاکمان جامعه ارادههاشون و دکترینهاشون تغییر میکنه زمانه عوض میشه. پس یه آدمی که میخواد امام زمان و یاری کنه باید زمانش و بشناسه؛ باید بدونه چه خبره در عالم، باید اهل زمان خودش و حکومتها رو بشناسه، باید به اوضاع سیاسی و اجتماعی جامعه خودش آگاه باشه.
این که در سلامی که برای امام زمان( علیهالسلام) داریم میگیم« السَّلامُ عَلَیکَ یا سَبیلَ اللهِ الَّذی مَن سَلَکَ غَیرَهُ هَلَکَ- زیارت مخصوص حضرت صاحب الزمان( عج) مفاتیح الجنان، شیخ عباس قمی» سلام بر اون تنها راهی که جز این راه هلاکته. اینی که اهل بیت( علیه السلام) مانند کشتی نوح گفته شدن که در طوفان بلا و تنها راه نجات اینه یعنی اگه پسر نوح هم باشی فاصله بگیری، غرق میشی بفهمی تنها راهه؛ بفهمیم خدایی که ما رو آفریده تنها راه و چاه و میدونه؛ وقتی یه همچین اتفاقی افتاد- معرفت یعنی این- اون موقع با همه وجودمون به امام میگیم« فَمَعَکُم مَعَکُم لا مَع غَیرکُم- زیارت جامعه کبیره»