این من و هجر تو و حال به هم ریخته ام
رحم کن بر من و احوال به هم ریخته ام
منم آن عاشق جا مانده ی روز عرفه
سر به زیرم سر اعمال بهم ریخته ام
آرزو داشتم امسال بیایم عرفات
گریه دار از غم هر سال به هم ریخته ام
هر دل آشفته پی هم نفسی می گردد
چند وقتی ست به دنبال ، به هم ریخته ام
به گمانم که قرار است نبینم رویت
با غمت خورده رقم فال ، به هم ریخته ام
درد بالاتر از این نیست برایم انگار
دوری از توست در اقبال ، به هم ریخته ام