سئوال:
جمع آوری قرآن به دست چه کسی انجام شد؟ چون دوتا نقل قول شنیده ام یکی میگن کار عثمان (خلیفه سوم) بوده و بعضی هم میگن کار حضرت علی(علیه السلام) بوده که مردم اولی رو قبول نکردند؟
پاسخ:
جواب اینه که هردو درسته.
هم قرآنی که حضرت علی(علیه السلام) جمع آوری کرد درسته و هم آنچه را که به عثمان هم نسبت می دهند درسته. منتهی کاری که عثمان در زمان خودش انجام داد – به کمک گروهی یا کمیته ای که تشکیل داده بود – جمع آوری قرآن نبود بلکه توحیدُ المَصاحیف بود. یعنی مُصحف های مختلفی در اختیار اصحاب بود و هر صحابه ی بزرگی مثل عبدالله بن مسعود، ابی بن کعب، ابودُردا، زید بن ثابت و غیره، هر کدام برای خود قرآنی داشتند و اختلافِ قرائت پیش آمده بود (در متن قرآن تغییری نبود بلکه تغییر در قرائت بود) و صحابه ی رسول خدا اظهار نگرانی کردند. در نتیجه اینها (عثمان و اون گروه) کار کردند و یک مصحف جمع آوری کردند و از میان آنها نسخه ای به وجود آوردند و یک نسخه ملاکِ عمل شد و بقیه نسخه ها رو از میان بردند.
بنابراین آنچه در زمان عثمان صورت گرفت، جمع آوری قرآن نبود چون جمع آوری صورت گرفته بود و کار توحید مصاحیف؛ یعنی یگانه سازی قرآن در آنجا صورت گرفت. دلایل و شواهد زیادی نشان می دهد که قرآن در زمان خود رسول خدا جمع آوری شد. یکی ازدلایل اینست که خود رسول خدا (صلی الله علیه و آله) سوره حمد را فاتحة الکتاب معرفی کرد و فرمود «نماز درست نیست مگر باخواندن سوره اول قرآن. لاصلاةَ إلّا بِفاتِحَةِ الکتاب» کدام کتاب؟ اگرجمع آوری نشده بود، اگر پراکنده بود و حتی اگر بگوییم نوشته نشده بود که پیامبر کتاب نمی گفت!
خود قرآن به مشرکین و منکرین به قرآن میگه که اگر مشرک به قرآن هستید یک آیه از آنرا بخوانید، خب همین یعنی آن موقع قرآن شکل گرفته بود. در تاریخ قرآن، مُسَلّم شده که رسول خدا موقعیت سوره ها را مشخص می کرد و هر آیه ای از قرآن که نازل میشد حضرت می فرمودند این را در فلان سوره و فلان جا قرار بدید.
بنا به این دلیل و دلایل دیگه، قرآن مجید در زمان رسول خدا جمع آوری شده بود توسط اشخاص مختلف: در استخوان کتف حیوانات می نوشتند، بر پوسته ی درخت می نوشتند و نگهداری می کردند و یکی از کسانی که قرآن مجید را گردآوری کرده بود و بلکه در رأس اونها امیرالمومنین علی(علیه السلام) بود. چند نفر از کُتّاب و نویسندگان وحی بودند که یکی از کسانی که همیشه با رسول خدا بود حضرت علی بود.
و از خود امیرالمومنین نقل شده است که: هرگاه آیه ای بر رسول خدا نازل می شد رسول خدا به من یاد می داد (ناسخنا، منسوخنا، درشب نازل شده یا روز؟ یا در سفر حاضر شده یا غیر آن…) مطلع ترین فرد به قرآن حضرت علی بوده اند.
بعد از رحلت رسول خدا، حضرت علی آن قرآن کامل رو آورد و خواست که به خلیفه ی وقت و صحابه ی بزرگی که اطرافش بودند تحویل بدهد اما آنها قبول نکردند و گفتند ما نیازی به این نداریم و حضرت فرمود که بعد از این دیگر این قرآن را نخواهید دید. امتیاز قرآنی که حضرت علی جمع آوری کرده بود این بود که علاوه بر متن قرآن که محفوظ و مشخص بود، دلایل و شواهد و قرائن نشان میده – و دانشمندانی که در علوم قرآنی کار کردند اثبات کردند – که خارج از متنِ قرآن و یا در پاورقیِ حضرت، شِبهِ تفسیرهایی نوشته بود. ناسخ های آیات، منسوخ ها، محکمات، متشابهات و مثلا مشکلاتِ معانی قرآن را و یک چنین اضافاتی در قرآن امیرالمومنین وجود داشت. به اضافه بعضی از قرائن میگوید که قرآن جمع آوری شده توسط امیرالمومنین براساس ترتیب نزول بوده. بعضی ها احتمال میدهند و شواهد نشان میدهد که قرآن جمع آوری شده توسط علی(علیه السلام) به ترتیب نزول بود. (علاوه براون امتیازات شِبهِ تفسیری و توضیحات مختصری که دادیم).
از جهت چینشِ سوره ها : سوره های آخر قرآن مجیدِ فعلی که در دسترس همه مسلمانان از قدیم تا کنون و از زمان عثمان تا حالا که بوده، اینها به ترتیب نزول نیست. مثلا سوره های کوچک در مکه نازل شده اند و اول اینها نازل شدند، در حالی که عملا درآخر قرآن آمده. و اما سوره های بزرگی مانند بقره و ادامه آن، اینها در مدینه نازل شدند درحالیکه بعد از حمد آمده اند و سوره های اول قرآن مجید هستند.
مصحف واحدی که در زمان عثمان به وجود آمد و رسمیت یافت و آن را فرستادند به ایالات و مناطق مختلف و یک نسخه هم در مدینه نگه داشتند این از نظر محتوا و آیات، کوچک ترین تفاوتی با قرآن جمع آوری شده توسط امیرالمومنین نداشت و هیچ کم و زیادی درش نبوده و نیست و مورد تأیید ضمنی و غیرمستقیم علی(علیه السلام) هم بود: چون بعد از این جریان آمدند و از حضرت علی(علیه السلام) هم پرسیدند حضرت فرمودند « همان قرآنی که دست مردم است و بروید و از آن پیروی کنید».
و برای تکمیل صحبت ها هم عرض کنم که خوشبختانه کتاب های خوبی درباره ی تاریخ قرآن نوشته شده و این سوال و سوالات مشابه و مطالب مشابه درآن هست و پاسخ داده شده که یکی از بهترین این کتاب ها “تاریخ قرآن” مرحوم دکتر محمود رامیار است، به فارسی هم است. کتاب دیگری که درنوع خودش برجسته است، “البیان” مرحوم آیت الله العظمی خوئی هست. مرحوم خوئی از مراجع معظّم زمان ما، می خواستند تفسیری بنویسند که نشد ولی یک جلد مقدمه نوشته بودند به نام البیان که اصل این کتاب عربی هست ولی در ایران به همین نام به فارسی ترجمه شده…
برگرفته از فایل صوتی رادیو معارف، شبهات تاریخی، جلسه یازدهم، استاد مهدی پیشوایی