سئوال:
درباره شخصیت حضرت خدیجه(سلام الله علیها) توضیح بدید؟ و اینکه دلیل ازدواجشون با پیامبر علیهالسلام چی بود؟
پاسخ:
این سؤال، دارای دوبخشه :
یکی شخصیت حضرت خدیجه (سلام الله علیها)
و دیگری هم سبب ازدواجشون با پیامبر(صلی الله علیه وآله)
1- در مورد شخصیت حضرت خدیجه (سلام الله علیها) عرض میکنم که تواریخ تصریح میکنند که حضرت خدیجه (سلام الله علیها) بانویی بسیار با شخصیت و از نظر اعتبار اجتماعی و شرف اجتماعی بانویی ممتاز بود در بین تمام زنان قریش. وقتی میگیم قریش باید توجه داشته باشیم که قبیله قریش که خود رسولخدا هم از همان قبیله بود و همچنین حضرت خدیجه هم از همان قبیله بود به اصطلاح نواده عمو با هم حساب میشدند، در جد چهارم به هم میرسیدند. قبیله قریش قبیله بسیار مقتدری بود؛ در مکه و امتیازات اجتماعی و اقتصادی… داشتند، کلید دار کعبه هم بودند، به قدری اینها در مکه مقتدر بودند که اگر بخوام وضع اینا رو در مقایسه با غیر قریشیا عرض کنم باید بگم اینا به قدری ممتاز و جدای از دیگران بودند که غیر قریشیای مکه را شهروند درجه دوم حساب میکردند و زنان قریشی با مردان غیر قریشی ازدواج نمیکردند، تا این حد.
با حفظ مقدمه، تاریخ میگه که حضرت خدیجه (سلام الله علیها) سیدة قریش بوده، یعنی سرور زنان قریش و زنان قریش که خودشون چنین وضعی داشتند چنین اعتبار و پایگاهی داشتند، حضرت خدیجه سرور زنان قریش بود. یعنی در میان زنان قریش هم حضرت خدیجه از دیگران برتر بود. این امتیاز کمی نبود و دیگه اینکه تاریخ از او به نام طاهره یاد میکنه، در زمان جاهلیت مردم به صورت خودجوش این عنوانها را به ایشان داده بودند: یکی سیدة قریش، یکی طاهره یعنی بانوی پاکدامن.
این اهمیت رو از اینجا میتونیم متوجه بشیم که شهر مکه در زمان جاهلیت شهر آلودهای بود! روابط آزاد بین زن و مرد، فسق و فجور و آلودگی و ابتذال فراوان! شهری به تمام معنا آلوده که خب مرکز بت پرستی بود! مردمی که خدایشان بتها باشه دیگه معلومه که اخلاقشون چی میشه؟ بنابراین شهری بسیار آلوده بوده و در چنین وضعی به بانویی بگن طاهره، پاکدامن، پیداست که در چه حدی از عفاف و پاکی، ایشون قرار داشته.
علاوه بر این دو امتیاز معنوی، ایشون ثروتمند هم بوده و ثروت زیادی داشته. از نظر تاریخی مُسَلَّمِه که ایشون از ثروتمندان قریش و اهل مکه بوده و با کاروانهای بازرگانی قریش که زمستان به یمن سفر میکردند و تابستان به شام و غزه و فلسطین؛ ایشون هم نمایندگانی داشتند، کارگزارانی داشتند، اموال تجارتیشون رو اداره میکردند. نمایندگان و کارگزاران حضرت خدیجه هم با اموال و سرمایه حضرت خدیجه با این کاروانها میرفتند.
با حفظ این همه امتیازات که در کمتر کسی جمع میشد گویا غیر از حضرت خدیجه اصلا هیچ زنی این همه امتیازاتو یک جا نداشت؛ خواستگاران متعددی داشت از ثروتمندان مکه، از بزرگان مکه. حضرت خدیجه پیشنهاد هیچکدام از اونها رو نپذیرفت.
2- از اینجا میرسیم به بخش دوم سؤال، که علت و اسباب ازدواج حضرت خدیجه با حضرت محمّد(صلواتاللهوسلامهعلیه) چه بود؟ برای اینکه از نظر تاریخی این حضرت خدیجه بود که پیشنهاد ازدواج کرد به حضرت محمّد (صلواتاللهوسلامهعلیه). با وجود اون موقعیت و اون امتیازات و با خواستگاران بزرگ و معتبر که میگم با معیارای اون زمان. با خواستگاران معتبری که داشت حضرت خدیجه با واسطه پیشنهاد ازدواج کرد به حضرت محمّد (صلواتاللهوسلامهعلیه) واین دقیقا به خاطر امانت، صداقت و شرف و مردانگی و راستگویی حضرت محمّد (صلواتاللهوسلامهعلیه) بود که ایشون هم به صورت خودجوش از طرف مردم مکه امین قریش لقب گرفته بود. حضرت خدیجه سیدة قریش سرور زنان قریش و حضرت محمّد (صلیاللهعلیهوسلم) ایشون امین قریش لقب گرفته بود. همه حضرت را به نیکی و پاکی و صداقت قبول داشتند.
به اضافه این از کنار و گوشه تاریخ استفاده میشه که حضرت خدیجه کم وبیش علایم نبوت و نشانههای نبوت در آینده را در حضرت محمّد (صلواتاللهوسلامهعلیه) سراغ داشت. بر این اساس بود که پیشنهاد از طرف ایشون بود و حضرت محمّد (صلواتاللهوسلامهعلیه) بعد از مشاوره با عموهاش اجابت کرد پیشنهاد ایشون رو.
و اما «آیا آنگونه که مستشرقان مطرح میکنند آیا انگیزه این ازدواج از طرف حضرت محمّد (صلواتاللهوسلامهعلیه) آیا ثروت و اموال حضرت خدیجه بود؟» در جواب عرض میکنم که ابتدا باید توجه داشته باشیم که اولا مستشرقان اکثریت قریب به اتفاقشون همون جور که در یکی از برنامههای گذشته من عرض کردم یا مغرضند و ریگ به کفش دارند، مغرضانه قلم زدند، قلم میزنند، چیز مینویسند و وابسته به شبکه استعمار فرهنگی کشورهای استعماری بودهاند و هستند و یا اطلاعات ناقص دارند. تعداد بسیار کمی از مستشرقین هستند که منصف
هستند، حقجو هستند، دنبال حقایق هستند و تعداد بسیار کمتری از اونها در اثر مطالعه در اسلام مسلمان شدهاند که تعداد اینها بسیار کمه. بنابراین اکثریت قریب به اتفاق اینا داوری هاشون و مطالبشون درست نیست! با واقعیتای تاریخی منطبق نیست، این مورد هم جزء اونهاست.
حالا من قریش هم عرض میکنم. البته ظاهر قضیه اینجور نشون میده که اگر کسی با نگاه ابتدایی نگاه کنه بله مثلا حضرت خدیجه یک زنی بود ثروتمند و حضرت محمّد (صلواتاللهوسلامهعلیه) در کوچکی پیش از تولد یا در اوائل تولد – بر حسب اختلافی که هست- پدرش را از دست داده بود و تا حالا تحت کفالت جد و عمو زندگی میکرده و چه از این بهتر که هم همسری داشته باشه و این همسر ثروتمند باشه. بله این در موردی میتونه صادق باشه که این شوهر جوان بیپول وقتی به این زن ثروتمند برسه چی کار میکنه؟ اموال بادآورده او را چوب حراج بزنه، با او بِرِه خوشگذرانی، لهو و لعب… گفتیم که در مکه هم فراوان بود این چیزها. همسن و سالهای حضرت محمد (صلواتالله و سلامه علیه) سرشون توی این آخورها بود. در مجالس قمار و شراب و فساد و ابتذال و عرض کنم که اینا تا خرخره فرو رفته بودند. شهر یه لجنزاری بود، شهر مکه. در حالیکه حضرت محمّد (صلواتاللهوسلامه علیه) تو اون زمانم که میگن بیستوپنج سالش بود حضرت ازدواج کرد. نه تا اون زمان تاریخ نشون میده در یکی از این مجالس حضرت شرکت کرده باشه و نه هیچ تاریخی نشون میده در عمل دوست و دشمن…
حتی همین مستشرقینم ننوشتن که یک مورد داشته باشیم که استفاده شخصی کرده باشه از اموال حضرت خدیجه. در این صورت میتونه صادق باشه. هیچ جا نداریم که رسولخدا (صلواتاللهعلیهوسلم) از اموال حضرت خدیجه استفاده شخصی کرده باشن و بلکه اگر توانست بر ثروت حضرت خدیجه افزود مثلا حالا قبلا یه بار به نمایندگی از حضرت خدیجه رفته بود به شام، خیلی دلایل روشن نداریم ولی ظاهرا بعدها هم کمک کرد یا سرپرستی کرد تا بعثت حضرت که دیگه گرفتار شد…
حضرت کمک کرد به افزایش ثروت حضرت خدیجه. تا اونجا که مسلمات تاریخ اسلام نشون میده اموال حضرت خدیجه موند و در محاصره و تحریم اقتصادی شعب ابیطالب صرف بنیهاشم شد.
مجری: یعنی در سالهای اولیه بعثت رسولخدا ما گزارشهایی داریم که مثلا بعضی از صحابه پول میدادند و بعضی از مسلمانان رو که فاقد تمکن مالی بودند اینها رو کمک میکردند، میخریدند آزاد میکردند. همچین گزارشهایی درباره اموال حضرت خدیجه آیا هست؟ چون فرمودید بیشترین و عمدهترین خرجهایی که شده در دوره دو سه ساله شعب ابیطالب بود، که تمام شد. اینقدر چیز شد که اموال حضرت خدیجه تمام شد و اموال محدود حضرت ابوطالب هم تمام شد. چون اینا دیگه کلا از هرگونه منبع درآمد و دادو ستد محروم شدند به مدت سه سال و اینکه میگن اسلام با مال حضرت خدیجه و شمشیر علی (علیهالسلام) پیش رفت – البته این را بعضی از محققان و بزرگان ما نمیپذیرند میگن این حرف رو بزنیم پس معلوم میشه که اسلام با پول و زور پیش رفته – نه، ثروت حضرت خدیجه صرف تقویت اسلام در شعب ابیطالب در تأمین مالی بنیهاشم در شعب ابیطالب مصرف شد، شمشیر حضرت علی (علیهالصلوةوالسلام) در جهت دفاع از اسلام در جنگهایی که بر اسلام و مسلمین اون اموال رو هم میشه گفت جنبه دفاعی داشته، جنبه دفاعی داشته. درهر صورت، ولی فقط یه مورد داریم که حالا شما یادآوری فرمودید یه مورد داریم که مشهوره که بلال را ابوبکر آزاد کرد، برده بود آزاد کرد ولی شواهدی در دسته که بلال را خود رسولخدا آزاد کرد و اگر این را بپذیریم طبعا از اموال حضرت خدیجه بوده که رسولخدا اجازه تصرف داشت یعنی این اموال دیگه عملا در اختیار حضرت رسول (صلواتاللهوسلامهعلیه)وسلم بود ولی عرض میکنم من به عنوان یک طلبهای که سالهاست چندین دهه است با تاریخ اسلام انس و آشنایی دارم من ندیدم؛ نه دوست، نه دشمن، نه مسلمان، نه غیر مسلمان نوشته باشه که رسولخدا از این همه اموال حضرت خدیجه استفاده شخصی کرده باشه.
برگرفته از فایل صوتی رادیو معارف، شبهات تاریخی، جلسه پانزدهم، استاد مهدی پیشوایی