سئوال:
درمورد آقای عبدالله ابنسبا و رابطه ی او با تأسیس شیعه لطفا توضیح بدید؟
پاسخ:
ما متهم میشیم به عنوان شیعه که مؤسس مذهبمون شخصیتی هست به اسم عبد الله ابن سبا یهودی! اصلا این عبد الله ابنسبا کی بوده؟ چه کاره بوده؟
البته جواب این سؤال مفصله، اجمالا عرض کنم که تهمتهایی به شیعه زدند و چیزایی را به عنوان منشا پیدایش شیعه ادعا کردند که یکی از اونا اینه که عامل پیدایش شیعه، شخصی بوده به نام عبد الله ابن سبا، دیگه پشت بندش میگن که این خودش یهودی بوده و به ظاهر مسلمان شد، نفوذ کرد در بین صفوف مسلمین و اون بَلوایی که به وجود آمد؛ آن شورشی که به وجود آمد و منتهی شد به قتلِ عثمان! محرک اصلی همه این قضایا، این عبد الله ابن سبا بوده و بعد از قتل عثمان کسی که نقش محوری داشت و علی (علیهالسلام) را به خلافت رساند همین شخص بود، عبد الله ابن سبا بود و چون بعد از قتل عثمان، یک انشعابی، یک دو تیرگی بین مسلمانان عملا به وجود آمد، گفتند: شیعةٌ علی و شیعةٌ عثمان. اینا پیروان و طرفداران عثمان، اینا طرفداران علی، معاویه و بنیامیه خون عثمان را به پای علی تمام کردند در حالیکه علی ابن ابیطالب (علیهالسلام) بیگناهترین شخص بود. توجه کردین، در جای خودش ثابت شد و یه تضادی به وجود آمد چون گفتند شیعةٌ عثمان شیعةٌ علی این در تاریخ آمده.
همین که اینجا شیعه به کار رفته گفتند که بله به وجود آورنده شیعه هم همین عبد الله ابن سبا بوده، به اصطلاح یک چیز قهرمانی و یک چیز اسطورهای و افسانهای از این شخص درست کردند و اومدن ادعا کردند که شیعه را این شخص به وجود آورد. همین شخص که علی را به خلافت رسوند و کلمه شیعه هم، اصطلاح شیعه هم از اون زمان به کار رفت. این اجمال تُهمتیه که به شیعه میزنند.
در پاسخ عرض میکنم که این از اون تهمتهایی که با طبق ادبیات امروز، نخنما شده (یعنی کهنه شده) البته الان این تهمت هنوز بر پا هست و هنوزم دارن تکرار می کنن! کسانی که تکرار میکنند یا فوقالعاده مغرضند، حالا من جواب علمیش عرض میکنم، و یا فوقالعاده بیاطلاع هستند «برای اینکه پاسخ علمی این سؤال داده شده» عرض کنم چنین شخصی با تحقیقات بسیار دامنه داری که انجام شده، اصلا وجود خارجی نداشته و یا اگر هم داشته یک آدم معمولی بوده، مطلقا از این نقشها نداشته، که حالا عرض میکنم.
بهعلاوه سابقه ی تشیّع به زمان رسولخدا برمیگرده؛ اصطلاح شیعة علی را اولین بار رسولخدا (صلواتاللهوسلامهعلیه) به کار برد. این در کتابای تاریخ تشیع به اثبات رسیده، در کتابای “ملل و نحل” به اثبات رسیده. حالا اگر کسی عربی یاد داشته باشه می تونه از منابع عربی استفاده کنه و ببینه؛ مثلا از جاهایی که خوب این مساله بررسی شده کتاب دوره ملل و نحل استاد آیتالله جعفر سبحانیه بحوث فی الملل و نحل. ایشون تهمتهایی رو که به شیعه زدند همه را شمردند و جواب دادند که یکی از اینا، یکی از این شبهات همینه. یکی از جوابا هم همینه:
رسولخدا در حیاتش فرمود: (یا علی أنت و شِیعَتُکَ هُمُ الفائِزُون). این حدیث رو درتفسیر آیه خیرالبریة یکی از آیات سوره بینة امثال آقای سیوطی و دیگران آورده اند. رسولخدا فرمود: یا علی أنتَ و شِیعَتُک هُمُ الفائِزُون، یا علی تو و شیعیان تو، شما رستگار هستید.
لفظ تشیع و عنوان شیعه، و شیعه علی اصطلاحیه که بنیانگذارش رسولخدا (صلواتاللهوسلامهعلیه) بود برای اینکه در زمان حیات رسولخدا یک عده بودند امثال سلمان و ابوذر و مقداد و عمار و اینها، از صحابه ممتاز و برجسته رسولخدا، از صحابه درجه یک رسولخدا، اینا به علی (علیهالصلاةوالسلام) به عنوان دومین شخصیت محوری اسلام نگاه میکردند و توصیههایی هم که رسولخدا راجع به جانشینی آینده کرده بودند لذا اینها از همه بهتر گرفته بودند و اینها بعد از رسولخدا مجذوب علی (علیهالصلاةوالسلام) بودند. دور علی علیهالصلاةوالسلام بودند. شیفته علی علیهالصلاةوالسلام بودند. اینها از اون زمان، شیعه علی شناخته میشدند. اصطلاح شیعه به اونجا برمیگرده.
این چیزی نیست که شیعه ادعا کنه، شواهدش در منابع اهل سنت هم هست و بعد از سقیفه هم که مسأله خلافت پیش آمد همون شیعیان زمان رسولخدا بودند که دور علی (علیهالصلاة والسلام) موندند، حاصل سقیفه را به رسمیت نشناختند یا مدتها مقاومت کردند و در کنار علی (علیهالسلام) ایستادند و شیعه به اصطلاح تحقق خارجی پیدا کرد. یعنی یه گروه متشکلی که بر محور وجود علی و جانشینی علی (علیهالسلام) جمع شدند. پس شیعه اونجا عینیت یافت و وجود خارجی پیدا کرد. سابقه شیعه به اون زمان برمیگرده.
منتها عرض کردم که «قلم در کف دشمن است» تهمتهایی زدند به شیعه. حالا بعضیا این را ادعا میکنند بعضیا منشأ پیدایش شیعه را چیزای دیگهای میدانند، که خود اینها با هم تفاوت داره. اگر اونه پس این نیست، اگر اینه پس اونای دیگه چیه؟ هفت هشت ده تا تهمت زدند در پیدایش شیعه؛ اما در خصوص عبد الله بن سبا عرض میکنم که اگر یه وقتی تا بیست سی سال پیش کسی این حرف را میزد و دیگران باور میکردند اما بعد از تألیف کتاب دو جلدی “عبد الله ابن سبا” توسط استاد عالیقدر علامه سید مرتضی عسکری که خداوند ان شاالله به طول عمر ایشون بیفزاید. ایشون دیگه این بحث رو تموم کرد و اثبات کرد که این شخص یه شخصیت افسانهایه و محققین میگن اگر هم وجود داشته اینقدرا هنر نداشته. بعد از کتاب عبد الله ابن سبا محافل علمی دانشگاه الازهر در مصر، محافل علمی کشورهای عربی پس گرفتند حرفاشون رو در مورد عبد الله ابن سبا و این حرفا تموم شد.
و اما یک شاهدم عرض کنم که ببینید چقدر این حرف بیاساسه. جنابعالی حتما آشنا هستید با این شخصیت بزرگ علمی مصر که من اسم میبرم و اون عبارت است از دکتر طه حسین. دکتر طه حسین مدتی وزیر معارف مصر بوده، و یکی از استوانهها و شخصیتهای بسیار برجسته علمی مصره، در جهان عرب بسیار مطرحه، از نوابغ علمی زمان معاصر در جهان عرب بوده، آثار خیلی زیادی هم داره. ایشون کتابایی داره که نوعا در ایران به فارسی ترجمه شده. کتابی به نام «علی و بَنوه» دقیقا به وسیله دو مترجم جداگانه به نام علی و فرزندانش ترجمه شده. کتابی دارد به نام «الفتنة الکبری» مربوط به جریان قتل خلیفه سومه که اینم به فارسی ترجمه شده. دکتر طه حسین، مَردِ به اون عظمت از نظر علمی، میگه این عبد الله ابن سبا «شَخصیةٌ خیالیةٌ اَوجَدها خصوم الشیعة لِطَعن بِهم» این عبد الله ابن سبا یک شخصیت خیالی ست که دشمنان شیعه اینو تراشیدن، به وجود آوردن تا به وسیله این به شیعه طعن بزنن.
اصلا این واقعیت نداشته. بعد دکتر طه حسین در مصاحبهای – که حدود سی و سه سال با یک ناشر عراقی به نام سید مرتضی رضوی که کتابای شیعه را میبرده در قاهره چاپ میکرده و با اساتید و علمای بزرگ الازهر میرفته مصاحبه – میکرده و الان محصول مصاحبه او در دسترس هست به نام «مَعَ رِجالٍ فِکرٍ فِی القاهِره» با دانشمندان متفکر در قاهره این کتاب خودش یکی از منابعه، درسته که مجموعه مصاحبه با بیست سی نفر از دانشمندان برجسته دانشگاه الازهره، برای خودش به خاطر محتواش از منابعه. به فارسی هم ترجمه شده این کتاب در ایران. دکتر طه حسین در مصاحبه با سید مرتضی رضوی با اشاره به مطالبی که در کتاب الفتنة الکبری درباره عبدالله ابن سبع داره اینجا در مصاحبه اضافه میکنه میگه «لَم یَخلُقُ اللهُ شَیئًا إسمُهُ عبدالله ابن سبا» خداوند کسی را به نام عبدالله ابن سبا نیافریده!
اگر شخصی بود دارای چنین نقشی بود، این همه حوادث زیر سر او بود، خوب علی (علیهالسلام) رو او به خلافت رسوند، به قدرت رسوند این میبایست رد پایی در جنگ صفین داشته باشد، رد پایی در حکمیت داشته باشد؛ ما هیچ رد پایی از این شخص نمیبینیم در حوادث مهم بعدها. این آدمی که شلوغ میکنه، اوضاع رو به هم میزنه، فتنهانگیزی میکنه، این موجبات فتنهانگیزی از نظر سیاسی و اجتماعی فراهم بود بعدها، سه تا جنگ پیش آمد، نیست این رد پای، خب چطوریه؟ قطره ی آب شد رفت تو زمین؟! اینو در تاریخ نمیشه پذیرفت! پس معلوم میشه این دروغه؛ از اون افتراهای نخنمایه و پاسخ داده شدهیه وضد شیعه است و هیچ سهمی و بهرهای از واقعیت نداره.. جمعبندی میکنم و دعوت می کنم اگر تمایل به دریافت اطلاعات بیشتری دارید کتابایی که اسم بردم رو ملاحظه بفرمایید.
اگه بپرسید اولین بار در منابع تاریخی، کجا اشاره شده به عبدالله ابن سبا؟ می گیم عُمدَتاً در تاریخ طَبَری آمده و از گزارشگرای تاریخی شخصی داریم به نام سیفابنعمرتمیمی، که از راویان و گزارشگران اهل سنت بوده. خود رجالشناسان اهل سنت میگن « وضاع جعال کذاب» این آدمی بوده که جعل میکرده، دروغگو بوده و جریانهای تاریخی رو جعل میکرده، سیفابنعمرتمیمی.
برگرفته از فایل صوتی رادیو معارف، شبهات تاریخی، جلسه پانزدهم، استاد مهدی پیشوایی