«بُشر بن منصور» نماز میخوند، کسی داشت تماشا میکرد و به به و چه چه میکرد که چه نمازی! چه سجده طولانی ای..آفرین…
نماز بُشر که تموم شد گفت:
از نماز من تعجب نکن و خیلی بهش مطمئن نباش. من کسی رو می شناسم که وقتی به نماز می ایستاد فرشته ها صف در صف می ایستادند و بهش اقتدا میکردند ولی الان در حالیه که اهل دوزخ هم ازش ننگ دارند!
پرسید: او کیست؟!
بُشر گفت: ابلیس!
(کیمیای سعادت/غزالی/ج۲/ص۲۷۷)
I like this web blog so much, saved to my bookmarks.