تلنگر…
معـــــاد (عین.صاد)
بچه در شکم مادر، دست و پا نمی خواهد که نه نجاری ای در پیش دارد و نه نمدمالی! دهان و چشم هم نمی خواهد! شاید هم با خودش بگوید اینها چیست در صورت من؟! به این چشم و دهان و سوراخهایی که در سر و پیکرم گذاشته اند چه نیازی دارم؟! و دستی هم به جفتش بمالد و بگوید: هان! همین برایم کافی بود…
مگر می شود میلیون ها تُن شیر بدوشند، فقط برای یک مثقال کشک ؟!! این مسخره است! برای این زندگی محدود من و برای این تلاوت تکرار من، این همه هستی ِ منظّم و هماهنــگ…؟!
قرآن نمی گوید «معاد هست پس انسان برانگیخته می شود» بلکه می گوید «انسان ادامه دارد پس معادی هست»
اینجاست که به عالم پس از مرگ می رسیم…
آنچه در قرآن مطرح می شود بحث از عشق به معاد است نه علم به معاد! «یؤمنونَ باللّهِ وَ الیَومِ الآخِر» یعنی همان طور که به “الله” عاشقی، به استمرار خودت هم علاقه مند باش…..
حیات برتر/علی صفایی/ص۲۶…