access_alarm 2015/11/15

این نمونه ایست از سیاستِ گام به گام شیطان!

گام اول:
دَم در مسجد می فهمیم کفشمون رو دزدیدند! «احتمالا اون معتاده دزدیده، خدا لعنتش کنه. امون از دست معتادای بی نماز…»

گام دوم:
پای تلویزیون داریم اخبار سراری می بینیم، با خودمون میگیم «از بین این همه آدم مسیحی ویهودی و بی دین، تعدادِ کمی مسلمون خوب داریم هااا…»

گام سوم:
یکی از نزدیکان به رحمت خدا میره، لطف میکنیم میریم مجلس ختمش. سخنران از قبر و قیامت و پل صراط و سختی حساب و اینا میگه
شیطان حرف سخنران رو قطع میکنه و میگه: «البته مستحضرید که حضرتعالی از این امر مستثنی اید. الحمدلله آنقدر در پرونده اعمال شما حسنه و کار خوب هست که قطعا در درجات بالای بهشت هستید…»

گام چهارم:
مسئول فرهنگی شدیم. و باز شیطان:
«به به، با فعالیتهای شما عجب رونقی در کار خدا پیدا شده، واقعا شما بر خدا و پیامبر منت گذاشتید.» هر وقت هم حرف از مومنین خالص و مخلص پیش میاد؛ یاد خودمون می افتیم!

حالا
ما دیگه «چهار» میخه ی شیطان شدیم.
این نمونه ایست از سیاستِ گام به گام شیطان!

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *