مادرِ محمدرضا در خاطراتش نوشته:
او یک روز که خیلی هم ناراحت بود به من گفت: « مادرجان! مرده شوره این سلطنت را ببرد که من، شاه و فرمانده کل قوا هستم و بدون اطلاع من هواپیماهای ما را برده اند ویتنام »!! ارتشبد نعمت الله نصیری که میومد خدمت محمدرضا و گاهی منم اونجا بودم میگفت: آمریکایی ها فلان پرونده و فلان اطلاعات را خواسته اند! محمدرضا هم بهشون تقدیم میکرد! ۱
جواب اينهمه خوش خدمتی ها و دستمال کشی های شاه:
ارتشبد حسن طوفانیان نوشته:
شاه به من گفت: برای ما روشن کن، ما که به انگلیس و آمریکا بد نکرده بودیم چرا اینها این کار را با من کردند؟” ۲ اين حقارت تا بدانجا ادامه داشت كه حتی اجازه ورود شاه به آمريكا داده نشد.
در یک تماس تلفنی، شاه به كيسينجر* گفت: حالا متوجه شدم كه آمريكايیها ناسپاس و نامردند. من در تمام عمرم در خدمت ايالات متحده آمريكا بودم و امروز آمريكا حتی اجازه نمیده در يكی از بيمارستانهای كشورش بستری بشم! ۳
ـ…پاورقی………….
۱. ملكه پهلوی/ص۳۷۸
۲. خاطرات ارتشبد حسن طوفانيان/ص۸۳
۳. ۲۵سال دركنارپادشاه/خاطرات اردشير زاهدی/ص۳۶۴
* «هنری كيسينجر» وزير امور خارجه سابق آمريكا. او تقريباً هر روز دو نوبت به شاه تلفن میكرد.