در شهری، ماه محرم، افراد زیادی قمه میزدند.
ایام محرم بود. اعلام کرده بودن قرائتی میاد.. مسجد پر از جمعیت شده بود…
وقتی وارد شدم گفتند: آقای قرائتی اومده برا قمهزنی بگه!
گفتم: شغل من چیه؟ گفتند: تو معلم قرآنی
گفتم: به عنوان معلم قرآن قبولم دارید؟ گفتند: بله قبولت داریم ولی حرف از قمه نزن، فقط قرآن بگو
روتخته نوشتم: «بسم الله الرحمن الرحیم – یا ایها الذین آمنوا لا تقولوا راعنا و قولوا انظرنا» ؛ «ای کسانی که ایمان آورده اید! “راعنا” نگید، “انظرنا” بگید»
بعد توضیح دادم: راعنا نگفتن قصه ای داره؛ پیامبر درحال سخنرانی بودند، گاهی مردم میگفتن «راعنا»، یعنی مراعات ما رو هم بکن (کمی آرامتر بگین)
این کلمه راعنا مثل “کوکو” ست؛ هم میشه اونو با سیب زمینی درست کرد هم با سبزی / «راعنا» رو هم از ریشه «رعی» یعنی «مراعات ما رو بکن» میشه گرفت و هم از ریشه «رعن» به معنای خرکردن
وقتی مسلمونا میگفتن «راعنا» هدفشون مقدس بود و منظورشون «مراعاتمون کن» بود
ولی یهودیها از این کلمه سوء استفاده میکردن و میگفتن: مسلمونا به پیغمبرشون میگن “خرمون کن”!!
در اینجا آیه نازل شد:
«یا ایها الذین آمنوا لا تقولوا راعنا…» (بقره/104)
«ای کسانی که ایمان آورده اید، “راعنا” نگید بلکه “انظرنا” بگید…» یعنی کاری که دشمن ازش سوء استفاده کنه انجام ندین!
بعد از تفسیر این آیه گفتم: شما که قمه میزنید هدفتون مقدسه، به عشق امام حسینه، ولی انعکاسش در رسانه های اروپایی این بوده که این کار رو دوازده مرتبه نشون دادن و گفتن: شیعه ها دچار مرض خودآزاری هستند!! این کار، مثل همون «راعنا» گفتنه که دشمن ازش سوء استفاده میکرد و خدا با این آیه به مسلمونای دیروز و امروز هشدار میده که: از هرکاری که دشمن ازش سوء استفاده میکنه پرهیز کنین.
گفتند: حالا فهمیدیم، دیگه قمه نمی زنیم.
پس از این جلسه برگشتیم تهران و در آن سال در آن شهر جز چندنفر، کسی قمه نزد.
(مجله مبلغان/ش39/فروردین1382)