بسم الله الرحمن الرحیم
مفت خوری ممنوع!!!
از جنگ تَبوک بر می گشتیم، یه عده اومده بودند استقبال، از جمله پیرمردی بنام «سعد انصاری» جلو اومد، به پیامبر دست داد، پیامبر دید دستهای پیرمرد خیلی خشن و چاک چاک شده!
گفت: دستات چیشده؟!
پیرمرد گفت:
أضْرِبُ بِالمُرِّ وَ المِسحاة ؛ من کارگرم، کار میکنم، بیل می زنم
فَاُنفِقُ علی عیالیٖ ؛ خرج زن و بچه ام رو تامین می کنم
پیامبر دست پیرمرد رو گرفت طوری که همه ببینند، بر دست او بوسه زد، دستش را بالا برد و گفت: هٰذه یَدٌ وَاللّهِ لا تَمُسُّهُ النّار ؛ به خدا قسم این دستی ست که آتش جهنم، آن را لمس نخواهد کرد…
? أسدالغابه/ج۲/ص۲۶۹