این میگه: هو چه خبره؟ اون میگه: به توچه!
این: چـــرا داااد میزنی؟ اون: دلم میخــاد!
این: عددی نیستی! اون: بیشین بینیم باااا
این: ریز میبینمت! اون: زرشک!!
ـ.
ـ.
(چه خوب کارگردانیـ ـست.. شیـــ ـطـان)
یادش بخیر!
دکتر چمران” ماهی یک بــار، بچه های مدرسه رو جمع میکرد میرفتن آشغالای شهر رو جمع میکردن! دکتر میگفت: هم شهر تمیز میشه، هم غرور بچه ها میریزه…۱
بدون شرح!
ـ….منبع………………………….
۱. پله پله تاملاقات خدا/ایمان/ص۴۸