بارها شنیدهایم که قمهزنان به این روایت تمسک میکنند و بیخبر از همهجا میگویند: اگر قمهزنی و سر شکافتن در عاشورا و عزای حسین، علیهالسلام، جایز نیست پس چرا زینب، سلاماللهعلیها، سرش را به چوب محمل کوبید؟ روایتی که از زبان یک گچ کار اموی به نام مسلم جَصّاص گفته شده بنده کاری به ایرادات و تناقضات این روایت ندارم
بنده میخواهم از یک جنبه دیگر به این مطلب نگاه کنم
همه ما میدانیم که شب عاشورا امام حسين خواهرشان را قسم دادند و حتي تذكر دادند كه مبادا شيطان صبر از کَفَت برُبايد، با اين فرض چطور ممکن است حضرت زينب(س) اقدام به شكستن سر خود كنند؟!
آيا تذكرامام حسين در شب عاشورا را فراموش كردند؟! به يقين حضرت زينب که از اولياي خاص الهي
هستند و از علم لدنّي بهرهمند بوده اند، ممکن است برخلاف تذكّر امام(ع) چنين عملي را مرتكب شده باشند؟
با توجه به رواياتي که حضرت زينب (س) را اسوه صبر، رضا و خويشتنداري معرفي کرده اند، آیا قبول چنين داستانی امکان پذیر است؟
باید گفت آن زینب کبرائی که متون اسلامی او را توصیف میکند، از زمین تا آسمان با این زینب که این خبر ساختگی میگوید، فاصله دارد آیا میتوان گفت این زینب همان زینبی است که وقتی جنازه برادرش را در گودال دید، دستانش را به سوی آسمان گرفت و گفت: الهِی تَقَبّل مِنّا هَذا القُربَان؛ «خدایا این قربانی را از ما بپذیر.» “مسلم جصّاص” میگوید: زینب سرش را با چوب محمل شکافت و خون سرش را جاری ساخت تا شماتت دشمنان را باعث شود! امّا پیام آورِ معصوم ِ عاشورا حضرت زین العابدین، علیهالسلام، میفرماید: ما رَأیْتَ عَمَّتی تصلی اللیلَ عَن جُلوس الاّ لیلهَ الحادی عَشَر؛ «هرگز ندیدم عمهام که نماز شب را نشسته بخواند، مگر در شب یازدهم
زن مگـو، مردآفــرین روزگـــار زن مگو، بنت الجلال، اخت الوقار
زن مگو، خاک درش نقـش جبـین زن مگـو، دســـت خدا در آستیـن