در مدینه، بعضی افراد وقتی فهمیدند امام حسین زیر بار بیعت با یزید و یزیدیان نمی رود، از روی خیر خواهی به ایشان پیشنهاد سازش با یزید را دادند. یکی از اینها «عُمر اَطرف» بود که اتفاقا علاقه ی زیادی به امام داشت و برای ایشان احساس خطر می کرد. حضرت در پاسخ به او فرمودند: «… آیا گمان می کنی من از چیزی که تو می دانی، بی اطلاع هستم؟! اما به خدا قسم، زیر بار ذلت نخواهم رفت!» (لُهُوف، سیدبن طاووس، ص۱۹)
عزت یعنی عظمت، یعنی بزرگواری…، عزت یعنی نفوذ ناپذیری، یعنی شکست ناپذیری، یعنی مقاومت در برابر سَران ظالمی که ظلم و فِسقشان آشکارا و علنی شده! عزت یعنی سر دادن اما تن به ذلت ندادن!
اگر پیکرم از تیغ، دو صد پاره کنید
از شهر و دیار خویش آواره کنید
این دشت اگر ز خون ما موج زند
هیهات که روی عجز، نظاره کنید!
حضرت علی علیه السلام می فرماید: «گویا می بینم فرزندم مهدی در ساعات اول ظهورش، سوار بر مرکب از ناحیه ی وادیُ السلام به طرف مسجد سهله در حرکت است و می گوید: خداوندا! تو عزّت دهنده ی تمام مؤمنانِ بی یاور و خوارکننده ی تمام ستمگران سرکش هستی.» [بحارالانوار، ج۵۲، ص۳۹۱]
أینَ مُعِزُّ الأولیاء وَ مُذِلُّ الأعداء