access_alarm 2016/12/15

بوی کدام پیراهن ؟!

نقل شده بعد از بازگشت حضرت یوسف به کنعان، حضرت یعقوب با اصرار از او خواست که واقعه را تعریف کند، یوسف نیز داستان را تعریف کرد تا به جایی رسید که “برادران لباسش را کندند و او را در چاه انداختند” در این هنگام حضرت یعقوب از هوش رفت!! (برگرفته از فرات تا فرات، ج۱، ص۲۸)

 

شکی نیست که جریان حضرت یوسف و امام حسین علیهما السلام با هم قابل مقایسه نیستند اما حضرت یعقوب در اوج قدرتِ روحی نتوانست آن بَلای یوسف را تحمل کند! به راستی کدام یک از ما به جهت مصائب حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام از هوش رفته ایم؟! می گفت:

 

آتش بگیر تا که ببینی چه می کشم

احساس سوختن به تماشا نمی شود!

 

واقعه ی عاشورا بلایی بود که امام حسین آن را به جهت هدایت ما تحمل کرد؛ اگر کسی عظمت عاشورا را درک کند قطعا متوجه خواهد شد که جریان ابلیس – در آن روز – شکست خورده و ماندگاری نخواهد داشت، پس ایمان به پایان این حرکت می آورد. اینجاست که بلای امام حسین با بلای حضرت مهدی پیوند می خورد؛  غیبت را ابتلای عظیم امام زمانِ علیه السلام می داند – که ایشان را از به تحقق رساندن وعده های خدا و گرفتن انتقام از قاتلین جد بزرگوارشان مانع شده!! – لذا آرزو و خواسته اش چنین می شود:

 

«فاسئل الله الذی أکرمنی مقامکم و أکرمنی بک ان یزرقنی طلب ثارک  مع امام منصور من اهل بیت محمد صلی الله علیه و آله و سلم»

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *