ایرانیان باستان معتقد بودند «گرزاسپه» قهرمان تاریخی آنان زنده است، قیام می کند و جهان را اصلاح می نماید.
گروهی از ایرانیان معتقد بودند «کیخسرو» روزی ظاهر می شود و اهریمنان را از گیتی خارج می سازد.
نژاد اسلاو معتقد بودند «یک نفر» از مشرق بر می خیزد، تمام قبائلشان را متحد می کند و آنها بر دنیا مسلط می گردند.
نژاد ژرمن معتقد بودند «یک نفر» فاتح؛ از آنان، قیام کرده و بر دنیا حاکم می شوند.
اهالی صربستان انتظار ظهور «مارکو کرالیه ویچ» را داشتند.
ساکنان جزائر انگلستان از چند قرن پیش، منتظرند که «آرتُور» روزی ظهور می کند و نژاد ساکسون را در دنیا غالب و سعادتمند می کند.
اسِن ها، سلت ها و اقوام اسکاندیناوی نیز همینطور…
اقوام اروپای مرکزی در انتظار ظهور «بوخص» هستند و اقوام آمریکای مرکزی در انتظار «کوتزلکوتل».
چینی ها منتظر «کرشنا»، یونانیان منتظر ظهور «کالویبرگ» و نصارا هم البته معتقد به ظهور حضرت مهدی (علیه السلام) هستند، ولی در اوصافش اختلاف دارند.
آنچه در بالا خواندید، گرچه با مهدی موعود اسلام کاملا تطبیق نمی کند اما از یک حقیقت مسلّم و قطعی حکایت می کند و آن ظهور یک رهبر مقتدر در آخرالزمان است.
تنها راه، احمدی و فرزادفرد، ص۱۰۸