از آنجایی که موضوع امام مهدی، مساله ای بسیار مهم است و از طرفی چون معتبرترین کتابهای حدیثی اهل سنت «صحاح سته» است، مطالب را با استناد به این شش کتاب در پست های بعدی خواهید خواند. ان شالله برادران اهل سنت نیز با دقتِ نظر، بهتر و بیشتر به موضوع مهدویت بپردازند.
صحیح بخاری: بخاری، ۱۹۴ بخاری، ۲۵۶ خرتنگ از توابع سمرقند
عده ی زیادی از علمای اهل سنت، تصریح کرده اند که اعتقاد به مهدی موعود، مورد اتفاق مسلمین است. حتی برخی قائلند که: «منکر خروج مهدی، کافر است» و در این باره احادیثی نیز نقل کرده اند.
بعضی از ایشان «منکر مهدی را واجب القتل می دانند» و بعضی گفته اند: «باید او را تعزیر و تأدیب کرد، تا به حق بازگردد.»
میان دانشمندان اهل سنت، علمای فراوانی در خصوص امام مهدی(علیه السلام) کتاب نوشته اند. مثلا اولین کسی که از ایشان به صورت مستقل، کتابی درباره امام مهدی نوشت «عباد بن یعقوب رواجنی» است، نام کتابش اخبار المهدی می باشد. ایشان در دوران زندگی امام عسکری علیه السلام زندگی می کرده، و تاریخ درگذشتِ وی “۲۵۰ هجری قمری” است.
️آیا می دانید تَواتُر یعنی چه؟ حدیثی که تعداد راویانش آنقدر زیاد باشد که امکان تَبانی بر دروغ، در آن وجود نداشته باشد را «حدیث مُتَواتِر» می گویند؛ یعنی جای هیچ شک و شبهه ای در صحت آن نیست.
مشخصاتِ چند نفر از بزرگان اهل سنت، که درباره احادیث امام مهدی (علیه السلام) ادعای تواتر نموده اند: [به ترتیب: نام، سال وفات، اسم کتاب]
بر ولادت فرزند امام عسکری (علیهماالسلام)
ابن خلکان می نویسد: «امام مذکور [امام مهدی] در ۹ ربیع الاول، سال ۲۵۸قمری متولد شد و گفته می شود در هشتم همان ماه، در سال ۲۵۸ق تولد یافته که به عقیده ی ما، همین قول صحیح است.» |وفیات الأعیان، ج۱، ص۵۷۱
کمال الدین محمد شافعی: «مهدی از فرزندان بتول طاهره است که پاره تن پیامبر می باشد و مولودش در سامرا در ۲۳ رمضان، سال ۲۵۸ق اتفاق افتاد. پدرش الحسن الخاص و مادرش ام ولد بود که به نام صقیل یا حکیمه معروف بود.» |مطالب السؤول فی مناقب آل الرسول، ص۸۹
در بعضی کتبی که نزد اهل سنت معتبر است:
سنَن ابوداوود: ۵۲۷۴ حدیث دارد. در جلد چهارمش، قسمتِ «کتاب المهدی»، دوازده حدیث درباره امام مهدی علیه السلام آورده شده.
سنَن تِرمِذی: در ابواب القدر، بابی به نام «ما جاء فی المهدی» وجود دارد. در این باب، چهار حدیث به صورتِ صریح درباره امام مهدی آورده، همچنین بعد از این باب، احادیث فراوانی درباره نزول عیسی، فتنه دجال و علائم آخرالزمان؛ همچون طلوع خورشید از مغرب و موارد دیگر نیز نوشته شده…
بیشتر علمای اهل سنت قائلند: بعد از قرآن، کتابی به عظمت و صحت کتاب «صحیح بُخاری» نیامده است.
در جلد هشتم کتاب صحیح بخاری آمده: جابر بن سمره می گوید، پیامبر خدا فرمود: « دوازده امیر خواهند بود» آن گاه سخنی فرمود که من آن را نشنیدم. پدرم گفت: پیامبر فرمودند: «همه ی آنان از قریش هستند.»
درباره ی اسامی دوازده خلیفه:
می گویند آنان عبارتند از: ابوبکر، عمر، عثمان، امام علی علیه السلام، یزید، معاویة بن یزید، مَروان بن حَکَم، عبدالملک بن مَروان، ولید بن عبدالملک، سلیمان بن عبدالملک و عمر بن عبدالعزیز. (عون المعبود، ج۱۱، ص۳۶۱)
️و اما سئوال اینکه: آیا یزید، که پاره تن رسول خدا را به شهادت رساند! که فاسق و شراب خوار بود! او که فاجعه حَرّه را به بار آورد! او که خانه خدا را به منجنیق آتش گرفت! آیا می تواند جانشین پیامبر و موجب عزّت اسلام و قوام مسلمین باشد؟! پرونده ی مَروان و عبدالملک و دیگران نیز مشخص است!
در کتاب سُنَن تِرمِذی (از کتب معتبر اهل سنت) آمده که: پیامبر در حجة الوداع فرمودند: «من، میان شما دو چیز باقی می گذارم؛ تا زمانی که به آنها تمسک جویید هرگز گمراه نمی شوید… کتاب خدا که ریسمانِ آویخته از آسمان به سوی زمین است و عترت و اهل بیت من. این دو هرگز جدا نمی شوند، تا در حوض [کوثر] به من پیوندند. بنگرید چگونه با اینها رفتار می کنید!»
علامه مَناوی [یکی از دانشمندان اهل سنت] می نویسد: «در حدیث ثقلین، نَه تنها اشاره، بلکه تصریح دارد که کتاب خدا و عترتِ پیامبر؛ همانند دوقلویی هستند که پیامبر (صلی الله علیه وآله) امّتش را به آن سفارش کرده و به عنوان هدایتگرانِ بعد از خود، معرفی نموده؛ لذا باید در دین به هر دو تمسک کرد.» [فیض القدیر، ج۲، ص۱۷۴]