۱- مُرادِ پیامبر از اینکه «اگر کسی و لو یک وجب از سُلطه ی حاکمی خارج بشود، به مرگ جاهلی مُرده…» آیا این حاکم، با هر امام و حاکم غیر عادلی سازگاری دارد؟! با کمی تأمل در ظرافت کلام پیامبر و حساسیتِ حاکمیت، به چه نتیجه ای می رسیم؟! آیا ایشان بارها سفارش به هدایت بسوی خوبی ها و سعادت مردم نمی فرمود؟!
۲- و سئوال دوم: در زمان حاضر (قرن بیست و یکم) برای شناخت آن حاکم عادل و هدایتگر به حق، چه کرده ایم تا دچار مرگ جاهلی نشویم؟! بالاخره رعایتِ یک وجب، همینطوری که نمیشه! میشه؟!
هنگامی که یک مسلمان سنی (اهل کنیا) درباره جایگاه حضرت مهدی، زمان و مکان ظهور و مسائلِ دیگرِ مهدویت می پرسد، “رابطة العالم الاسلامی” مرکز دینی وهابی در عربستان اینگونه پاسخ می دهد:
«مهدی، محمد بن عبدالله حسنی، علوی و فاطمی است و او مهدی موعود منتظر است. موقع ظهور وی آخرالزمان است… او از غرب ظاهر می شود و مردم در حجاز؛ در مکه مکرمه؛ بین رکن و مقام با او بیعت می کنند…
نزول حضرت عیسی علیه السلام:
ابوهریره از پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) نقل می کند: «چگونه خواهید بود هنگامی که پسر مریم بین شما فرود آید در حالی که امام شما از خودتان است؟»
بخشش بدون شمارش:
جابر بن عبدالله از پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) نقل می کند: «در اواخر دورانِ امّت من، خلیفه ای خواهد آمد که مال فراوان بخشش کرده و شمارش نخواهد کرد.»
ابوداوود از علما و بزرگان اهل سنت است؛ ابراهیم بن اسحاق حربی، در مقدمه ی کتاب سنن ابوداوود می نویسد: دانشِ حدیث در دست ابوداوود، همانگونه بود که آهن در دستِ داوود پیامبر (علیه السلام).
این ابوداوود در کتابش [که از کتب معتبر اهل سنت است] آورده که: «پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: اگر از عمر دنیا جز یک روز باقی نمانده باشد هر آینه خداوند آن روز را طولانی خواهد کرد تا آن که مردی از اهل بیت مرا بر انگیزد که اسمش مانند اسم من است.»
آیا می دانید در کتابهایی که اهل سنت معتبر می دانند، درباره ی خلق و خوی و رویِ حضرت مهدی علیه السلام چه مطالبی نوشته شده است؟ بله؛ «او اخلاقش شبیه پیامبر، نامش همنام پیامبر، پیشانی بلند و بینی کشیده و چهره ای نورانی دارد…»
در جلد چهارم از کتاب سُنَن نِسائی، ص۲۵۲ آمده، پیامبر فرمودند: «در آخرالزمان اقوامی می آیند که قرآن می خوانند لکن از گلویشان تجاوز نمی کند و از اسلام می گریزند همان طور که تیر از کمان بیرون می رود.»
همچنین در جلد هشتم از کتاب صحیح بُخاری، ص۸۹ نقل شده که پیامبر فرمودند: نزدیک می شود زمانی که عمل در آن کم می شود، بخل بالا می گیرد و فتنه ها ظاهر و هرج زیاد می شود. سئوال کردند: یا رسول الله! هرج چیست؟ فرمودند: قتل، قتل!
در منابع شیعه: تصریح به نام سفیانی شده و آن را از علائم حتمی ظهور دانسته اند. در منابع سنی: تصریح به نامش نشده و فقط اوصاف و ویژگیهایش را گفته اند، ضمن اینکه آن را از علائم قیامت شمرده اند.
️ از امام صادق علیه السلام نَقل شده: «گویا سفیانی را می بینم که در میدان کوفه شما، جایگاه خود را گسترانیده است و مُنادیِ او فریاد می زند هر کس سر شیعه علی را بیاورد هزار درهم مُزد بگیرد.»
سفیانی با جنگ و خونریزیِ عجیبی که به راه می اندازد برخی مناطق را فتح می کند! بخشی از سپاه سفیانی به سمت مدینه و سپس مکه حرکت می کنند که در سرزمین بیداء به شکل معجزه آسایی در زمین فرو رفته و به هلاکت می رسند.
در کتابِ “سُنن ابن ماجه” از قول پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) نوشته شده: «همانا اهل بیتم بعد از من، دچار بلاها و سختی ها و تبعیدها خواهند شد تا زمانی که گروهی از طرف مشرق می آیند. همراه آنان پرچم های سیاه است و آنان طالب خیر هستند… [سر انجام] آن پرچم را به دست مردی از اهل بیت من می سپارند و او زمین را پر از عدالت می کند… هر کسی از شما که آن را درک کرد، باید با آنها همراهی کند، حتی اگر بر روی برف حرکت کنید.»
دجال در لغت به معنای «روغن مالی کردن» یا «روشن کردن چیزی که باطن آن بی ارزش باشد» است و در اصطلاح به «فرد بسیار دروغگو، منافق و فریبکار» می گویند.