آیا میدانید «غَضا» چیه؟!
پیامبر اکرم فرمود: « پروردگارا برادرانم را به من نشان بده! اصحاب گفتند مگر ما برادران تان نیستیم؟! حضرت فرمود: نه! شما اصحاب من هستید، برادران من، آن مردمی در آخرالزمان هستند که به من ایمان می آورند با اینکه مرا ندیده اند.
خداوند آنها را با نام و نام پدرانشان، پیش از آنکه از صُلب پدران و از رحم مادرانشان بیرون بیایند، به من شناسانده است. ثابت ماندن یکی از آنها بر دینش… مانند کسی است که پاره ای از آتش چوبِ درختِ غضا را در دست نگه دارد! »
راوی میگه از امام صادق (علیه السلام) درباره نشانه های[حتمی] ظهور پرسیدم که آیا به طول می انجامد؟ ایشان فرمودند: نه، آن مانند رشته ی منظمی به دنبال هم خواهد بود.
غیبت نعمانی، ص۳۰۷
طبق روایتی از حضرت علی(علیه السلام)، ایشان فرمودند: یاران امام مهدی، مانند ابرهای پاییزی جمع می شوند. [بحار، ج۵۱، ص۶۶۳]
آیا میدانید علت این تمثیل چیست؟!
این تمثیل، حداقل نشانگر ۳چیز است:
۱- سرعت گردهمایی و آثار سازنده ی آن [چنان که ابرهای پاییزی از سرعت قابل توجهی برخوردارند]
۲- مغز و محتوا داشتن یاران و به اصطلاح طبل تو خالی نبودن! [از «باران زا» بودن ابرهای پاییزی میتوان این نکته را دریافت نمود]
۳- عدم دلبستگی به ماده و زمین [گرچه ابرها از زمین برمی خیزند اما زمین گیر نیستند!]
امام مهدی(علیه السلام) واسطه فیض است. همانطور که یک لامپ کوچک ! نمی تواند مستقیما به نیروگاه متصل شود و به یک ترانس نیاز دارد؛ ما هم نمی توانیم فیض را مستقیم از خداوند متعال بگیریم و به واسطه نیاز داریم که این واسطه «امام» است.
بیُمنِهٕ رُزِقَ الوَریٰ… از برکت او، بندگان روزی یافته اند…
وقتی زمین [ یعنی نوع مردم]
به خورشید [یعنی امام]
پشت کند، شب می شود و وقتی رو کند روز می شود و نور همه جا را فرا می گیرد. دوره ی غیبت امام زمان(عج الله فرجه) هم مانند شب است! در شب، نور خورشید به ماه می تابد و ماه از نور آن استفاده می کند؛ پس نور ماه از خورشید است. امام خمینی مانند مهتابی در شب غیبت بود…
«تحقق حکومت جهانی مهدوی» با آن همه عظمت و کرامت، به رهبری امام زمان(علیه السلام) که بیش از هزار و صد سال در پس پرده ی غیبت است، باید فرودگاهی محکم داشته باشد تا بتواند فرود بیاید. فرودگاه مطمئن همان زمینه های ظهور حضرت است که باید از هر نظر فراهم باشد…
هنگام شب، آیا منتظرانِ طلوعِ خورشید، در تاریکی به سر می برند؟!
در زمستان، آیا منتظرانِ فرا رسیدنِ بهار، در سرما به سر می برند؟!
فراهم کردن نور درشب و گرما در زمستان، هر دو در مسیر خورشید و بهار است؛ در دوران غیبتش باید در پی زمینه سازی باشیم؛ آن هم زمینه هایی از جنس و در مسیر جریانات پس از ظهور…
فرض کنید چراغی را برای روشنایی و گرما بخشی، نزد کودکی می گذارید؛ اما او از سر نادانی به آن سنگ می زند! شما هم برای اینکه به چراغ آسیبی نرسد آن را بر می دارید…
برداشتن چراغ، دلیل ترس و ناتوانی شما در برابر کودک نیست! به عبارتی دیگر؛ شما از قدرت او نمی ترسید. بلکه از «خطا و اشتباه او» چنین می کنید! این «نادانی و ضعف کودک» است که مانع بهره گیری از نور و حرارت آن شده!
معنای «انتظار اولاد» این نیست که درد زایمان را نکشیم؛ معنای «انتظار مدال قهرمانی» این نیست که تمرین های سخت ننماییم؛ معنای «انتظار قُلّه» این نیست که زحمت صعود را نکشیم! معنای «انتظار خورشید» این نیست که در تاریکی بمانیم و از سرما یخ بزنیم…
«انتظار» صرفا یک حالت قلبی نیست، یک عملیات است.
داستان ما و امام زمان(علیه السلام) داستان چاله ای در همسایگی دریاست.
[ضمن اینکه چاله نباید خود را بزرگ پندارد] اگر این چاله از راهِ جویی به دریا متصل و مرتبط بود (هر چند باریک)، نباید کسی از آن کم کند که از دریا کاسته و اگر کسی بر آن بیفزاید بر دریا افزوده است.