ابوهاشم جعفری میگه به امام عسکری عرض کردم: هیبت شخصیت شما مرا از سئوال کردن باز می دارد، آیا اجازه می فرمایید سئوالی بپرسم؟ امام فرمودند: «بپرس» عرض کردم: آقای من! آیا شما فرزندی دارید؟ فرمودند: بله گفتم: اگر برای شما حادثه ای رخ داد، در کجا سراغ ایشان بروم؟ امام فرمودند: «در مدینه»
«او دارای پوستی سفید، پیشانی گشاده و تابناک، ابروانی متقارن و زیبا، گونه هایی لطیف، بینی قلمی و باریک و بدون انحنا و دارای جمالی است که بیننده را به شگفت می آورد، [قامت او در کشیدگی و اعتدال] به سان نهال درخت “بان” است و گویا پیشانیش ستاره ای است درخشان، بر گونه ی راستش خالی است تو گویی ریزه مشکی است بر نقره ی خام، دارای موی سیاه و غیر مجعدی که تا نرمه ی گوشش رسیده لیکن آن را نپوشانیده؛ چشمان آدمیان، زیباتر و معتدل تر و مطمئن تر و باحیاتر از او ندیده است.
فضل بن روزبهان در کتابش «إبطال الباطل» جملاتی در حق اهل بیت بیان میکنه و در انتها می نویسه:
«چه نیکو درباره ی ایشان سروده ام: سلام بر مصطفای مجتبی، سلام بر سید مرتضی، سلام بر بانوی ما فاطمه آن که خداوند او را خیرُالنّساء قرار داد، سلامی از نفس های مشک بر حسن.. سلام بر حسین آن زاهدترین شهید.. سلام بر سید و سرور عابدین.. سلام بر باقر هدایت یافته، سلام بر صادق پیشوا، سلام بر کاظم امتحان شده و اسوه ی تقوا، سلام بر هشتمین علی بن موسی الرضا.. سلام بر تقیّ تقوا پیشه.. سلام بر هادی مردمان.. سلام بر سید عسکری امامی که سپاه صدق و صفا را مجهز و آماده می سازد
درباره ویژگیهای امام عسکری نوشته اند: رنگش گندم گون، چشمانش درشت و سیاه، رویش زیبا، قامتش معتدل و اندامی متناسب داشتند. با آنکه جوان بود اما بزرگان قریش و دانشمندان آن زمان را تحت تاثیر قرار می داد. دوست و دشمن به برتری ایشان در علم، حلم، جود، زهد، تقوا و سایر زیبایی های اخلاقی اذعان داشتند.
بر اساس اَسناد و شواهد تاریخی، امام عسکری «سازمان وکالت» را گسترش داد. نمایندگانی از میان شخصیت های برجسته شیعی، در مناطق متعدد منصوب کرده و از طریق ارتباط با آن نمایندگان، پیروان تشیّع را در همه مناطق زیر نظر داشت، مشکلاتشان را رسیدگی می نمود و در موقعیت های حساس آنها را راهنمایی می کرد.
رشد چشمگیر شیعیان در نقاط مختلف؛ سازمان دهی، مدیریت و رهبری آنها به واسطه ی وُکلا، همچنین حفظ شیعیان از پراکندگی … از جمله اقدامات مهم امام یازدهم بود.
پس از انتقال امام هادی از مدینه به سامرا، آن حضرت به شدت تحت مراقبت و کنترل بود! لذا به دلیل شرایط نامساعد و محدودیتهای فراوانی که وجود داشت، هنگام رحلت امام هادی حتی عده ای از شیعیان از امامت حضرت «حسن عسکری» آگاهی نداشتند!
چه رسد به هنگام تولد منجی موعود، که وضعیت سنگین امنیتی دستگاه وقت باعث شده بود امام عسکری بسیار مراقب جان فرزند خود باشد و او را در پرده ی «پنهان زیستی» نگه دارد تا از گزند بدخواهان در امان بماند.
در کانون خانواده امام عسکری، آن بانوی گرامی را به نامهای مختلفی از قبیل «نرجس»، «سوسن»، «حدیثه»، «حکیمه»، «ملیکه» و «ریحانه» صدا می زدند.
از دیدگاه یکی از پژوهشگران، علت تعدّد نام های آن بانو، می تواند چند چیز باشد:
۱- علاقه و محبت فراوان مالک ایشان به وی، باعث شده بود که ایشان را با بهترین و زیباترین نامها صدا بزنند؛ که تمام نامهای آن بانو، اسامی گلها و شکوفه هاست.
اگرچه از سرگذشت مادر امام مهدی(علیهماالسلام) سخن صریح و روشنی در دست نیست اما طبق نظر مشهور – که از برخی روایات بدست میاد – ایشان کنیزی بود که در جنگی اسیر شد و در نهایت به خانواده گرامی امام عسکری پیوست.
مثلا یکی از روایت ها؛ حکایت از آن دارد که ایشان شاهزاده رومی بوده و بصورت اعجازگونه ای به بیت شریف امام عسکری(علیه السلام) راه یافته اند. شیخ صدوق در داستان مفصّلی، شرح این حکایت را ثبت نموده که بسیار خواندنی ست.
در منابع معتبر هیچ گونه اشاره ای به سرگذشت مادر امام زمان، بعد از تولد فرزندش نشده، البته سخنی که در این باره نقل شده این است:
«چون جعفر کذّاب، خانه امام عسکری(علیه السلام) را غارت نمود، ابوعلی می گوید: کنیزی از منزل ایشان از دست جعفر فرار کرده و به خانه من پناه آورد. او گفته که در ولادتِ سید حاضر بود و مادر او صقیل نام داشت (صقیل یا صیقل از دیگر نامهای مادر امام مهدی ست)
احمد بن اسحاق قُمّی میگه: چون خلف صالح[عج الله فرجه] متولد گردید از مولایم امام حسن علیه السلام به جَدّم نامه ای رسید که در آن “با دستخط خود ایشان” نوشته بود:
برای ما فرزندی متولد شده است و باید نزد تو مستور و از مردم مکتوم بماند که ما جز به خویشان و دوستان اظهار نکنیم، خواستیم خبر آن را به تو اعلام کنیم تا خداوند تو را شاد سازد همچنان که ما را شاد ساخت، و السَّلام.