در طول تاریخ، توده های مردم برای رها شدن از بلاها و فتنه ها، ظهورِ “نجات دهنده ای” را انتظار می کشیدند!
در قرآن، کلمه ی “نجات” با همین لفظ آمده (نَجَّیناهُ).. مانند نجاتِ نوح از غرق شدن در آن طوفان بزرگ! نجات لوط از شهری پر از مردمان آلوده! نجات بنی اسرائیل از چنگال فرعونیان!!
حضرت عیسی(که درود خدا بر او) در مورد آخرالزمان می فرماید : «ملت ها در جنگ و ستیز با هم خواهند بود! قحطی، وبا و زلزله واقع خواهد شد! مردم از یکدیگر نفرت پیدا خواهند کرد! آفتاب، تاریک و ماه، بی نور می گردد…!»
آنچه در این پیشگویی آمده، بسیار ترسناک تر از طوفان نوح و داستان قوم لوط است!!! آیا وقت آن نرسیده “منجی خواهی مان” عمق بیشتری پیدا کند؟!
“مٰاشٖیَح” کلمهٔ عِبری و معادل واژهٔ فارسی «مسیحا»ست. (در تلفظ لاتین مسیحا MASIhg-ha می باشد) به معنای «مسح شده» یا «روغن مالی شده به روغن مقدس = تَدهین کردن»
بنی اسرائیل مقداری روغن بر سر پادشاهان می ریختند و مسح می کردند، لذا آن پادشاه را ماشیح می گفتند و اطاعتش را بر همه واجب می دانستند.
قطعا طالوت «منجی» بود اما فقط برای نجات «یک قوم» که در زمان داوود و سلیمان (علیهما السلام) به مرحله اوج خود رسید و این همان مصداق وعدهٔ خداوند به بنی اسرائیل بود؛ به گونه ای که برای همه علماء یهود، این ایده مطرح شد که حکومتِ مسیحایی داوود برای همیشه ادامه خواهد داشت.
اشعیا ۷۰۰ سال قبل از میلاد مسیح می زیسته و بیش از سایر پیامبران به ظهور موعود پرداخته است. در کلام او، عالی ترین مصداق برای نجات بنی اسرائیل شخصی به نام «عمانوئیل» بود. (عمانوئیل یعنی خدا با ماست)
قبل از اشعیا مفهوم ماشیَح و منجی اصلا نگاه جهانی نداشت، اما بعد از او «اندیشه ی ماشیَح» به قوت خود باقی ماند و کارکرد ماشیح تبدیل به یک کارکرد جهانی شد.
کتاب دانیال، کتابی رمزگونه است که در آن دانیال رؤیاهای عجیب می بیند که تعبیر آنها را جبرئیل برعهده دارد و خلاصه اش این است «ملکوتِ خداوند عادلانه و جاودان خواهد بود… آینده ی جهان به دست پسر انسان و حکومت الهی اداره خواهد شد و حکومتش ابدی است.»۱ [منظور از پسر انسان در عهد قدیم کنایه از ماشیح و در عهد جدید اشاره به دوباره بازگشتن عیسی ست]
شور و التهاب انتظار موعود آخرالزمان در تاریخ پر فراز و نشیب یهود، موج میزند. از روزگاران باستان تا عصر حاضر، صدها نفر ادعا کرده اند که مسیحا هستند! که چند صباحی ساده دلان بنی اسرائیل را مجذوب خود نموده اند! مثلا:
چند قرن پس از میلاد، فردی به نام «موسی» در جزیرهٔ کِرت یا کَندیا می زیست که خود را ماشیح معرفی کرد و همه ی جوامع یهودیِ جزیره، فریب او را خوردند!
خداوند جهان را به نور خود روشن خواهد کرد…[۱] حتی اگر کسی بیمار باشد، ذات اقدس الهی به خورشید فرمان خواهد داد تا وی را شفا دهد…[۲] از اورشلیم آب روان جاری خواهد ساخت و هر بیماری به واسطه ی آن شفا خواهد یافت…[۳] درختان را وادار می کند تا هر ماه میوه آورند و انسان از آن میوه ها می خورد و شفا می یابد…[۴]
آیا میدانستید یهودیان در نمازهای سه گانه ی خود که هر روز صبح، عصر و شب می خوانند (و دارای بیش از ۱۸ بند است) یکی از دعاهایشان مختص سریعتر آمدن ظهور ماشیح است؟ و یک فرد یهودی؛ هم در اصول ایمان و هم در نمازهایش مرتباً با این قضیه اعتقادی درگیر است؟!
مرحله اول: سه صدا به گوش می رسد “صدای فریاد! صدای رئیس فرشتگان آسمان و صدای شیپور بلند” که هر سه در تمام عالم شنیده میشود، در این هنگام مسیح در آسمان پدیدار می شود…
مرحله دوم: ظهور ضدّ مسیح یا مسیح دروغین! او از شیطان قدرت می گیرد. در حکومت دچار کفرگویی وحشتناکی خواهد شد! با مقدسات می جنگد، ایمان داران را خواهد کشت! رمز و علامت او ۶۶۶ است…
مسیحیان به لحاظ تاریخی با یهود مشترک هستند؛ یعنی پیشینه تاریخی شان یکی است. در واقع بزرگان یهودیت همان بزرگان مسیحیت هستند.
اما آیا حضرت عیسی، همان منجی و موعودی بود که در کتب اشعیا، ذکریا و دانیال مطرح شده؟!
در انجیل متی میگوید: «هنگامی که من؛ مسیح موعود، با شکوه و جلال خود و همراه با تمام فرشتگانم بیایم، آن گاه بر تخت با شکوه خود خواهم نشست. سپس تمام ملت های روی زمین در مقابل من خواهند ایستاد و من ایشان را از هم جدا خواهم نمود، همان طور که یک چوپان، گوسفندان را از بزها جدا می کند…»
۱. آمدن مسیح با مقدّسان (قدّیسان)
۲. جنگ به نام چاه مجدان یا چار مجدان
۳. بسته شدن شیطان
۴. نشستن مقدسان بر سریر قدرت (حکومت خواهند کرد)
امام باقر(علیه السلام) در این باره فرمودند: به درستی که مهدی نامیــده شده، به جهت اینکه به امرِ مخفی هدایت می شود. او تورات و سایر کتاب های الهی را از غاری در اَنطاکیه بیرون خواهد آورد.
رساله هایی صرفا به بیان اهمیت همین مفهوم همت کرده اند، مثل رساله تسالونیکان اول و دوم
کتاب «مکاشفه یوحنا» هم تماماً در رابطه با رویدادهای آخرالزمان است
بسیاری از مفاهیم کلیدی «عهد جدید» بدون درک مفهوم رجعتِ مسیح، قابل فهم نیستند…
ادیانی که بعد از حضرت ابراهیم (علیه السّلام) توسط پیامبران الهی برای بشر، آورده شده را ادیان ابراهیمی می گویند؛ یهود، مسیحیت و اسلام، ابراهیمی اند و خصوصیت بزرگ این ادیان، اشتراک شان در توحید، معاد و نبوت است برای همین به آنها «ادیان توحیدی» هم می گویند.
به نظر میرسه اندیشه موعود گرایی زرتشت، سابقه ی بیشتری نسبت به سایر ادیان داشته باشه؛ بخصوص کسانی که تاریخ تولد این پیامبر را ۶۰۰۰ یا ۱۱۰۰۰ سال قبل از میلاد مسیح می دانند. البته قول صحیح در تولد زرتشت – بر اساس مُستنداتی – حدود ۶۶۰ سال قبل از میلاد مسیح بوده است.
«سوشیانس» به معنی سود و سودمند است. در اَوستا «سئوشیانت » “saoshyant” آمده. شوشیانت، سوشیانس، سوشانس، سوسیوس و سیوسوش هم آورده شده.
از کتب مذهبی زرتشت همچون «یَشت ها»، «بَندَهِش»، «دینکِــرت»، «زَند و هومن یــسن»، «جاماسبنامه» و غیره… می توان مفهوم سوشیانت یا سوشیانس را فهمید. مثلا درکتاب «جاماسبنامه» به وقایع آخرالزمان می پردازد.
آخرین نجات بخشی که به زمین می آید… سوشیانت همانند خورشید نورانی ست… با ظهورش دین کمال می پذیرد و استوار می ماند… به هر طرف می نگرد چاره درد را می یابد.
دوران او فقط ۵۷ سال است. «کیخسرو» – که صاحب کارها و افتخاراتی ست – دین را می ستاید و در طول مدت این ۵۷ سال (دوران سوشیانت) فرمانروای هفت کشور خواهد بود. سوشیانت گناهکاران را کیفر می دهد.
خشکسالی، فقر و بدبختی از میان خواهد رفت. رودخانه ها پر آب، زمین حاصلخیز، درختان پربار، گیاهان سبز و شاداب خواهند شد و گرسنه ای وجود نخواهد داشت…
نجات بشر و مبارزه با دروغ و بدی، آینده ای بدون شرک و بِدعَت، زندگی به دور از نژاد پرستی یا قومیت پرستی که فقط بر اساس انسانیت…
طبق آموزه های هِندو، حرکت جهان در زمان، به شکل دَوَرانی ست؛ یعنی آغاز جهان کنونی که ما در آن زندگی می کنیم، نقطه پایان مرحله دیگری از هستی می باشد [بصورت حرکت دایره وار] در پایان هر دور، جهان به پایان می رسد و پیش از آن برای ورود به دورِ جدید آماده می شود .
دوره چهارم : فقط یک چهارم از تقوا باقی ماند! پیروی از اعمال نیک، شعایر مذهبی و قربانی نمودن ها ترک شد! بلاها، بیماریها، سختی ها، عیوب، گرسنگی، بدبختی و ترس فراگیر شد! افول اخلاقی عموم مردم، آنها را پَست ساخت… که در پایان همین دوره «موعود هندو» ظهور خواهد کرد.
اندیشه ی منجی در آئین هندو، به هیچ وجه «قوم مدار» نیست و کاملا جهان شمول است. بنابر پیش بینی ها، او همچون قهرمانی نیرومند بر اسب سفید قیام می کند. بر تمام نیروهای بشر پیروز می شود. همه ی دزدان و شریران را نابود می سازد.
او در صورت یک غول با سر اسب، ظاهر می شود و وقتی مأموریتش تمام شد به درون جنگلی مسرّت بخش فرا خواهد رفت… تا خلقت دوباره آغاز گردد.
در آیین هندو، موعودِ نجات بخشی به نام «کلکی kalki» در پایان تاریخ، ظهور خواهد کرد.
کلکی یا کلکین (Kalkin – Kalki) سوار بر اسبی سفید و با شمشیر آخته و شهاب گون ظهور می کند تا شرارت و ظلم را از ریشه بر کند و عدالت و فضیلت را برقرار سازد. [اسب سفید، نماد قدرت و فراگیری ست] او بر همهٔ قوای مخالف پیروز می گردد و زمین را از شرّ شاهــان درّنده خو نجات خواهد داد.
او در انقضای کلی، یا عصر آهن، سوار بر اسبی سفید، در حالیکه شمشیر برهنه ی درخشانی به صورت ستاره ی دنباله دار در دست دارد، ظاهر می شود و شریران را تماما هلاک می سازد…
آیا میدانستید نام حضرت علی(علیه السلام) و امام مهدی(عج) در کتاب هندوها آمده؟!
چون مدت روز تمام شود، دنیای کهنه، نو شود و صاحب ملک تازه، پیدا شود از فرزندان و پیشوای بزرگ جهان که یکی «ناموس آخرالزمان» و دیگری «صدیق اکبر» یعنی وصی بزرگتر وی که «پشن» نام دارد و نام آن صاحب ملک تازه «راهنما» است، به حق پادشاه می شود و خلیفه «رام» باشد و حکم براند، او را معجزه بسیار باشد… دولت او بسیار کشیده شود و عمر او از فرزندان «ناموس اکبر» زیاده باشد و آخر دنیا به او تمام شود.
پس از خرابی دنیا، پادشاهی در آخرالزمان پیدا شود که پیشوای خلایق باشد، نام او «منصور» دوم باشد و تمام عالم را بگیرد و به دین خود در آورد، همه را از مؤمن و کافر بشناسد و هر چه از خدا بخواهد بر آید.
پادشاهی و دولت دنیا به فرزند سید خلائق دو جهان «کشن» بزرگوار تمام می شود و او کسی باشد که بر کوه های مشرق و مغرب دنیا حکم براند و بر ابرها سوار شود و فرشتگان کنار او باشند. جن و انس در خدمت او شوند و از «سودان» که زیر خط «استوا» است تا سرزمین «تسعین» که زیر قطب شمالی است و «ماوراء بحار» را صاحب شود. دین خدا، یک دین شود و دین خدا زنده گردد و نام او «ایستاده» باشد و خداشناس.
حدود قرن اول میلادی، آئین بودا به «چین» رسید و از آن زمان هم توجه زیادی به میتریه شد. همچنین گروه هایی از منتظران در «کُره» پیدا شدند که میتریه را بعنوان یک عنصر مهم می دانستند. «ژاپنی ها» هم این ایده را از کُره گرفتند و میتریه را “آورندهٔ زندگی طولانی و نیک بختی” می دانند، چنانکه بعضی گروه ها در ژاپن منتظر ظهور او هستند.
«میتریه» به معنای مهربانی و دوست داشتنی ست.
او در «نماد نگاری بودایی» به هیبت “مردی در وضعیت نشسته ی آماده ی برخواستن” نمایش داده میشود تا نمادی باشد از آمادگی برای قیام.