access_alarm 1398/10/29

آخرین آمادگی برای ظهور – اصلاح مدیریت در خانواده و جامعه.

این جزوه حاوی خلاصه متن سلسله جلسات “آخرین آمادگی برای ظهور؛ اصلاح مدیریت در خانواده و جامعه” می‌باشد که در محرم سال۹۸ و در مسجد دانشگاه امام صادق(ع) توسط استاد پناهیان برگزار شده و در ۱۱جلسه ارائه شده است. جهت دانلود جزوه فایل زیر را دانلود نمایید:

دانلود فایل اصلاح مدیریت در خانواده و جامعه – استاد پناهیان  

 

در ادامه خلاصه هر جلسه ذکر گردیده است :

 

جلسه اول:

چرا داشتنِ (فهم مدیریت) برای همه‌ی مردم لازم است؟

مدیریت جامعه اصولی دارد که همان اصول «مدیریت خانواده» و «مدیریت خود» است. آیا مستضعفین، بدون ظرفیت‌یافتن می‌توانند وارثین و ائمه‌ی زمین بشوند؟ دو شرط برای اینکه مستضعفین از حالت استضعاف در بیایند.

امروز موضوع اصلی دین، رسیدن به امام زمان (ع) ولایت و حکومت اوست. دعوای صدر اسلام سر اعتقاد به خدا نبود؛ دعوا سرِ شخص پیامبر (ص) بود. الان هم دعوای دین، سرآمدنِ کسی است که پشت پرده‌ی غیب است. یکی از شاخصه‌های سلامت و اولویت هر بحثی، برقراری رابطه‌ی آن با ظهور است. بیایید امسال، پررنگ‌تر از هر سال، پیاده‌روی اربعیت را با امام زمان (ع) پیوند بزنیم. همه چیز ما باید امام زمانی باشد؛ اصلا معنا «منتظر» همین است. نسبت بحث ما با امام زمان(ع) و ظهور چیست؟ خدا می‌خواهد مستضعفین را « ائمه و واررثینِ قدرت و ثروت» قرار بدهد. آیا مستضعفین، بدون ظرفیت یافتن می‌توانند ائمه و وارث زمین بشوند؟ بنی‌اسرائیل، مستضعفینی بودند که ظرفیت نداشتند. زحمت‌های قبل از ظهور برای چیست؟

برای این‌که ظرفیت پیدا کنیم. مستضعفین باید زمینه و ظرفیتِ ائمه شدن و وارث زمین شدن را در خود ایجاد کنند. دوشرط برای این‌که مستضعفین از حالت استضعاف دربیایند. الان زمان تمرین ائمه شدن و تمرین وارث شدن است. دو رکن لازم برای این‌که جامعه از استضعاف در بیاید. مدیریت جامعه اصولی دارد که همان اصول «مدیریت خانواده» و «مدیریت خود» است. همه‌ی ما باید اهل درک مدیریت باشیم تا هیچ مدیری سرما کلاه نگذارد. چرا در غرب با فریب افکار عمومی بر مردم حاکم میشوند؟

چون مردم ساز وکار مدیریت را نمی‌دانند و فریب می‌خورند. اگر مستضعفین می‌خواهند «ائمه» بشوند، همه باید فهم مدیریت داشته باشند. حب مقام نداشته باش تا لیاقت و فهم مدیریت پیدا کنی.

 

جلسه دوم:

چرا اصلاح وضع مدیریت، آخرین آمادگی برای ظهور است؟

پنج نمونه از آمادگی‌های ظهور که الان محقق شده است مردم باید شیوه‌ی مدیریت را بدانند تا مدیر خوب را از بد، تشخیص بدهند،اینکه یک مدیر فقط «دزد نباشد» کافی نیست!

آخرین آمادگی ما برای ظهور «اصلاح مدیریت» است و نقض بزرگ ما اینجاست! چه عواملی ما را برای ظهور آماده میکند؟ اولین مقدمه برای ظهور، به ستوه آمدن از ظلم است. مقدمه‌ی دوم برای ظهور، رسیدن بشریت به یک «خلأ تئوریک» است. حوزه و دانشگاه ما در «ارائه پیام دین به زبان بین‌المللی برای جهانیان» ضعف داشته است. ‌ما هنوز نتوانسته‌ایم زیباترین گوهر دین یعنی «ولایت» را به‌عنوان راه‌حل بین‌المللی برای حیات بشر عرضه کنیم. مقدمه‌ی سوم این است که آدم‌ها «حسادت نسبت به ولیّ خدا» نداشته باشند. مردم در طول تاریخ پشت دروازه‌ی حسادت به ولی خدا گیرکردند! الان مردم از این مرحله عبور کرده‌اند. چهارمین آمادگی برای ظهور این است که معنویت و دین‌داری مردم به حدّ لازم برسد.

 

آمادگی پنجم برای ظهور این است که «ظهور را تمنا کنیم و برایش ضجه بزنیم». یک آمادگی مهم برای ظهور، رشد مؤمنین در زندگی جمعی است، ما در این زمینه نقص داریم! ما باهم دسته‌ی عزاداری راه می‌اندازیم، ولی با هم کار تولیدی راه نمی‌اندازیم. کاش مدیرانی که «کار راه نمی اندازند»هم محاکمه شوند. باید همه‌ی مردم نسبت به مدیریت «مدیریت صالح در جامعه» شناخت کافی داشته‌باشند.

 

آخرین آمادگی برای ظهور این است که بتوانیم وضع مدیریت را در جامعه اصلاح کنیم، دزد نبودن مدیر کافی نیست! مردم باید شیوه‌ی مدیریت را بدانند تا مدیر خوب را از مدیر بد، تشخیص بدهند. نقص ما در اصلاح وضع مدیریت جامعه، کجا مشخص می‌شود؟

 

جلسه سوم:

دلیل اهمیت و اولویت موضوع خانواده در آخرالزمان

اگر یک جامعه‌ی مستضعف بخواهد قوی بشود، باید خانواده‌ها قوی بشوند،ضعف جامعه مقابل طواغیت از ضعف خانواده ناشی می‌شود. آیا در قدیم که خانواده‌ها سنتی بودند، وضع خانواده خوب بود؟

گاهی «انحراف» یعنی این‌که به‌ طور نابجا بر یک حرف درست، تأ کید کنیم. چرا هنوز «اشعث مآب‌ها» و «ابوموسی‌اشعری مآب‌ها» می‌توانند مردم را فریب بدهند؟

هرچه جلوتر می‌رویم انحراف‌ها بیشتر در «تغییر اولویت‌ها» ظاهر می‌شود. ‌قرآن با تعابیری مثل «حکمت» و «بصیرت» و «فرقان» بر موضوع «تشخیص اولویت‌ها» تأکید می‌کند. امروز چه موضوعی در صدر اولویت‌های ما قرار دارد؟یک اولویت ما «اصلاح مدیریت در جامعه» است. بحث درباره‌ی «مدیریت صحیح جامعه» یک جزئی از بحث امام‌شناسی است. اگر ندانیم «امام زمان چگونه امامت می‌کند» در پیروی از فرمان‌های او کم می‌آوریم. اولویت دیگری که در آخرالزمان مطرح است «مسئله‌ی خانواده» است؛

 

چرا مسئله‌ی خانواده در آخرالزمان، اولویت دارد؟ چرا طواغیت سعی می‌کنند خانواده را مضمحل کنند؟ دلیل اول: انبوهیِ جمعیت یک جامعه باعث می‌شود ترفندهای طواغیت نابود شود. دلیل دوم: ضعف جامعه مقابل طواغیت از ضعف خانواده ناشی می‌شود. وقتی خانواده ضعیف بشود جامعه ضعیف می‌شود. چرا اسرائیل باید دنبال کم‌حجاب کردن جامعه‌ی ما باشد؟ چرا خانواده در آخرالزمان مهم است؟

 

وقتی یک جامعه‌ی مستضعف بخواهد قوی بشود باید خانواده‌اش قوی باشد. ‌علی(ع):  مدیران خوب از خانواده‌های خوب، در می‌آیند. بیش از نیمی از علائم فساد در آخرالزمان به اضمحلال خانواده مربوط می‌شود. دو فاجعه‌ی بزرگ در آخرالزمان: ۱٫ظلم طواغیت،  ۲٫ نابودی خانواده‌ها که منجر به فساد زنان و مردان می‌شود. صهیونیست‌ها از دو چیز خیلی بدشان می‌آید: ۱٫پولدار شدن مردم ، ۲٫تقویت خانواده. آیا قدیم‌ها که خانواده‌ها سنتی بودند، وضع خانواده خوب بود؟

 

جلسه چهارم:

انکارِ نیاز جامعه و خانواده به مدیریت، نشانه‌ی چیست؟

‌‌‌مهم‌ترین مشکل خانواده در ایران حل مسئله‌ی «مدیریت خانواده» است، بی‌بندوباری در آخرالزمان، ناشی از مخدوش‌کردن مدیریت خانواده است.

چرا انسان به مدیریت احتیاج دارد؟ انسان به مدیریت مجبور است؛ به‌خاطر تنوع نیازها و علاقه‌مندی‌ها و امکاناتش. آغاز دین‌داری از ایمان به خدا نیست؛ از نیاز انسان به مدیریت و برنامه است. بچه‌های ما در مدرسه، چگونه دین‌داری یاد می‌گیرند؟ بازی‌هایی برای بچه‌ها تهیه کنیم که برنامه‌ریزی و مدیریت را به آن‌ها یاد بدهد. در مدرسه چکونه بچه‌ها را اهل برنامه‌ریزی و مدیریت بار بیاوریم؟ کسی که مدیریت خودش را یاد گرفت مدیریت بقیه را هم یاد می‌گیرد. دین چیست؟ برنامه‌ریزی برای زندگی. برای زندگی شخصی‌مان نیاز به مدیریت و برنامه‌ریزی داریم.

ما وقتی بی‌برنامه هستیم، بی‌دین هستیم! وقتی نقش‌ها بین چند نفر تقسیم می‌شود، مدیریت جنبه‌ی اجتماعی پیدا می‌کند. نقش مدیریت برای یک جامعه مثل نقش مدیریت تو برخودت است. مدیریت جامعه این‌قدر مهم است که سیدالشهدا (ع) به‌خاطرش کشته می‌شود. پیامبر (ص): وقتی سه نفر شدید، یک نفر رئیس بشود. چه کسانی مدیریت‌گریز هستند؟ خوارج‌مسلک‌ها و هرزه‌ها! بعضی‌ها در موضوع خانواده، خوارج‌مسلک هستند! می‌گویند: «خانواده مدیر نمی‌خواهد». بی‌بندوباری در آخرالزمان، ناشی از مخدوش‌کردن مدیریت خانواده است.

وقتی مدیریت خوب را شناختیم خودمان مدیر خوب پیدا می‌کنیم. این‌که مدیریت را در خانواده انکار کنیم، یک‌جور خوارج‌مسلکی است. مهم‌تر از این‌که مسئولین دزد نباشند این است که عرضه‌ی مدیریت داشته باشند. در خانواده هم، اول باید تکلیف مدیریت روشن بشود. مهم‌ترین مشکل خانواده در ایران حل مسئله‌ی مدیریت است. این‌که در خانواده‌ای دعوا نباشد، دلیل بر خوب بودنش نیست!

 

جلسه پنجم:

مدیریت خانه با مرد است یا زن؟

مدیریت حقوقی  خانه با مرد است و مدیریت عاطفی با زن. مدیریت داخل خانه با زن و مدیریت کلان با مرد است، دشمن دارد یک جریان سوءتدبیر را در خانواده تزریق می‌کند.

چرا انسان به مدیریت احتیاج دارد؟ فکر و فرهنگی که نظام سلطه دارد القاء می‌کند «تئوریزه شده‌ی هواپرستی» است. محور دشمنی نظام سلطه با ما سر این است: «مدیریت نکنید» یا «بد مدیریت کنید». پیشنهاد دین، سخت‌ترین نوع مدیریت است. سخت‌ترین نوع پول درآوردن این است که دسته‌جمعی پول در بیاوریم. این‌که بگوییم «مردم تولید ثروت کنند» تبلیغ نظام سرمایه‌داری و لیبرالی نیست. سخت‌ترین نوع مدیریت در کارهای اقتصادی، مدیریت دسته‌جمعی و مدیریت تعاونی است. دین به ما توصیه می‌کند که «زندگی‌ات را خودت مدیریت کن».

 

باید فرزندان‌مان را در مدرسه «مدیر» بار بیاوریم. دشمن می‌خواهد ما مدیریت نکنیم تا خودش همه‌ی ما را اداره کند. نظام سرمایه‌داری «منفعل‌پرور» است. دین می‌گوید: باید خودتان مدیریت کنید. فرهنگ نظام سلطه به مردم القا می‌کند «مدیریت نکن» یا «بد مدیریت کن». مهم‌ترین پیشنهاد نظام سلطه برای خراب‌کردن مدیریت، در بخش خانواده است. به مرور زمان، این مباحثات سیاسی در جامعه کم خواهد شد. بعضی‌ها منازعات مدیریتی، را به منازعه برای تخریب رقیب تبدیل می‌کنند. بسیاری از مباحث سیاسی‌مان باید تبدیل بشود به مباحث تخصصی مدیریت.

 

اگر کسی سراغ حسن‌‌‌التدبیر رفت اما به نتیجه‌ای غیر از حرف دین رسید، تکلیف چیست؟ مدیریت، دانشی است که از کمترین امکانات، بیشترین بهره‌برداری را می‌کند؛ دین هم همین است! دشمن دارد یک جریان سوءتدبیر را در خانواده تزریق می‌کند. نظر برخی اندیشمندان غربی درباره‌ی مدیریت در خانواده. بعضی‌ها اصلا نمی‌خواهند تفاوت مرد وزن را قبول کنند. در نظام آموزشی و تربیتی باید تفاوت بین دختر و پسر را لحاظ کرد. مدیریت خانه با کیست؟ مدیریت حقوقی با مرد است و مدیریت عاطفی با زن. حرف آخر را در خانه چه کسی باید بزند؟

 

مدیریت کلان با مرد است و مدیریت خرد(مدیریت در محیط خانه) با زن. در خانواده، هم خانم باید مدیریت کند هم آقا، اینطور نیست که مرد مدیر باشد و زن منفعل باشد. پدرها باید مدیریت عاطفی زن را تقویت کنند و به بچه‌ها بگویند «دل مادر را نشکنید». یک اصل ساده برای تربیت فرزند: آقا به خانم محبت کند، خانم هم احترام و اطاعت شوهر را نگه دارد.

 

جلسه ششم:

اولین اصل مدیریت؛ «رعایت کرامت و عزت انسان»

در خانواده رعایت «ادب» بر «محبت» تقدم دارد، برای اینکه بچه‌ات درس خوان بشود، عزتش را له نکن! چرا تئاتر بازی‌کردن برای بچه‌ی دبستانی لازم است؟

چرا انسان به مدیریت احتیاج دارد؟ یا مدیر هستی یا منفعل! در فرهنگ غرب، رام و منفعل بودن یک امتیاز محسوب می‌شود. «مدیریت‌خود» یعنی این‌که گرایش‌های متفاوت خودمان را مدیریت کنیم. ‌در «مدیریت خود» هم مثل مدیریت جامعه، نیاز به شناسایی توانایی‌ها و دارایی‌های خود داریم. یک مدیر خوب در مقابل هر حرفی، اول می‌گوید «بگذارید بررسی کنم». مبارزه با هوای نفس، چیزی جز مدیریتِ خود نیست. مدیریت یعنی برنامه‌ریزی برای رسیدن به لذت خوب؛ مدیریت یعنی «چگونه با رنج، برخورد کنیم؟».

 

‌بخشی از دین‌داری مرد وابسته است به این‌که با چه زنی ازدواج می‌کند. مردان تحت تأثیر مربی‌گری مدبرانه‌ی  زنان خود هستند. بخش‌های حساس‌تر مدیریت در خانواده با زن است. بچه اگر از کودکی، مدیریت را یاد بگیرد، نقش‌پذیری را هم می‌آموزد. ‌چرا تئاتر بازی‌کردن برای بچه‌ی دبستانی لازم است؟ما در جریان مدیریت، نقش‌پذیری را هم تمرین می‌کنیم. این‌که مدیریت عاطفی با زن است؛ یعنی بر مرد هم مدیریت دارد.

 

گاهی مرد و زن باهم، بچه‌ها را مدیریت می‌کنند. پدر و مادر با همدیگر، نقش بازی می‌کنند و رفتار بچه را مدیریت می‌کنند. برای مدیریت جامعه لااقل دو سطح قائلیم. مدیریت خود، مدیریت خانواده و مدیریت جامعه، اصول مشترکی دارند. اولین اصل در مدیریت، رعایت کرامت و عزت انسان است. در مدیریت جامعه هم اولین اصل، حفظ کرامت و عزت مردم است. در خانواده هم اصل اول مدیریت، حفظ کرامت و عزت است. در «مدیریت خود» هم اولین اصل، رعایت عزت و کرامت است. مهم‌ترین عامل بازدارنده برای حفظ کرامت و عزت نفس «حیا» است.

 

هیچ گناهی را بدون استغفار رها نکنید و الا خرابی‌اش در وجودتان می‌ماند. «حیا» یکی از جلوه‌های رعایت عزت نفس است. به ما گفتند نیروهای «ارزشی» که به خودشان بگویند « واقع‌بین!». در خانواده «کرامت» حرف اول را میزند، در خانواده، «ادب» بر «محبت» تقدم دارد. در خانه، محبت اول نیست، بلکه آرامش اول است. ادب یعنی احترام و احترام یعنی رعایت اصل کرامت نفس. در مدیریت خانواده، اصل اول «احترام» است. پیامبر(ص) این‌قدر اصل کرامت را در مدیریت جامعه رعایت می‌کرد که به ایشان ظلم می‌کردند. ببینید حد احترام در مدیریت، چقدر است.

 

جلسه هفتم:

شیوه‌ی مدیریت فرعون‌ها، از بین بردن عزت مردم است.

کسی که نتواند هوس‌های خود را مدیریت کند، قطعا نمی‌تواند جامعه را مدیریت کند طبق آیه‌ی  قرآن، چند قطبی‌کردن جامعه، یک روش فرعونی برای تسلط بر جامعه است. رعایت‌نکردن عزت مردم، آغاز همه‌ی فسادها و گرفتاری‌های فرهنگی است.

 

جامعه‌ی ما در موضوع «مدیریت» هنوز به آمادگی و رشد کافی نرسیده است. اصول مدیریت در جامعه با اصول مدیریت در زندگی فردی و خانوادگی، یکی است. کسی که نتواند هوس‌های خودش را مدیریت کند، قطعا نمی‌تواند جامعه را مدیریت کند. در طول انقلاب، هرچه ضربه خورده‌ایم از ناتوانی در مدیریت بوده‌است. اصلاح خانواده به درس اخلاق نیست؛ به رعایت اصول مدیریت در خانه است. اگر می‌خواهی به خواسته‌هایت برسی، باید خواسته‌هایت را مدیریت کنی. کسی که بدون عزت، دنبال لذت‌بردن است، سطح لذت‌بری خود را کاهش داده‌است.

 

در مدیریت خانواده هم اصل اول، رعایت عزت است. چرا فرموده‌اند پدر موقع ورود به خانه، با سر وصدا وارد شود؟ عدم رعایت عزت و کرامت مردم، آغاز همه‌ی فسادها و گرفتاری‌های فرهنگی است. وقتی قرآن از فرعون سخن گفته، برای این است که ما فرعون‌های زمان خود را بشناسیم. روش فرعون این بود که قومش را خوار می‌کرد تا بر آن‌ها مسلط شود. مواظب باشید سیاسیون، عزت و کرامت قوم ایران را در مقابل غربی‌ها از بین نبرند. هرکسی موجب رواج فسق می‌شود، انگیزه‌ی فرهنگی ندارد، انگیزه‌ی  فرعونی دارد. طبق آیه‌ی قرآن، چند قطبی‌کردن جامعه یک روش فرعونی برای تسلط بر آن است. رسمیت‌دادن به دوقطبی اصلاح‌طلب و اصول‌گرا موجب خفقان روانی در جامعه شده است.

 

فرعون مردم را چندقسمت می‌کرد و گروهی را که مخالفش بودند، تضعیف می‌کرد. یکی از راه‌های استخفاف ملت این است که رأی مجلس را پنهان کنند. بی‌بی‌سی‌چی‌ها فضایی در جامعه ایجاد می‌کنند که دیگر کسی جرأت انتقاد پیدا نکند. برخی از انتقادها و حرف‌های درست، در زیر سایه‌ی «دیکتاتوری روانی» پنهان شده‌است.

 

جلسه هشتم:

بی‌توجهی مدیران به کرامت مردم؛ سرآغاز فساد در جامعه.

یک مدیر کریم، چگونه مدیریت می‌کند؟ دولتی که زمینه‌ی کار را فراهم می‌کند، دارد به مردم عزت می‌دهد، کسی که در انتخابات، عزت رقیبش را حفظ نکند، شایسته‌ی مدیریت نیست.

طبق روایت، کسی که به خودش ظلم می‌کند، مدیر موفقی نخواهد بود. این‌که «مدیر باید کریمانه برخورد کند» یک بحث اخلاقی نیست؛ یک بحث مدیریتی است. اجازه ندهیم سیاست‌بازها، مسائل مدیریتی و تخصصی را به مسائل سیاسی تبدیل کنند. برخی بحث‌ها را باید از بین مباحث سیاسی بیرون بیاوریم و در بین مباحث فنی قرار دهیم. خیلی وقت‌ها در خانه، محبت را جای کرامت می‌گذارند.

یک مدیر کریم، چگونه مدیریت می کند. در دولت کریمه «تک‌تک افراد سازمان» اصل هستند، نه فقط منافع سازمان. دولت باید کرامت و عزت را در اقتصاد و فعالیت معیشتی مردم هم بیاورد. دولتی که زمینه‌ی کار را فراهم می‌کند، دارد به مردم عزت می‌دهد، دولت کریم، به «کارآفرینی» بها می‌دهد. چرا کشور ما در سختیِ ایجاد کسب و کار، باید جزو سخت‌ترین کشورها باشد؟ چه موانعی بر سر راه ایجاد شغل، سرمایه‌گذاری و تعاونی‌ها وجود دارد؟

 

«رشد اقتصادی پایدار» وقتی است که عزت اقتصادیِ تک‌تک افراد رعایت بشود. هر مشکلی می‌بینیم ناشی از بی‌شخصیتی برخی از مدیران مملکت است. سرِ نخ انتخاب «مدیران کریم» دست مردم است؛ هم برای دولت و هم برای مجلس. چرا برخی علما با مشروطه مخالف بودند؟ چون راه حضور شارلاتان‌های نفوذیِ انگلیس را به اداره‌ی کشور باز می‌کرد. اگر سیاسیون، کریمانه برخورد نکنند، دومینوی فساد در جامعه آغاز می‌شود. پیامبر(ص): می‌توانستم منافقین را به شما معرفی کنم، اما کریمانه برخورد کردم. رئیس‌جمهور ما در انتخابات و بعد از انتخابات کریمانه برخورد نکرد. الان برخی فرعون‌چه‌ها با «عملیات روانی» زورگویی می‌کنند. کسی که در انتخابات، عزت رقیبش را حفظ نکند، شایسته‌ی مدیریت نیست.

 

جلسه نهم:

دومین اصل مدیریت؛ «محبت و ایجاد همدلی»

یک سیاستمدار باید در جامعه همدلی ایجاد کند نه اینکه شقاق ایجاد کند! هرکسی می‌خواهد خودش را مدیریت کند، اول باید خودش را دوست داشته باشد. وای بر پدر و مادرهایی که درِ ۷سال اول به بچه ثابت نمی‌کنند «عاشق او هستند».

در مدیریت رعایت‌کردن اصل عزت و کرامت، هزینه دارد و باید هزینه‌اش را بپذیریم. مدیریت امتحانی، مدیریت ناکارآمدی است. اگر طبق قرآن تبلیغ کرده بودیم، الان بین مردم، بی‌دینی مساوی با نادانی بود. حجاب یک مقوله‌ی عقلانی است نه صرفا ارزشی! ایجاد دو قطبی «ارزشی-عقلانی» نوعی شارلاتانیزم است. مدیریت کریمانه در درازمدت، موفقیتش بیشتر است.

 

برخی از نمایندگان مجلس، در بیان دلائل عدم شفافیت، به ملت توهین کردند. مفاسد مالی ناشی از آرا و گفتار سیاسی مسئولان است؛ ولو خودشان دست‌کج نباشند، دیدگاه غیرعقلانی موجب عدم موفقیت در مدیریت می‌شود. اصل دوم در مدیریت «محبت و ایجاد همدلی» است، یک سیاستمدار باید همدلی ایجاد کند نه این‌که شقاق ایجاد کند. «محبوبیت» برای مدیری پیش می‌آید که خودش هم عاشق مردم باشد. اگر محبت نباشد، مدیریت موفق نخواهدبود، عرصه‌ی مدیریت، عرصه‌ی عاشقی است.

 

برای خودسازی و «مدیریت خود» باید به خودت علاقه داشته‌باشی. مؤمن، عاشق خودش است و خدا این را دوست دارد. کسی که می‌داند پیش خدا عزیز است، زیاد توبه می‌کند. چرا در مدیریت خود، باید خودت را دوست داشته‌داشی؟ آیا خودخواهی بد است؟ هرکسی می‌خواهد خودش را مدیریت کند، اول باید خودش را دوست داشته باشد. باید عاشق خلقت خودت باشی تا بگویی «خدایا ممنونت هستم که من را آفریدی». بین دوست داشتنِ خود با دوست داشتن «خواستنی‌های بد خود» فرق هست. پدر و مادر در هفت‌سال اول باید به بچه ثابت کنند که عاشق او هستند.

 

محبت در خانه، بیشتر باید به خانم و دخترها برسد. مادر مثل توپ‌پخش‌کن تیم، در خانه باید «محبت» پخش کند. فرمانداری که شیشلیک می‌خورد، دلش با مردمِ محروم نیست. کسی که طاقت ندارد مطابق اضعف مردم زندگی کند، اصلا نباید مسئول بشود. اینکه مردم ببینند مسئول جامعه به خودش سخت میگیرد، موجب بهتر پیشرفتن کار حکومت می‌شود . امام‌باقر(ع): مدیر باید این سه ویژگی را داشته باشد. علی(ع): مدیران جامعه باید در خوراک و پوشاک، شبیه ضعیف‌ترین افراد جامعه باشند. اگر طاقت زندگی سخت ندارید، نگذارید پدرتان کاندیدای مجلس یا وزیر بشود. یک مدیر عاشق و با محبت، بین مردم همدلی ایجاد می‌کند، یک معلم عاشق هم بین دانش‌آموزهایش همدلی ایجاد می‌کند.

 

جلسه دهم:

سومین اصل مدیریت: «عقلانیت و جامع‌نگری»

مدیریت انقلابی یعنی با عقلانیت دنبال منافع کشور بودن آیا با برجام به منافعمان رسیدیم؟

مسئولی که برای تعطیلی کنسرت بیشتر از تعطیلی کارخانه‌ها سینه چاک می‌کند، آیا عاقل است؟

بسیاری از تنش‌ها و بحث‌های سیاسی در کشور ما بیهوده است و باید حذف شود. مدیریت باید در جایگاه فنی خودش قرار بگیرید. جوان‌ها می‌توانند بر اساس بیانه‌ی گام دوم، در اداره‌ی کشور فعال بشوند. جوان‌ها باید به‌طور سازمان‌دهی‌شده، دور هم جمع شوند، برای اداره‌ی جامعه تلاش کنند. جوان‌ها چطور می‌تواند در اقتصاد و اداره‌ی کشور مشارکت کنند؟ یک طرح پیشنهادی:

اگر حقوق کارگران قطع شد، از حقوق مسئولین بردارند و به کارگران بدهند. مردم که نباید هزینه‌ی مدیریتِ بد و کار بلد نبودنِ مسئولین را بدهند. با فشار افکارِعمومی سازمان‌یافته، می‌توان طرح‌های خوب را در کشور اجرایی کرد. امام‌صادق(ع) به اصحابش فرمود: اگر ما حا کم بودیم، شبانه‌روز باید کار می‌کردید و غذای ساده می‌خوردید.

 

مسئولان باید عاشق مردم باشند و این در رفتارشان مشخص بشود. اصل سوم در مدیریت «عقلانیت و جامعیت» است، مدیر باید عاقل و جامع‌نگر باشد. انقلابی‌گری یعنی عقلانیت و دنبال منافع کشور بودن. ایمان میوه‌ی عقلانیت و علم است. روایتی درباره‌ی عقلانیت در مدیریت خانواده. طبق روایت، مرد برای مدیریت خانه سه ویژگی باید داشته باشد. طبق روایت؛ وقتی جوانت را عتاب کردی، سخت‌نگیر و بگذار اگر خواست بهانه بیاورد. امام کاظم(ع): خدا هیچ پیغمبری را مبعوث نکرد مگر اینکه عاقل بود. بر اساس عقل، ببینید که «برجام» خوب است یا نه؟ علی(ع): دولت‌ها را چهار چیز خراب میکند؛

 

مسئولی که برای تعطیلی کنسرت بیشتر از تعطیلی کارخانه‌ها سینه چاک می‌کند، آیا عاقل است؟ علی(ع): اگر بیش از آبادکردن کشور، مالیات جمع کنید، به مملکت ضربه زده‌اید.  ‌برخی با ایجاد خفقان روانی و رسانه‌ای، جلوی امر به‌معروف و نهی‌از منکر را می‌گیرند. امام‌زمان(ع) هم شبیه کلام امام‌حسین(ع) را به یارانش خواهد فرمود.

 

جلسه یازدهم (جلسه آخر)

چهارمین اصل مدیریت؛ «مجاهدت و مقاومت»

«تقوا» در مدیریت چه نقشی دارد؟ کسی که طمع ریاست دارد نمی‌تواند اصول چهارگانه‌ی مدیریت را اجرا کند؛ طبق روایت، ضرر ریاست‌طلب‌ها برای مردم، بیشتر از ضرر گرگ‌ها برای گله است. آگاهی نسبت به مسئله‌ی مدیریت، نیاز همه‌ی افراد جامعه است نه فقط مدیران. توانمندی برای مدیریت در زندگی فردیِ ما، یک نیاز قطعی است. چرا درباره‌ی خانواده از تعبیر «مدیریت خانواده» استفاده می‌کنیم.

 

اصول مشترکی برای مدیریت خود، مدیریت خانواده و مدیریت جامعه، وجود دارد. ترتیب اصول مدیریت را باید رعایت کرد، چرا درخانواده نباید «محبت» را بر ادب (حفظ کرامت) مقدم کنیم؟ در جامعه هم حفظ کرامت مردم، بر اصول دیگر اولویت دارد. مروری بر اصل دوم مدیریت: «محبت». مروری بر اصل سوم: «عقلانیت و جامعیت». تعبدیات هم امور عقلانی هستند، دین راهنمای عقل است. طبق روایت، مدیری که به تجربه بی‌اعتنا باشد «شقی» است. رهبر انقلاب: عقلانیت واقعی در انقلابی‌گری است، هزینه‌ی سازش بیشتر از هزینه‌ی مقاومت است.

 

نقش «تقوا» در مدیریت، چه می‌شود؟ مدیری که بی‌تقوا باشد، قدرت برنامه‌ریزی ندارد، تقوا قدرت فهم و برنامه‌ریزی آدم را بالا می‌برد. علم و تجربه و تقوا، عقل را افزایش می‌دهد، برخی سیاست‌مدارها به علوم تجربی هم پشت‌پا می‌زنند! اصل چهارم در مدیریت، مجاهدت و مقاومت است، مدیر تنبل، مدیر نیست! مجاهدت و مقاومت در «مدیریت خود» یک اصل مسلم و قطعی است.

مجاهدت و مقاومت در «مدیریت خانواده» هم یک اصل است. بدون مقاومت (صبر و تحمل) نمی‌شود خانواده را مدیریت کرد. در «مدیریت جامعه» هم مجاهدت و مقاومت لازم است. نکته‌ای درباره‌ی «پذیرش مدیریت».

 

پیامبر(ص):  ما به کسی که درخواست مدیریت داشته باشد، مدیریت نمی‌دهیم. کسانی که طمع ریاست دارند نمی‌توانند این چهار اصل مدیریت را اجرا کنند. طبق روایت، ضرر ریاست‌طلبان برای مردم، بیشتر از ضرر گرگ‌ها برای گله است! این سازوکار انتخاباتی که در کشور ما هست، کافی نیست. همه‌ی کارها دست مدیران نیست و نباید اینگونه باشد. لزوم شکل‌گیری یک حلقه‌ی میانی بین دولت و مردم. دو نمونه از طرح‌هایی که توسط جوان‌ها دارد اجرا می‌شود.

 

جهت دریافت متن کامل جلسات فایل زیر را دانلود نمایید :

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *