access_alarm 1398/11/22

آرایش جنگی بگیرید!

ببینید امیرالمومنین تو نامه‌ مالک، طراز مسئولیت و تو جامعه‌ اسلامی معین کرده؛ آقا ما تو مملکت اسلامی یه همچین مسئولی می‌خوایم؛

حضرت ببین به چیا گیر می‌دن؛ فَلْيَكُنْ أَحَبَّ الذَّخَائِرِ إِلَيْكَ ذَخِيرَةُ الْعَمَلِ الصَّالِحِ (۱) تو این دوره مسئولیتت دنبال این باش که عمل صالح جمع کنی از بیوتات صالحه؛

طرف ننه باباشم باید خوب باشن؛ رفیقاش باید خوب باشن؛ ذل مروت باید باشه؛ اخلاقای شخصی و جزئی‌شو حضرت کار دارن تو مسئولین؛ آخه اینطور نمی‌شه که یه بابایی دعواش شده، کلت و کشیده زده؛ من در مورد شخص ایشون کار ندارم؛ من در مورد فرایند کار دارم؛ فرایند و باید تحلیل کرد؛

ابن ملجم شدن، اینقدر هی اشغل اشقیا گفتن برای این نبوده که تو بیای زوم کنی رو ابن ملجم؛ فرایند ابن ملجم شدن رو ببین؛ فرایند شمر شدن و ببین؛ این فرایندش اینه؛ می‌شه از وسط محراب با پینه رو پیشونی، یه زنی یهو قالپاقت و بدزده؛

ما الان مسئولینمون همین جور دارن ساخته می‌شن با این شاکله؛ بعضی‌شون این‌جور رسوا می‌شن؛ شما مثلا فکر می‌کنید اون مسئولی که تو این فشار اقتصادی، تو این وضعیت؛ می‌گه اوضام خیلی خوبه؛ من می‌رم تو خیابون نگام می‌کنن؛ این کارش از قتل کمتره؟ این قتل عامه؛ قتل عامه اقتصادیه مردمه؛ اینم همونه، حالا این بدبخت بی‌آبرو شده؛ گلوله رو زده، یه جنازه رو دستش مونده؛ اون صدها هزار جنازه دستش آلوده است که هنوز رو نیومده.

 

بعد رهبری چی می‌فرمایند؟ می‌فرمایند: آرایش جنگی بگیرید؛ خیلی این تعبیر، تعبیر عجیبیه؛ من هر چی به دانشگاه نگاه می‌کنم؛ می‌بینم ما آرایش جنگی نداریم؛ چرا؟

برای اینکه طرف مقابل نمی‌شناسیم؛ ببین کسانی اومدن همسرشون رو کشتند که یقه عالم و جر دادن که دنیای آینده دنیای گفتمان‌هاست نه موشک‌ها؛ تو با زنت نمی‌تونی مذاکره کنی؛ می‌کشیش؛ تو خونتون، با زنتون هم، تفنگتون و دارید؛ از خودتون پیش زنتون دفاع کنید؛ بعد می‌گه باید بودجه نظامی حذف بشه اقتصاد رشد کنه!!

 

خب نباید آرایش جنگی گرفت؟ آدم عاقل آرایش جنگی نمی‌گیره؟ خیلی عجیب بود برای من؛ رهبری تو این دیدار اخیر یه جمله‌ای گفتن من توقع همه چی و داشتم غیر از این و؛ ایشون فرمود: دوران مبارزه با طاغوت الگو نداشتیم؛ زندان هم می‌رفتیم؛ خودمون خود جوش زدیم؛ شمام خود جوش بزنید؛ آقا چی رو با چی داری قیاس می‌کنی؟

ما جمهوری اسلامی‌ایم؛ می‌گه جمهوری اسلامی رو جمهوری اسلامی ندون؛ دوره مبارزه است؛ طاغوته؛ طاغوتیه که رخنه کرده تو جمهوری اسلامی؛ می‌گه دو سال پیش گفتم آتش به اختیار منظورم همین بود؛ خودتونم باید جا کنید تو سیستم؛ ده، دوازده تا مدل دادن؛ گفتن خودتون، خودتون و جا کنید، راهتون نمی‌دن؛ یه جوری هم حرف بزنید، زندان نندازنتون؛

همون‌جوری که ما حرف می‌زدیم زندان نندازنمون؛ اصلا مدل و داره مدل پهلوی می‌ده؛ ما این شکلی مبارزه کردیم؛ شما اینجوری مبارزه کنید؛ خیلی عجیبه ها! نمی‌دونم چرا کسی رو اینا فکر نمی‌کنه! بعد فرمود: ما فرمانده میانی می‌خوایم؛ یعنی منتظر رهبری نباید بمونیم؛ إخوانُ الصِدقِ ما کوشن؟ أینَ عمار؟ آدم تو فشار قرار می‌گیره وقتی می‌بینه که هی داره فشار از بیرون بیشتر می‌شه؛ بعد از درون هیچ خبری نیست؛ آخه دیگه باید چی بشه که ما یه تکونی بخوریم؟

 

« رهبر انقلاب: اگه شمشیر بکشید، خلاصه سینه‌هایی که بیان در جلوی شما بایستند و مثلا در مقابل دشمنان شما سینه سپر کنن؛ من گفتم؛ من شمشیر و کشیدم؛ شمشیر و ما کشیدیم؛ مشغولیم؛ ما داریم از چپ و راست داریم می‌زنیم؛ اینجوری نیست؛ منتهی نوع شمشیر امروز و نوع میدان امروز با نوع میدان اون سال‌های اول تفاوت داره؛ ما درجنگ نرمیم؛ در جنگ سیاسی هستیم؛ در جنگ فرهنگی هستیم»

 

ببین الان وقتیه که امیرالمومنین تنهاست؛ کف میدون آدم می‌خواد؛ از جنس کار حضرت زهرا هم می‌خواد؛ این ماجرا اینه؛ یه غربت عجیبیه تو این فضا؛ آدم هم نداریم غیر همین‌ها؛ همین‌هایی که هستیم؛ همین چندتایی که هستیم؛ همین‌هاییم؛ یه دانشگاهیم و همین‌ها؛ یه مشهد و همین‌ها؛ یه مملکت و همین‌ها؛ یه دنیا و همین‌ها؛ همه‌ی حرف ما همین بود؛ آقا بسم الله حرف زیاد زدیم تو این ۲۰ جلسه، دیگه وقت عمله.

 

۱: نهج البلاغه، نامه ۵۳

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *