access_alarm 1397/10/17

حسین زمان – قسمت سوم

تشیع بر سه قطره استوار:

نخست جوهر، با علم، اندیشه خودش گسترش میده . نمود بارزش در اهل بیت، امام صادق و امام باقر؛ تربیت شاگردان و جهاد علمی “جوهر“.

دوم قطره‌ای دیگر است سرخ رنگ به نام خون که جایی که باز بخواد به خطر بیفته دین خدا از این قطره استفاده می‌کنه و خون می‌ذاره وسط که نمونه بارزش حسین‌ بن ‌علی است، خون بِدی پیروز میشی.

و اما این قطره‌ای که ما امروز می‌خوایم در موردش صحبت کنیم: اشک.

که در شوخ دنبالش می‌گردیم بعضی قطره اشک‌ها هست عرش الهی رو می‌لرزونه، هزار دعا مثل اون یه قطره اشک اثر نداره اصلا آفرینش با گریه شروع شده؛ ماجرای آدم شنیدید با اشک ریختن.

اصلا آقا آدم با کسایی که می‌خنده فراموششون می‌کنه اما با کسایی که گریه می‌کنه فراموششون نمی‌کنه. بین محب و محبوب یک ارتباط قلبی به وجود میاد واسه کسی که اشک می‌ریزی فراموشت نمی‌کنه، اصلا ارتباط قلبی برقرار می‌کنه براش اشک ریختی.

با خیلی‌ها می‌خندی اما با هر کسی گریه نمی‌کنی؛ هزار دعا مثل اون یه قطره اشک اثر نمی‌کنه. از این شور قراره به شعور برسیم اصلا این شور این گریه‌ها بنزین ماست انرژی ماست که ما رو پرتاب‌مون کنه خرج موشکی ماست ما باید شلیک بشیم با اینا اما هدف داره این موشک شعارشه و برنامه ریزی شده، شعور طراحی موشک اینم لازمه شنیدین میگه: شور حسین است چه‌ها می‌کند.

 

امیرالمومنین برای حضرت اشک می‌ریخت، آقا رسول‌الله با تربت امام حسین قبل از شهادتش اشک ‌ریخت. روزی بر پیامبر خدا وارد شدم دیدم چشمان مبارکش اشک آلود است عرض کردم ای رسول خدا آیا کسی شما را ناراحت کرده است که گریه می‌کنید؟ فرمود: لحظاتی جبریل نزد من آمده بود و از کشته شدن حسین در کنار شط فرات به من خبر داد و گفت: آیا میل داری مقداری از تربتش را ببویی و ببینی؟ گفتم: بلی. دستش را دراز کرد و مشتی از خاک سرزمینی که حسین در آن به شهادت می‌رسد را به من داد- قبل شهادت- نتوانستم تحمل کنم و جلوی اشکم را بگیرم.

امام کاظم می‌فرمودند: چون ماه محرم فرا می‌رسید دیگر پدرم خندان نبود در این روز مصیبت و اندوه امام به نهایت می‌رسید او پیوسته می‌گریست و می‌فرمود: امروز روزیست که جدم حسین به شهادت رسید.

حالا فهمیدی چرا شیعه از اول محرم عزاداریش و شروع می‌کنه، سیره‌ی اهل بیت اینه.

 

این وهابی میاد میگه: آقا برای چی گریه می‌کنید؟ تداوم گریه خوب نیست، ۱۴۰۰ سال پیش یه اتفاقی افتاده. اومدن گفته بودن مگر شهادت امام حسین مایه آزادی و آزادگی نیست پس بیایم این روز رو جشن بگیریم از این به بعد خوشحال باشیم بخندیم چرا مشکی تنمون کنیم اباعبدالله آزادگی به ما درس داده؛ بیایم پای کوبی بکنیم. «عاشورا یوم الفرح والسرور» این مبنا، مبنای وهابیه.

« وهذا یَوْمٌ تَبرَّکَتْ بِهِ بَنُو اُمَیَّةَ وَ ابْنُ آکِلَةِ الَآکبادِ اللَّعینُ ابْنُ اللَّعینِ– زیارت عاشورا» لعنت بر بنی امیه، اونا شاد بودن اونا تبریک می‌گفتن به هم، من حسابم فرق می‌کنه.

کسایی که کربلا نرفتن با خودشون می‌گن ما بریم کربلا می‌میریم وقتی میری کربلا میبینی اصلا انگار نه انگار یه جوریی.کسایی که کربلا رفتن این چیزا بهشون دست داده وایمیستی تو بین‌الحرمین قبر مطهر حضرت عباس خیلی بیشتر گریه میکنی تا حرم امام حسین اصلا عجیبه.

بعد دیدم روایت داره آقا امام صادق فرموده:«شیعیان ما وقتی میان به زیارت جدم حسین پرده‌ای روی دلشون میندازیم که نمیرن»

راز ظهور در اشک اباعبدالله، اصلا تو یاد می‌گیری که اشک بریزی گریه کردن و یاد بگیری بعد باید بدونی چجوری گریه کنی واسه کی گریه کنی؟

اینم از خود آقا اباعبدالله« هر کس قطره اشکی در عزای ما بریزد خداوند بهشت را در مقابل به او عنایت خواهد فرمود»

 

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *