خب گناه اونچه که به عنوان اسامی مختلف که اینها هم باز با هم تفاوت داره، حالا بیشتر صحبت خواهیم کرد شبهای آینده؛ مثل: إثم، ذَنب، اینا میشناسید و ما دوست نداریم این کار و انجام بدیم؛ در حقیقت یک نافرمانی آشکار در مقابل خداست.
شیطون هم کارش ارائه گناهه؛ دست هیچ کدوممون هم به زور نگرفته بره؛ اون دنیا هم ما خِرِش و میگیرم؛ ما نه که ان شاءالله جهنمیها خِرِش و میگیرن، میگن خدا کار همین پدر سوخته بود؛ این و نگهش دار نذار از اینجا رد بشه؛ خدا نگهش میداره؛ میگه خوب بگو؛ میگه: من دست کدومتون و به زور گرفتم؟ نه یکیتون پا شه بگه آقا این خِرِ من و که بیا بریم بیا بریم زنا کنیم؛ بیا بریم؛
دروغ اگه نگی من با این کُلت شلیک میکنم تو مخت؛ میگه پیغمبرش اومد به تو گفت بیا تو این راه؛ منم گفتم بیا تو این راه؛ حرف من و میخواستی بری حرف پیغمبر و گوش کنی؛ تازه خدایا من از این برائت میجویم؛ این خیلی احمقه؛ آی آتیش میگیره آدم؛ « إِنّی أَخَافُ اللَّهَ رَبَّ العَالَمِین [1]» من تازه خودم از خدا میترسم؛ اینا حرف شیطانه؛ مکالمه؛ اینا رو قرآن آورده؛ میگه من خودم از خدا میترسم؛ بعد تازه این و از من فاصله بده خدایا این و بکشش دور.
بعد جونور هم طبقه چهارم میسوزوننش تو جهنم؛ یعنی سه طبقه هست که بدتر از این اَن؛ ما آدما عقلمون از جنها بیشتره؛ از شیاطین، شیاطین جنی عقل انسان بیشتره؛ خوب، اونا تجربه دارن چون عمر زیاد دارن؛ اصلا شیطون تا یکی مثل شما رو میبینه میگه عجب یه هزار و دویست سال پیش یه بابایی بود عین همین بود کَلِ پاش کردم؛ یادمه برای اون این کار و کردم؛ برای همینم این جواب میده؛ اخلاقش عین همونه؛ ما قراره رو این راه کارها هم کار کنیم.
یه چیز عجیب غریب که حالا تو این کتاب شریف ما واضح آمده اما تو ترجمهها در نمیاد، ایراد هم، ایراد زبان غیر عربه؛ الان شیطون تو قرآن 20 مدل به ما حمله میکنه؛ بعد همه رو نوشتیم فریفت؛ کُشتی خودت و؛ این جلسه اول من مدلهایی که این جونور به ما حمله میکنه، این جونور تو صحبتهای بنده تو این 4 شبی که خدمت شما هستم یعنی شیطون عمدتا؛ اولین نوع حمله این جونور وحی؛ همون جوری که ما وحی الهی داریم، دقیقا وحی شیطانی هم داریم؛ « للقَلبِ اُذنین»؛ قلب انسان 2 تا رادار داره؛ 2 تا رادیو داره؛ 2 تا گیرنده داره.
« أُذُّنَ لِلرَحمَنِ وَ أُذُّنَ لِلشِیطانِ» صوت شیطان دائم هست؛ مشکل از توئه که رادیوت و تنظیم میکنی رو اون؛ چرا من به گناه میافتم؟ خوب دائم رادیوت داره ابلیس میگیره؛ رادیو ابلیس گرفتی، بعد میگی چرا به گناه میافتم؛ یه رادیو الله بگیر؛ داستان سر همینه؛ یعنی شروع ماجرا از اینه که رادیومون و تنظیم کردیم رو ابلیس؛ موج رادیو خدا میگه و معصوم میفرماید: « أُذُّنَ لِلرَحمَنِ وَ أُذُّنَ لِلشِیطانِ» تو وصل کردی این اذن، گوش، گیرنده، بشقاب و چرخوندی، دیش و رو شیطون؛ یعنی وحی، یعنی ارتباط سریع و پنهانی؛ یک ارتباطی یک لحظه به دلت میافته.
نگاه کن؛ یه فکری تو ذهنت میافته؛ ببین؛ خود شناس باش؛ میگی این حرف مال من نیست؛ آقا رفتم خونهی رفیقم به ناموسش چپ نگاه کنم؟ بابا من معرفت دارم؛ مرام دارم؛ اما فکرش اومد توذهنتون ها؛ اومده؛ اما قبول داری که این حرف مال تو نیست؛ تشخیص بده مال شیطونه؛ سریع « فَستَعِذ بِالله»؛ سریع یه ذکر بگو؛« لا حَولَ وَلا قُوة إلّا بِالله العَلیُ العَظیم»؛ صلوات بفرست؛ سریع پناهندگی فقط به دامان الهی؛ به درگاه مقدس حق تعالی؛ بریم بسم الله؛ خدایا من اومدم؛ من میترسم خدایا از این؛ من بدون تو جلوی این جونور نمیتونم دربیافتم؛ فقط تویی؛ جز تو کی و دارم من؛ ما ایرونیها، ما شیعیان، ما محبین اهل بیت، میونمون با اهل بیت خوبه، اصلا ما به سراغ اهل بیت رفتیم تو زیارت جامعه چی میگیم؟
میگیم خدایا ما از اینا بهتر گیر نیاوردیم برای رسیدن به تو؛ اهل بیت باید ما رو برسونن به خدا؛ اهل بیت آدرس نیستن؛ کشتی نجاتن؛ هم آدرس میدن، هم میبرن با خودشون؛ فهمیدی چی شد؟ اینجوری نیست که بگه برو؛ میبرت؛ اهل بیت میگن بیا، بیا بریم؛ نمیگه برو؛ میگه بیا؛ اصلا خودش میگیره میبرتت؛ کشتی نجات تو اون طوفانهای گناه و ذنوب و معصیتها، ما بتونیم بریم اونجا.
1: سوره مبارکه حشر، آیه 16