access_alarm 1395/06/29

میگن روایتی هست که نباید اسم امام زمان رو صریحا در زمان غیبت بگیم! حالا مطلب اینه که چه مشکلاتی از نظر تاریخی وجود داشته؟

سئوال :

میگن روایتی هست که نباید اسم امام زمان رو صریحا در زمان غیبت بگیم! حالا مطلب اینه که چه مشکلاتی از نظر تاریخی وجود داشته که یه همچین روایتی مطرح شده؟

پاسخ :

نام مبارک حضرت، عینا همون نام پیامبر گرامی اسلامه و حدیث مشهور و بلکه متواتری که از وجود مقدس پیامبر اعظم نقل شده به این مضمونه که : یکی از فرزندان من از ذریه من کسی ظهور می‌کنه و دنیا را پر از عدل و داد می‌کنه… اسمه اسمی، نام او عینا نام من خواهد بود. این از اون‌جا ناشی میشه و کنیة کنیتی و کنیه شونم عینا کنیه رسول خداست، یعنی ابوالقاسم.

منتهی در زمان خود حضرت مهدی (سلام‌الله‌علیه)، حتی در غیبت صغری نهی شده بود و از طرف خود حضرت و امام عسکری (سلام‌الله‌علیه) نسبت به شیعیان که نام حضرت را نبرند! و این دقیقا علت امنیتی داشت. برای اون‌که اون حدیث نبوی، پیش‌گویی رسول‌خدا و ائمه قبلی، نسبت به ظهور مهدی (سلام‌الله‌علیه) و قیام مهدی (سلام‌الله‌علیه) که بساط جور و ظلم و اینا را برخواهد چید، این مشهور شده بود در بین مردم و شایع شده بود و خود بنی‌عباس، سران بنی‌عباس و خلفای بنی‌عباس این را می‌دانستند. می‌دونستند که اسمش اسم پیغمبر اسلام خواهد بود. بنابراین وقتی حضرت متولد شد در شهادت حضرت امام عسکری (سلام‌الله‌علیه) هم هست، که روزای آخر عمر امام عسکری (سلام‌الله‌علیه) پدر حضرت مهدی و بعد از شهادت حضرت اصلا گروه‌هایی از مأموران امنیتی امت عباسی ریختند تمام خانه حضرت را جست‌و‌جو کردند برای یافتن این طفل. یعنی همان‌طور که فرعونیان دنبال حضرت موسی می‌گشتند و سعی می‌کردند اصلا نطفه این بچه منعقد نشه و اگر منعقد شده و یا به دنیا آمده او را بکشند که بساط شون رو برنچینه. دقیقا این‌جوری بود، یقین داشتند که این درسته و پیغمبر اسلام چنین پیشگویی کرده و او از این خانواده برخواهد خواست. بنابراین در درجه اول سعی می‌کردند که نگذارند متولد بشه و اگر متولد شد او را نابود کنند. بنابراین از جانب امام نهی شد، حتی به نواب خاص، که مطلقا نام حضرت را نبرند.

 

یک روز یکی از شیعیان از نائب خاص اول راجع به نام حضرت پرسید که مثلا چرا ایشون نام امام رو نمیگه؟ نائب اول، عثمان‌ بن ‌سعید، گفت این نظر شخصی من نیست، بلکه خود امام نهی کرده، من فقط دستور ایشون رو اجرا می‌کنم و اگر نام حضرت گفته بشه خطرناکه، یعنی حضرت را کشف می‌کنند و خطر او را تهدید می‌کنه. بنابراین این جنبه امنیتی داشت که مبادا فاش بشه، مبادا معلوم بشه زنده هستند، مبادا معلوم بشه کجا هستند و بنی‌عباس به اون نیت شوم شون برسند! ابتدا جهت نهی بردن نام حضرت دقیقا این بوده و یکی از مأموریتهای نواب خاص، این چهار تا نائب خاص که یکی پس از دیگری شخصا نائب شدند در دوران غیبت صغری، همین بوده که اسم حضرت را نبرند.

 

خب حالا این در اون زمان بوده و جهت امنیتی داشته. این زمان چی؟ آیا در ادوار بعدی هم نباید نام برد؟ این دیگه مورد اختلافه. بعضی از علمای می‌فرمایند این مقطعی بوده، مخصوص اون زمان بوده و در عصر غیبت کبری که دیگه اصلا امکان دسترسی ندارند و خداوند متعال حفظ کرده، پس دیگه حکمش هم منتفیه. ولی بعضی‌ها حالا هم این حکم رو جاری می‌دونن.

علاقه‌مندند به این بحث، می‌تونن کتاب «النجم الثاقب» را  مطالعه بفرمایند که از کتابای مربوط به حضرت مهدی(سلام‌الله‌علیه) و مال مرحوم حاج میرزا حسین طبرسی (یا میگن اگر منسوب به تفرشه باید طبریسی خوند ولی معمولا میگن طبرسی، طبرسی گفتیم منسوب به طبرستان میشه) مرحوم حاج میرزا حسین طبرسی، استاد مرحوم حاج شیخ عباس قمیه. در باب دوم کتاب «النجم الثاقب» راجع به همین حکم بردن نام مبارک حضرت مهدی(ع) ایشون بحث کرده و اختلاف نظرو مطرح کرده. اگر کسی علاقه‌مند باشه می‌تونه نقدا النجم الثاقب را مطالعه کنه.

 

برگرفته از فایل صوتی رادیو معارف، شبهات تاریخی، جلسه هفتم، استاد مهدی پیشوایی

 

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *