در این جهان؛ ساکنان بی شمار زمین، هیچ جنایتی نمی کنند، عمل بدی از ایشان سر نمی زند و از خوبی کردن مسرورند.
مردم بدون ضعف و نقیصه خواهند بود. آنان قوی و بزرگ هستند، در حالیکه بیماری بسیار کمی در میان آنها وجود خواهد داشت… آنها بدون هیچ زحمتی برنج را برای خود فراهم می آورند و در این جهان است که میتریه دَهرَم (دین حقیقی) را اعلام خواهد کرد.
غیر از (زرتشت، هندو، بودا) و غیر از (یهود، مسیحیت، اسلام) ادیان دیگری هم هستند که به موعود نظر دارند؛ ادیانی همچون «کنفوسیوس، دائو، مانی و… »
مثلا در چین «دین کنفوسیوس» در کنار «دائو» دیده میشه. یا مانویان معتقد به «مانی» هستند که او خود را فارقلیط می داند (فارقلیط یعنی همانی که مسیح، مژده ی آمدنش را داده بود)
در همه ی این ادیان از زرتشت، هندو، بودا، کنفوسیوس، دائو، ادیان سرخ پوستی، آفریقایی و … مفهوم موعود مطرح شده است، که هرکدام ویژگیهای خاص خود را دارند، ولی همه ی آنها درصدد پاسخ به یک میل درونی انسانها هستند و آن «تحقق بخشیدنِ میل به نجات» است.
در آموزه های یهود، مسیحیت و اسلام هم، همین مساله مطرح می باشد؛ که «منجی خواهد آمد … »
کشتی ای را در دریای طوفانی درنظر بگیرید!
در فرضی که افراد این کشتی بدانند «اطرافشان تا صدها کیلومتر، هیچ ساحل نجاتی وجود ندارد و آذوقه ی کمی هم همراه داشته باشند» واقعا آنها چه می کنند؟ آیا حرکتی خواهند کرد؟! نه؛ چون پذیرفته اند مرگشان قطعی ست!
آیا میدانید محمد(ص) چگونه شریعت خود را بنیان نهاد؟ وقتی او ظهور کرد، در عربستان علاوه بر شرک ملی باستانی، سه دیانت بیگانه موجود بود: آئین یهود، دیانت عیسوی، کیش زردشت… نکته مشترکی که در این سه دیانت یافت می شد، عبارت از اعتقاد به یک وجود فوق الطبیعه بود که بایستی در آخرالزمان ظهور کند و نظم و عدالت رفته را به جهان باز آرد و مقدمه خلود و سعادت دائم انسان را فراهم سازد.
« پس بایست که بسته باشد کمرهای شما و افروخته باشد چراغ های شما و خود باشید مانند آن کسانی که انتظار می کشند آقای خود را که چه وقت از عروسی باز آید که چون آید و در زند، دفعتا (و فوری) در را بگشایند.
خوشا به حال آن نوکران که چون آقا آید، بیدار یابد آنها را…»
چنانچه شخصی به سفر دوری رفته و برای خانه ی خود، افرادی را قدرت داده؛ هرکس را به شغل خاصی مقرر فرموده و دربان را به بیدار بودن امر فرموده…
پس “بیدار باشید” از آنجا که نمی دانید «بزرگِ خانه» چه وقت خواهد آمد… مبادا که ناگاه آمده و شما را در خواب بیابد!!
درعهد عتیق آمده :
« اگرچه تاخیر نماید، برایش منتظر باش، زیرا که البته خواهد آمد و درنگ نخواهد کرد… بلکه همه ی امت ها را نزد خود جمع می کند و تمامی قوم ها را برای خویشتن فراهم می آورد.»
هم اکنون صهیونیستهای اشغال گر، در انتهای مراسم “سالگرد بنیانگذاری رژیم اسرائیل غاصب” بعد از دمیدن در شیپور عبادت، اینگونه دعا می کنند: «اراده ی خداوند – خدای ما – چنین باد که به لطف او شاهد سپیده دم آزادی باشیم و نفخ صور مسیحا، گوش ما را نوازش دهد.»
انجیل در زبان یونانی به معنای مژده است؛ مژده به فرارسیدن ملکوت آسمان.
مسیحیان، آخرین نجات دهنده و تسلی دهنده را عیسی میدانند. گروه زیادی از پیروان حضرت عیسی(علیه السلام) به نوشتن رَوش زندگی ایشان اقدام نمودند و نوشته هایی به وجود آوردند که بعدا «انجیل» خوانده شد و کم کم چهار انجیل از آنها رسمیت یافت:
در عهد جدید وعده ی آمدن شخصی به جز عیسی مسیح نیز مطرح شده! او کیست؟؟
او تسلی دهنده ی دیگری غیر از مسیح است! مسیح از خدا برای امتش درخواست می کند و خدا او را عطا می کند تا همیشه با ایشان باشد. جهان او را نمی بیند و نمی شناسد…
ایرانیان باستان معتقد بودند «گرزاسپه» قهرمان تاریخی آنان زنده است، قیام می کند و جهان را اصلاح می نماید.
گروهی از ایرانیان معتقد بودند «کیخسرو» روزی ظاهر می شود و اهریمنان را از گیتی خارج می سازد.
نژاد اسلاو معتقد بودند «یک نفر» از مشرق بر می خیزد، تمام قبائلشان را متحد می کند و آنها بر دنیا مسلط می گردند.
۱- «صاحب» در صحف ابراهیم(علیه السلام)
۲- «قائم» در زبور سیزدهم
۳- «قیدمو» در تورات به لغت ترکوم
۴- «ماشیح» (مهدی بزرگ) در تورات عبرانی
فیلسوف شهیر انگلیسی برتراند راسل می گوید: «دنیا چشم به راه مصلحی است که همگان را در سایه یک پرچم و یک شعار متحد سازد» .
آیا این عطش، کاذب است؟؟
با تمام اختلافاتی که در میان ملّتها و امّتها؛ در طرز تفکر و آداب و رسوم وجود دارد، همه بدون استثنا، سخت به این دو علاقه مندند: عشق به صلح و عشق به عدالت.
در میان قبائل سرخ پوست آمریکایی… این عقیده شایع است که روزی (منجی) سرخ پوستان ظهور خواهد کرد و آنها را به بهشت زمین رهنمون خواهد شد…