۱- مُرادِ پیامبر از اینکه «اگر کسی و لو یک وجب از سُلطه ی حاکمی خارج بشود، به مرگ جاهلی مُرده…» آیا این حاکم، با هر امام و حاکم غیر عادلی سازگاری دارد؟! با کمی تأمل در ظرافت کلام پیامبر و حساسیتِ حاکمیت، به چه نتیجه ای می رسیم؟! آیا ایشان بارها سفارش به هدایت بسوی خوبی ها و سعادت مردم نمی فرمود؟!
۲- و سئوال دوم: در زمان حاضر (قرن بیست و یکم) برای شناخت آن حاکم عادل و هدایتگر به حق، چه کرده ایم تا دچار مرگ جاهلی نشویم؟! بالاخره رعایتِ یک وجب، همینطوری که نمیشه! میشه؟!
{در برابر آنچه می گویند شکیبا باش و به خاطر بیاور بنده ی ما داوود صاحب قدرت را، که او بسیار توبه کننده بود.}
ابوبصیر میگه امام صادق علیه السلام درباره این آیه فرمودند: «اِصْبِرْ عَلَى مَا يَقُولُون» یعنی ای محمّد! بر تکذیب آنها صبر کن، من انتقام خواهم گرفت به وسیله ی مَردی از نژاد تو، و او همان قائم من است که مسلط نموده ام او را بر خون ستمگران.
به یک جسم بی هوش مدهوش بی حسّی که کنجی افتاده است، هر کس هر چه دلش خواست می تواند تزریق کند؛ با آن هر کاری می توانند بکنند. اما با یک موجودِ سر حالِ زنده ی باهوش متحرکِ فعال که نمی توانند هر کاری را انجام دهند. «یک ملت نیز همینطور است»
از آنجایی که موضوع امام مهدی، مساله ای بسیار مهم است و از طرفی چون معتبرترین کتابهای حدیثی اهل سنت «صحاح سته» است، مطالب را با استناد به این شش کتاب در پست های بعدی خواهید خواند. ان شالله برادران اهل سنت نیز با دقتِ نظر، بهتر و بیشتر به موضوع مهدویت بپردازند.
صحیح بخاری: بخاری، ۱۹۴ بخاری، ۲۵۶ خرتنگ از توابع سمرقند
ممکن است برخی از نشانه های ظهور، تفسیر یا تاویل نادرست بشوند!
مثلا در روایت آمده: «پس از ندای آسمانی – که حادثه ای معجزه آسا و بسیار شگفت است – شیطان با مشابه سازی، صیحه ای خواهد زد و امر را بر بسیاری مشتبه خواهد کرد…» و جالب این است که در روایات تصریح شده: «کسانی از فتنه شیطان نجات خواهند یافت که پیش از مواجهه با آن نشانه، احادیث ما را روایت می کرده و اهل بیت علیهم السلام را به عنوان معیار و اصول، پذیرفته باشند…»