«ابولفضل یحیی بن سلامه» شافعی مذهب و از علماء نامدار قرن ششم [ متوفی ۵۵۱ ه.ق ] است که شاید اولین فرد از اهل سنت باشه که به زبان شعر، اعتقاداتش را درمورد ائمه، خاصه امام مهدی میگه؛ از جمله اشعارش:
من می ترسم مایی که ادعا داریم تابع این بزرگوار هستیم، شیعه ی این بزرگوار هستیم، اگر نامه ی اعمال مان را ببیند… نعوذبالله، شرمنده بشود!
️شما اگر یک فرزندتان خلاف کند، شرمنده می شوید! اگر نوکرتان خلاف کند، شرمنده می شوید! من خوفِ این دارم ما کاری کنیم که امام زمان (سلام الله علیه) پیش خدا شرمنده بشود که «اینها شیعه های تو هستند که دارند این کار را می کنند!» نکنید. مراقبت کنید از خودتان…
واشنگتن ایرونیک (مُورّخ آمریکایی) می نویسد: «برای حسین ممکن بود که زندگی خود را با تسلیم شدن به اراده ی یزید، نجات بخشد؛ ولی مسئولیت پیشوایی و رهبری اسلام، اجازه نمی داد که او یزید را به عنوان خلافت بشناسد…
در زیر آفتابِ سوزانِ سرزمینِ خشک و در روی ریگهای تفتیده عربستان، روح حسین فناناپذیر برپاست. ای پهلوان، ای نمونه ی شجاعت و ای شهسوار من؛ ای حسین!»
امام باقر فرمودند: «امام قائم قیام می کند… و در راه اجرای برنامه ی الهی از ملامتِ ملامت گری بیم [و ترسی] ندارد.»
۲۲بهمن بود و امام فرموده بودند مردم به خیابانها بریزند… آیت الله طالقانی از منزلشان به امام تلفن زدند. مدت یک ساعت و نیم بود که صحبت می کردند! بین صحبتها مرتب به امام می فرمودند «آقا شما ایران نبودید؛ این نظام پلید است؛ به کوچک و بزرگ ما رحم نمی کند؛ شما فرمایش تان را پس بگیرید…» و مرتب از پلیدی های نظام می گفتند تا شاید موضع ایشان – نسبت به ریختن مردم در خیابانها – عوض شود.
صاحب الامر را غیبتی است که هر کس در غیبت او بخواهد به دین خود چنگ بزند، مثل این است که بخواهد با دست، شاخه درخت خاردار قتاد را از خار “صاف” گرداند! …باید بندگان، پناه به خدا برند و به دین خدا چنگ بزنند. [قالَ الصّادق عَلیه السَّلام]
بله و البته در چنین شرایطی نیز
دلهای مردم دیندار و با اخلاص، مانند پرندگانی که میل به ایشان دارند، مشتاق لقای تو می باشد. [قالَ العَسکری عَلیه السَّلام]