حکَم بن ابی نعیم میگه: مدینه، خدمت امام باقر (علیه السلام) رسیدم، عرض کردم: من بین رکن و مقام نذر کرده ام از مدینه بیرون نروم تا بدانم شما قائم آل محمد هستید یا نه؟ حضرت هیچ پاسخی به من نفرمودند. ۳۰ روزی گذشت… سپس در مسیری دوباره ایشان را دیدم، فرمودند: ای حَکم! تو هنوز اینجایی؟ گفتم: بله، من که عهد خودم را به شما عرض کردم و شما پاسخی نفرمودید. ایشان فرمود: فردا صبح زود، بیا منزل ما. فردا رفتم خدمت ایشان، گفتند «مطلبت را بپرس»
خیلی از بزرگان ما در همین دوران غیبت، آن عزیز و محبوب دلهای عاشقان و مشتاقان را از نزدیک زیارت کرده اند. بسیاری از نزدیک با او بیعت کرده اند، بسیاری از او سخن دلگرم کننده شنیده اند، بسیاری از او نوازش دیده اند و بسیارِ دیگری بدون اینکه او را بشناسند از او لطف و محبت دیده و او را نشناخته اند.
در لطافت و رنگ “چون گل بابونه و ارغوانی” که شبنم بر آن نشسته و شدّت سُرخی اش را هوا شکسته و شاید بیان کند نکویی آن حضرت را که “سفیدی و سرخی آن دو گل” با هم در آمیخته…
بر ولادت فرزند امام عسکری (علیهماالسلام)
ابن خلکان می نویسد: «امام مذکور [امام مهدی] در ۹ ربیع الاول، سال ۲۵۸قمری متولد شد و گفته می شود در هشتم همان ماه، در سال ۲۵۸ق تولد یافته که به عقیده ی ما، همین قول صحیح است.» |وفیات الأعیان، ج۱، ص۵۷۱
کمال الدین محمد شافعی: «مهدی از فرزندان بتول طاهره است که پاره تن پیامبر می باشد و مولودش در سامرا در ۲۳ رمضان، سال ۲۵۸ق اتفاق افتاد. پدرش الحسن الخاص و مادرش ام ولد بود که به نام صقیل یا حکیمه معروف بود.» |مطالب السؤول فی مناقب آل الرسول، ص۸۹
ابوهاشم جعفری میگه به امام عسکری عرض کردم: هیبت شخصیت شما مرا از سئوال کردن باز می دارد، آیا اجازه می فرمایید سئوالی بپرسم؟ امام فرمودند: «بپرس» عرض کردم: آقای من! آیا شما فرزندی دارید؟ فرمودند: بله گفتم: اگر برای شما حادثه ای رخ داد، در کجا سراغ ایشان بروم؟ امام فرمودند: «در مدینه»