access_alarm 1398/12/10

جایگاه و موقعیت ما در نظر امام زمان چه طور است ؟

من با این روایت شروع بکنم؛ اومد خدمت امام رضا( علیه‌السلام) و عرض کرد که آقا موقعیت و جایگاه من پیش شما چطوریه؟ من مثلا پیش شما چقدر اهمیت دارم؟ چه جایگاهی دارم؟

پاسخ حضرت خیلی در خور توجه و عجیب بود؛ حضرت فرمودند: تو خودت به خودت نگاه کن؛ ببین که موقعیت و جایگاه من پیش تو چقدره؛ از همون جا کشف کن موقعیت و جایگاه خودت پیش من رو؛ یعنی اگر امام رضا اولویت اول زندگی ماست؛ در صدره؛ اگر همه‌ی برنامه‌ها، همه‌ی نتیجه‌ها، همه‌ی تصمیم‌ها، به او ختم می‌شه؛ اینجا معلوم می‌شه که امام رضا اول است؛

 

ما هم پیش حضرت اولیم؛ یعنی حضرت اگه بخوان توجه و عنایتی بکنن؛ اول به ما توجه می‌کنن؛ اگرم امام رضا آخر است؛ یعنی همه‌ی برنامه‌ها، همه‌ی کارها- آخه بعضی‌ها می‌گن پیش همه‌ی دکترا رفتیم و جواب نگرفتیم؛ اومدیم خدمت امام رضا؛ این معلوم می‌شه امام رضا آخر بودن انگار؛ از همون اول نیومدی- اینجام آدم عقب می‌افته؛ درباره‌ی امام زمان( علیه‌السلام) هم همین طوره؛

 

اگر برنامه‌های آدم جوریه که از امام زمان شروع می‌شه و به حضرت ختم می‌شه؛ اول و آخر امام زمانن؛ معلوم می‌شه که انسان یه مسیر خوبی قرار گرفته و پیش حضرت هم یه جایگاه ویژه‌ای داره و عنایت ویژه‌ای نصیبش می‌شه؛ اگرم اینطور نیست که نه؛ من بعضی دوستان دانشجومون، بعضی رفقای طلبمون، می‌بینم گاهی می‌گن، می‌گن که آقا ما اصلا اومدیم رشته‌هایی انتخاب کردیم که احساس می‌کنیم تو این حوزه بهتر می‌شه برای امام زمان کار کرد؛ حضرت مثلا تو این جاها آدم بیشتر لازم دارن؛ معلوم می‌شه که می‌شه آدم انتخاب رشته‌اش بر محور امام زمان باشه؛

 

انتخاب همسرش بر مبنای امام زمان باشه؛ هر کاری که می‌خواد انجام بده، یه نگاهی، یه نیم نگاهی داشته باشه؛ این آخر خروجی‌اش در بستر کمک به امام زمان، نصرت به امام زمان چیه؟ این هم معنویت میاره، هم عنایته امام زمان رو شامل حال ما می‌کنه؛ خیلی برکات از این جانب نصیب ما می‌شه.

حضرت امام( ره) و این خون پاک شهدا نسبت به همه چی نگاه ما رو عوض کردن؛ نسبت به دین، نسبت به خدا، نسبت به معاد، نسبت به امام زمان، نسبت به فقه، درس، چمدونم همه چی رو واقعا تحول ایجاد کردن حضرت امام؛ از یک حالت  رکود و ایستا، که همه چیز ما ایستا بود؛ هیچ اثری نداشت؛ هیچ تحرکی توش نبود؛ هیچ پویایی نبود؛ حضرت امام همه‌ی این‌ها رو درآوردن؛

 

اسم امام زمان اصلا یک دلیلی بود برای توقف یعنی چون امام زمان می آیند پس فعلا نباید کاری کرد؛ امام کلا این ذهنیت رو به هم ریخت؛ اسم امام زمان یک سوخته، یک موتور متحرک، موتوری است که تحرک ایجاد می‌کنه برای حرکت، برای جوشش، برای قیام، خب، جوان وقتی که می‌بینه، می‌بینه دو تا خوانش از امام زمان هست؛ یکی‌اش کلا انسان رو سرد می‌کنه و جمود به آدم می‌ده، یکی انسان رو به تحرک می‌اندازه؛ خب، مشخصا این رو انتخاب می‌کنه و این دین براش خیلی جذاب‌ تر و شیرین‌ تره.

 

اونی که خیلی مهمه، اهل بیت خواستن برای ما شکل بگیره، یک هندسه‌ای از دوران امام زمان و کاری که امام زمان می‌خوان انجام بدن و دوران پیش از ظهور اهل بیت به ما معرفی کردن؛ روایات فراوانی ما در مورد دوران منتهی به ظهور و ابتدای ظهور داریم که حالا ممکنه تعدادی‌اش از جهت سند و این‌ها در اون تردید باشه ولی کلیت اون سازه برای ما روشنه که امام زمان تو یک بستری قیام می‌کنن که این بستر، بستره درگیری با دشمنانه دینه و عدم اطاعته؛ بستر قدرت مسلمینه؛ این مردم شیعه و مردم مسلمان قوی شدن؛ این قوت و این قدرت زمینه سازه برای اینکه بتونن حضرت و نصرت بدن و کار حضرت و به دوش بگیرن.

 

خب این منطق رو اگر کسی داشته باشه بسیاری از این مکاتب انحرافی و مدعی نسبت به امام زمان دیگه نمی‌تونن این وسط کاری بکنن و کاری پیش نمی‌برن؛ چون بسیاری از این‌ها دعوت می‌کنن به همین جمود و به عرض کنم که رها کردن جامعه و به انزوا و ببینید منطق حضرت امام( رضوان الله علیه) و حضرت آقا دقیقا هم منطق امام زمانی است؛ یعنی این‌ها دعوتشون، دعوت به امام زمانه؛ حکومت رو از امام زمان می‌دونن؛ یادمون نمی‌ره اون خطبه‌ی طلایی حضرت آقا رو که خطاب به امام زمان می‌گفتن صاحب ماست و صاحبه این انقلاب تویی؛ یعنی ما اصل حرکتمون برای نصرت امام زمان و زمینه ‌سازی ظهور بوده؛ هرکسی هر خوانشی غیر از این داره با اونی که منطق و فرهنگه اهل بیت بوده این سازگاری نداره و محکومه به قطع شدنه.

 

اگر همین و ما فقط تو ذهن خودمون داشته باشیم که هر کسی به هر نحوی می‌خواد امام زمان و تعریف بکنه که آخرش هژمونی کفار بخواد تعریف بشه؛ آخرش انزوای شیعه، تسلیم بودن و ضعف شیعه از توش در بیاد؛ تحرک ما گرفته بشه؛ پویایی ما گرفته بشه؛ این به نظرم یه شاخصه خیلی خوبی است برای شناخت کلانه افرادی که دارن از امام زمان دم می‌زنن و می‌خوان به این سمت دعوت بکنن؛ این یه شاخص خیلی می‌تونه ما رو کمک بکنه؛ البته شاخص‌های دیگه‌ای هم هست که حالا تو جزئیاته و موارد دیگه‌ای رو می‌شه طرح کرد ولی فعلا یه شاخص اصولی و اساسی اگه بخوایم داشته باشیم به نظرم می‌تونه همین باشه.

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *