محبت، ارادت، صمیمیت با امام زمان عجیب، غریب آدمو می‌سازه؛

خواجه اباصلت هروی تنها کسی بوده که از شهادت امام رضا باخبر بود؛ مأمون دستور میده که این آقا چون از ماجرای شهادت خبر داره نذارید آزاد باشه این خبر میده به بقیه؛ دستگیرش کنید بره حبس؛ یک سال و نیم تو حبس بود خواجه اباصلت؛ بعد یک سال ونیم دلش می‌شکنه؛ آقا من یک سال و نیمه تو حبسیم؛ اینجا از خانواده دور، از همه کس دور؛ یه لحظه تو دلش توسل پیدا می‌کنه

رابطه طهارت با گناه

یکی از رفقا تهران، ازین بسته پفکی بود چی بود؛ می‌بینه هی کم می‌شه ازش! می‌بینه صدایی هم نمیاد؛ می‌بینه موشه میاد یه دونه یه دونه ورمی‌داره میره از این پفک‌ها جلوی چشمش! حالا این هر چی جمع می‌کنه؛ اون میاد ورمی‌داره می‌بره؛ وگرنه دو رکعت نماز بسه برای این که آدم بره ملکوت! دو رکعت نماز! دو رکعت.

شناخت نفاق و تاثیر آن در ظهور

منافق یعنی همین که ادعای یک چیزی را می‌کند، وعده‌ی یک چیزی را می‌دهد، پرچم یک چیزی را بلند می‌کند اما در رفتار خود، در عمل خود، در راه خود، ملتزم و پایبند به اون چیز نیست یه چیز دیگه‌ای ، یه راه دیگه‌ای، یه عمل دیگه‌ای، در رفتار و گفتار او حاکم است پس این میشه منافق

اگر میخوای تمام اسماءالله فعال می‌شه برای دفاع از تو، این مطلب را بخوان .

کسی اگر رد غیبت از برادر مومنش کرد خدا بهش چی می‌ده در ملکوت؟ خدا هزار در از شر در دنیا و آخرت را به روش می‌بنده و دفع می‌کنه. رد می‌کنه. این حرف داشت می‌اومد بزنه حریم و آبروی این و آسیب بزنه تو پس زدی، محافظت کردی از حریم او؛ خدا از حریم تو محافظت می‌کنه. تو یکدونه رو برگردوندی خدا هزار تا برمی‌گردونه، چون خدا هزار اسم داره.

داستان مرد صابونی و دیداربا امام زمان (عج)

 پیرمردی بود در بصره؛ عطاربود؛ آدم مومنی بود، ظاهرُصلاح بود، سدرو کافورو کفن و وسائلی که عطاری‌های قدیم داشتن. آدم مؤمنی بود نسبتا.

یه روزی دید دو نفر اومدن تو مغازه، آدم‌های خیلی نورانی.

آیا اون دنیا خمس و حق‌الناس را می بخشند ؟

گفت دیشب فلانی را به خواب دیدم؛ سلام کردم، پرسیدم کجایی؟ گفت: برزخ و جامه‌ای تیره، چرک آلود و سراپا از گریس آلوده به خاک تن داشت. پرسیدم تو رو کفن نکردن؟ چرا لباس گریسی و این شکلی؛ انقدر لباس تیره و تاریک؟ خب عرض کردیم قبل این که  لباس جهنمی‌ها لباس سیاهِ. اینم با کفن سفید دفنش کرده بودن ولی لباس اونورش لباس سیاه بود. کمن اون ور افرادی که؛ یعنی کمن که؛ بهشتیان دیگه که لباسشون لباس سفیده، از جنس همین کفنشون. بقیه هم معمولا همین لباس‌های تیره و این شکلی تنشون بود.

جمله ای از آیت الله بهجت که آقای موعظی یک هفته به خاطر آن گریه کردند .

آقازاده آقای بهجت می‌گه: پدرم یهو از غذا دست کشید سر سفره، سکوتی کرد؛ سکوت معنا داری، فرمودن که؛ یک پیرمردی بود؛ منظورشون خودشون بود؛ این پیرمرده بچه هاش و خیلی دوست داشت. این پیرمرده می‌خواست برای بچه هاش که خیلی دوسشون داره عمرش و خلاصه کنه توی یک جمله؛ داشته باشید جمله مهمیه؛

محبوب الله شدن

تو دوران امام باقر(علیه‌السلام) یکی از حکامی که موقعیت و مسندی پیدا کرد عمر بن عبدالعزیزه؛ حتما عزیزان دیگه حتما همه آشنایی دارن با این اسم؛ خیلی خدمات کرد؛ خیلی کار انجام داد؛

یکیش این بود بعد از شصت و نه سال اون بدعت معاویه که هر منبری می‌خواد شروع بشه باید العیاذبالله با سَب بر امیرالمومنین شروع بشه؛ بعد از شصت و نه سال این عمربن عبدالعزیز این و برداشت؛

استعداد حقیقی

ما اصلا از این جا می‌فهمیم که اون نقطه اصلی که خدا با ما کار داره کجاست و چیه، پاشنه آشیل ما چیه، نقطه ضعفمون چیه، نقطه‌ خاصمون کجاست، اصلا آدمای رند و زیرک و ظریف، از همین جاها استعدادشون رو کشف می‌کنن. این تست‌های صداسنجی و این‌ها که خوبن؛ حالا در مجموع خوبه، بالاخره یک چیز‌هایی از توش درمیاد

کوثرانه

آقا ما 20 ساله داریم حرم امام رضا فلان حاجت رو داریم؛ امام رضا دارن لطف می‌کنن در حق شما؛ می‌بینن وضعیت شما خیلی رو به راه نیست با ندادن این نعمت می‌خوان اول شما وضعیتت و درست کنی، بعد بهت نعمت بدن؛ خدا وقتی می‌خواد کسی رو عذاب بکنه؛ آدمی که وضعیت درست نداره؛ خدا بهش نعمت بیشتر می‌ده؛

روحیه‌ جهادی داری ؟!

کیا روحیه‌ی جهادی در بیرون دارند؟ اون مسئولین خدمت‌گذار کیان؟ اون عناصر فعالی که در بیرون منشا اثراند کیان؟ اونایی‌اند که در عرصه‌ی نفسشون این جهاد رو داشتن، برکاتش سرریز می‌کنه از نفس این‌ها به بیرون و در بیرون منشا اثر می‌شه.

استعدادت را دریاب

یه روز از زمین برگشته بوده داشته می‌اومده سمت امام زاده می‌بینه دو نفر میان می‌برنش امام زاده، بالای امام زاده آیات سوره مبارکه اعراف رو نوشته بوده؛ یکی از اون ور میاد میگه: کربلایی بخون بینم اون بالا چی نوشته؟

 میگه: من سواد ندارم.

میگه: باشه بخون.

میگه: آقا من سواد ندارم! نمی‌تونم بخونم.

میگه: حالا تو نگاه کن …

توبه اقتصادی

یک بار که خدمت امام بودم، از من خواستند پاکت دارویشان را بدهم.

داخل پاکت دارویی بود که باید به پایشان می مالیدند، شاید کسی باور نکند که بعد از مصرف دارو امام یک عدد دستمال کاغذی را به چهار تکه تقسیم کردند و با یک قسمت از آن چربی پایشان را پاک کردند و سه قسمت دیگر را داخل پاکت گذاشتند تا برای دفعات بعد از استفاده کنند، به امام گفتم: اگر برنامه زندگی این گونه است، پس ما همه جهنمی هستیم چون ما واقعاً این رعایتها، را به خصوص در مورد دستمال کاغذی، نمی کنیم. امام فرمودند: شما اینطور نباشید، ولی باید رعایت کنید.

نکاتی مهم درباره نبرد رسانه‌ای در روزهای پیش رو

آقای بهجت فرموده بودند که من صبح مجلس روضه بودم؛ مداح داشت شعر می‌خوند و می‌گفت: یا صاحب زمان، کجایی؟ آقا من دور شما بگردم؛ کجایی من دست شما رو ببوسم؛ کجایی من خدمت شما برسم؛ آقای بهجت به این استاد ما فرموده بود که من وقتی که این مداح داشت شعر می‌خوند، یک تلنگری برام بود، با خودم گفتم که رسول الله می‌فرمود: من قرآن و عترتم رو به شما می‌سپارم، این‌ها از هم جدا نمی‌شن، ثقلینند؛ به هم چسبیده‌اند. ایشون فرمودن: یکی از این ثقلین رو از ما گرفتن؛ یکی دیگه دست ماست؛ با این ثقلی که دست ماست چه کرده‌ایم که دنبال اون یکی ثقل می‌گردیم؟

روحیه انقلابی

امام اولا که انقلاب رو محصول یک هیجان و یک جو و این‌ها به حساب نمیارند و محصول روحیه انقلابی به حساب میارند؛ و یک تعریف خاصی هم از روحیه انقلابی دارند که اتفاقا دقیقا به فضای امروز ما و شرایط امروز ما تطبیق می­کنه؛ من اگه اجازه بدین این کلمات حضرت امام رو بخونم.

در صحیفه حضرت امام جلد 9 صفحه 384 که مربوط به سال 58، این صحبت­های حضرت امام، خیلی کلمات زیبایی است خیلی جای گفتگو هم داره که حالا دهه فجر هم هست یاد امام و شهداء این کلمات نورانیمون می­کنه ان شاءالله.

عبودیت در اینستاگرام چگونه است؟

کسی که غرق در خودشه، فانی در خودشه، عبد خودشه، خودش یعنی همین موهومات و این من پایینی او، من مادیش؛ این همش دنبال اینه که نمادهایی از خودش بذاره، سلفی از خودش و چمیدونم؛ اگر کتابی نوشته، اگر جزوه‌ای داره و اگر عکسی داره و اگر تقدیری از او کردن، مدرک دانشگاهی او، چه و چه و چه…

استغفار به وسیله امام حسین (ع)

یا عَبَرةَ کُلِّ مُومِن که خیلی تعبیر فوق العاده ایست، ای اشک هر مومنی؛ اگر کسی مومن باشه، علامتش اینه که برای امام حسین اشک بریزه و اگر کسی برای امام حسین اشک ریخت این مومنه، این اهل نجاته؛ از باب اتصالش‌ها، نه این که هر کاری خواستی بکن بعد برو گریه کن؛ باز بخوام تاکید بکنم، قبلا هم گفتم، بعضی‌ها فکر می‌کنن دزدی، اختلاس، فلان، هر کثافت کاری، بعد میری اشک برای امام حسین می‌ریزی، بعد درست میشه، اون اصلا اشک مومنانه نیست، چون اصلا اصل ایمان در شما حفظ نشده که بخوای اشک بریزی.

شهید ابراهیم هادی چه شخصیتی داشت که رهبر انقلاب مجذوبش شدند؟

ابراهیم هادی وقتی که اون دختر عاشق هیکل و ورزیدگی ایشون شده بود، لباس مثلاً نسبتاً تنگی می‌پوشید و هیکلش و اندامش بیرون می‌افتاد، وقتی باخبر می‌شه، لباس گشاد می‌پوشه، به جای ساک ورزشی کیف درپیت دستش می‌گیره، این کارش مثلاً اگر لباس اون جورمی‌پوشید حرام بود؟

شاخص تقوا چیست ؟

تقوا رو با چه شاخصی می‌شه محک زد؟ با شاخص شعائر الهی. هر چه‌ قدر شعائر الهی برای او عظیم‌تر و بزرگ‌تره، تقوای او عمیق‌تر و راسخ‌تره و بالاتره در مرتبه تقوا رشد کرده. برای نام اهل ‌بیت، برای حرم اهل ‌بیت، برای مجلس اهل‌ بیت، برای معارف اهل ‌بیت، چه ‌قدر در چشم او بزرگ ‌است.

حضرت استاد آیت‌الله جوادی آملی می‌فرمودند: که ما هیچ عالمی مثل علامه طباطبائی ندیدیم که وقتی بحارالانوار می‌خوند مثل قر‌آن بوس می‌کرد؛

ویروس دودلی – قسمت دوم

می‌خوان برن کاخ سفید و حسینیه کنن؛ برو مردمت و، برو دلارت و درست بکن نمی‌خواد حسینیه بکنی؛ این حسینیه‌هات و طویله نکنی؛ این حرف خیلی حرف موجهیه؛ قرآن می‌گه؛ این حرف یعنی خدا دروغ گفت؛ آقا مگه میشه آمریکا رو سیف زد « لِیُظهِرَهُ عَلَی الدِّینِ کُلِهِ(1) » دروغه؛ دین عالم رو می‌گیره، دروغه یعنی توده‌ی کف خیابونی خیلی بند این حرف‌ها نیست؛ نه اینورین، نه اونوری؛ مردم نگاهشون به اون خواص دور و بره؛

ویروس دودلی – قسمت اول

اصلا پیغمبر به چه درد ما خورد؟ اصلا که چی ما اومدیم قیام کردیم و انقلاب کردیم و…؟

دوره عبور از جاهلیت بود؛ خود این انقلاب بخشی از انحراف به حساب میاد.

آقا مگه میشه آمریکا رو سه هیچ زد؟ تهش اینه که دو دو مساوی کنیم.

گفتن این پیغمبر شعار می‌ده حالا دوست داره هیجاناتتون رو تحریک بکنه ولی بدونید می‌ریم حالا، حالا می‌ریم هم می‌جنگیم؛ گفتن ببین حالا، حالا بالاخره شعار یه سال، دو سال دیگه تا چهل سال که نمیشه شعار داد.

یک قطره از قرآن – آیه‌ای خطاب به طالبان استاد اخلاق و عرفان

همش به خدا ایراد می‌گیریم که چرا فیضی نمی‌فرستی، دری باز نمی‌کنی. رحمتی نمی‌فرستی، استادی نمی‌فرستی و نمی‌دونیم که خدا دائم داره ما رو ملامت می‌کنه که چرا آدم نمی‌شی استاد آماده است، می‌خوام برات بفرستم، چرا آدم نمی‌شی، رحمت آماده است می‌خوام برات بفرستم. او توقع داره، او ملامت می‌کنه. این‌جور نیست که ما زمینه رو ایجاد کردیم و او نمی‌فرسته، نه.

جوان و دشمن شناسی

طبعاً برای یک جوان اینه که از مزاحمی که او رو از پیشرفت نگه بداره خیلی براش گران و سخته؛ جوان نمی‌تونه تن بده به اینکه هر کسی به هر نحوی شیطنت بکنه اختلال ایجاد بکنه در مسیر رشد اون رو قطعا یه جوون وقتی بفهمه کسی برای مسیر رشد او طرح مخالفی داره و می‌خواد آسیب به او بزنه نمی‌تونه تحمل کنه.

جوان و مسئولیت پذیری

واقعش اینه که جوون‌های ما از جهات مختلف، اونقدری که بنده می‌بینم و در ارتباطم؛ واقعا از حیث مسئولیت پذیری، اون‌هایی که مؤمنند؛ دغدغه‌مندند؛ به استعدادهاشون توجه دارند؛ پشت پا نمی‌زنند؛ این‌ها واقعا خودشون رو آماده می‌کنند برای کارهای بزرگ و هر چی کار بزرگتره اتفاقا اینا با یه دلاوری و شجاعت مضاعفی وارد کار می‌شوند و واهمه‌ای ندارند از کار؛ نه؛ الان واقعا اینطور نیست که بگیم که یک جوان نخبه، بااستعداد، باهوش، مؤمن، این مثلا فرار بکنه از کار؛

جایگاه و موقعیت ما در نظر امام زمان چه طور است ؟

اومد خدمت امام رضا( علیه‌السلام) و عرض کرد که آقا موقعیت و جایگاه من پیش شما چطوریه؟ من مثلا پیش شما چقدر اهمیت دارم؟ چه جایگاهی دارم؟

پاسخ حضرت خیلی در خور توجه و عجیب بود؛ حضرت فرمودند: تو خودت به خودت نگاه کن؛ ببین که موقعیت و جایگاه من پیش تو چقدره؛ از همون جا کشف کن موقعیت و جایگاه خودت پیش من رو؛ یعنی اگر امام رضا اولویت اول زندگی ماست؛

آیا این علی را می‌شناسید؟

طرف جزء اصحاب امیرالمومنین بود ماه رمضان عرق خورده بود شراب خورده بود حضرت فرمودند: بیارینش وسط میدون بگیرین حد جاری کنید.

آقا آدم رفیق خودش و که نمی‌زنه دیگه! این مدیر نباید فراری بشه! شما ببینید مدیرش رفته یه سیخ کوبیده خورده از بیت المال هم نبود دزدی هم نبود رانت هم نبود بعدم حکم ناحقی هم نداد هیچی فقط پولدارا دعوتش کرده بودن.

بزرگترین حجاب برای دیدن واقعیت

خورشید پشت ابر برای کی پشت ابره؟ برای کسی که پایین ابره؛ از ابر اگر رد شدی دیگه خورشید پشت ابر نیست که؛ تو از ابر رد شو دیگه خورشیده پشت ابر نیست؛ امام زمان غایبن برای کی؟ برای کسی که پشت ابره؛ خب چرا پشت ابر موندی؟ این ابر چیه؟

روضه جانسوز ابا عبدالله

امام حسین چهارده قرن پیش به ما گفت: سر بریده من رو نیزه دیدی بدون سرهای بریده رو نیزه زیاد خواهی دید؛ اگر این راه رو ادامه ندی.

این حرف امام حسین بود؛ گفت: غرب تربیت می‌کنه؛ یکیش میشه یزید، یکیش هم میشه مارسل بیگارد؛ جفتشون آدم یه جریان‌اند؛ تولیدی یه کارخونه‌اند؛ چرا تو فقط میگی یزید؟ یزید مال یه جاست که همینجور داره ازش تولید میشه.

پیروزی حق بر باطل، نیازمند یار هست

کار جبهه‌ حق بدون بدون جمعیت پیش نمی‌ره؛ آدم می‌خواد کماً و کیفاً. هم آدم می‌خواد یعنی آدم حسابی می‌خواد، هم آدم می‌خواد یعنی نیروی انسانی می‌خواد. الی ماشاالله روایت داریم، آقا اگر این تعداد بودن ما قیام می‌کنیم. امام صادق( علیه‌السلام) فرمود: هفده تا اگر داشتم سکوت نمی‌کردم. ابراز حق و اثبات حق با […]

روضه علمدار بی دست از کربلا تا بغداد

اون اشرافی که قمر بنی هاشم داره که حالا باید در موردش صحبت بشه که این چرا این دوبال الان دیگه وقتش نیست که در موردش صحبت بشه؛ اشراف او از همه اینها بالاتره چون انقطاع او از همه بالاتر بود؛ هیچ شهیدی اینطور به انقطاع نرسید لحظه شهادت؛ اینجور شرمنده نشد در لحظه شهادت؛ […]