access_alarm 1394/08/07

لبنانی بود ولی دوست داشت یک خونه هم توی مدینه داشته باشه.

لبنانی بود ولی دوست داشت یک خونه هم توی مدینه داشته باشه.
پول رو داد به امام و گفت: زحمتش رو شما بکشید. بعدا حضرت صادق(علیه السلام) بهش گفتند: «یک خونه خوب برات خریدم. اینم قباله اش» و یک کاغذ گذاشتند جلوش?

“جعفر بن محمد برای این مرد خانه ای در بهشت خریده که از یک طرف، به خانه رسول اکرم متصل است و از طرف دیگر به خانه امیرالمؤمنین و دو طرف دیگرش به خانه ی امام حسن و امام حسین(علیهم السلام)”. مرد با خوشحالی کاغذ رو بوسید و گذاشت روی چشماش. امام گفت: «پولت رو دادم به فقرای مدینه»

خانواده اش رو قسم داده بود وقتی مُرد، نوشته رو بگذارن روی کفنش… روز بعد از دفنش آمدند سر قبرش. کنار قبر کاغذی دیدند! روش نوشته بود: جعفر بن محمّد به وعده اش وفا کرد.

برگرفته از «در محضر آفتاب»
از مجموعه چهارده خورشید و یک آفتاب

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *